گفتگو با علي الخضيري مشاور سفيران و فرماندهان آمريكايي در عراق درباره وضعيت سياسي فعلي
ولي بهمدت 11سال در پشت پرده باقي ماندم
سوال: بهرغم اينكه تو چهار سال پيش استعفا دادي چرا الآن تصميم گرفتي كه صحبت كني؟
علي الخضيري: هم اكنون عراق دريك مرحله تاريخي و در مقابل يك وضعيت مجهول قرار دارد ولو رئيسجمهور اوباما ميخواهد از عراق در خاورميانه عقبنشيني كند و روي آسيا متمركز شود طبعاً ايالات متحده هم اكنون يك بار ديگر در عراق درگير شده و هزاران تن ديپلماتها را به عراق فرستاده و صدها تن از سربازان آمريكايي را به عراق فرستاده است و ما در حال حاضر در مقابل يك مرحله تاريخي و استراتژيكي و يك مرحله خطرناك هستيم
نوشتاري: (علي الخضيري عضو مؤسسه خيريه بيل گيتس در ايالات متحده از سال 2002 تا 2003 و مشاور سفيران آمريكا در عراق از 2003 تا 2009 و مشاور فرماندهان فرماندهي مركزي آمريكا در خاورميانه از 2009 تا 2010)
مجري: تا حدي كه برخي ميگويند وحدت عراق را تهديد ميكند، (علي: بدون شك) ولي وقتي تصميم گرفتي برخي از اسرار سياسي در عراق را بعد از صدام افشاء كني مقالهات را در واشنگتن پست منتشر كردي و شروع به صحبت كردي تا بفهميم چرا عراق فروپاشيده ميشود بايد نخستوزير نوري المالكي را فهم كنيم. و اين مقاله عنوانش اين بود كه چرامالكي را گذاشتيم و عراق را رها كرديم؟ و چرا ميان وضعيت فروپاشي و شخصيت نخستوزير رابطه وجود دارد آيا همه تركيبهاي جامعه عراق و آمريكاييها و كشورهاي منطقه مسئوليت وضعيتي را كه هم اكنون عراق در آن قرار دارد برعهده ندارند؟
علي خضيري: بدون شك همه طرفها بخشي از مسئوليت را بر عهدهدارند ولي با بودن نخستوزير و رئيسجمهور در كشورها و آنها هستند كه دولت را رهبري ميكنند و به همين دليل (مسئوليت) امور مثبت و ونتايج منفي را بر عهدهدارند....
مجري: در سال 2006 تو از كساني بودي كه نوري المالكي را به سفير آمريكا در عراق بهعنوان كانديد نخستوزيري معرفي كردي شما چه چيزي در نوري المالكي ديدي كه او را بهعنوان كانديد نخستوزيري معرفي كردي؟
علي الخضيري: در آن زمان جعفري و عادل عبدالمهدي كانديد بودند و ائتلاف شيعي روي يك نفر توافق نداشتند 50 درصد دكتر عادل عبدالمهدي و 50 درصد جعفري را معرفي ميكردندامريكا ميخواست اين بحران را حل كند لذا ما نوري المالكي را بهعنوان راهحل ميانه معرفي كرديم. ازخلال كارهايمان با او در پارلمان ديديم كه او رئيس يك فراكسيون كوچك و ضعيف بود ولذا نيازداشت كه با بقيه كار كند تا بتواند دولت را تشكيل دهد
مجري: موضع جعفري در مورد طرحهاي آمريكا در زمان انفجار مراقد ائمه در سامرا چه بود؟
علي الخصيري: بعد از وقايع انفجار مرقدين ما امريكائيها پيشنهاد منع عبور ومرور كرديم ولي جعفري رد كرد ژنرال جورج كيسي و سفير خليلزاد فوراً پيشنهاد منع عبور ومرور را كردند وجعفري كه نخستوزير بود رد كرد و گفت كه وضعيت سياسي اين اجازه را نميدهد. وقتي كه ميليشياها شروع به ايجاد گرو ههاي مرگ كردند يعني بعد ازحدود يك هفته او با منع عبورو مرور موافقت كرد .. جعفري گفت كه شركاي سياسي ما در بيت شيعي اجازه منع عبورو مرور نميدهند وميگويند كه بايد عكسالعمل جامعه وجود داشته باشد
مجري: آمريكا چه چيزي در شخصيت نوري المالكي ديد كه او را كانديد اين منصب كرد؟
علي الخضيري: او يعني مالكي از نحوه برخورد نيروهاي امنيتي و رسمي ايراني خيلي شكايت ميكرد و مثلاً نحوه بر خورد آنها با پناهندگان عراقي در ايران در سالهاي دهه هشتادونود و ميگفت كه برخورد ايرانيها با عربها طوري است كه آنها را درجه دو محسو ب ميكنند او در اين مورد خيلي شكايت ميكرد و ما راستش اين موضع را خيلي مثبت ديديم واين موضوع مهمي بود چرا كه از شروع انقلاب اسلامي ايران رژيم ايران بهصورت رسمي تروريسم را ضدكشورهاي عربي در منطقه و آمريكا صادر ميكند واين خيلي ناراحت كنند ه بود و هر رهبر عراقي كه روابطش با ايران قوي نباشد براي ما عالي و مهم بود.
مجري: شما گفتهايد كه او خيلي كار ميكند و فاسد هم نيست آيا در هر دو دوره او اين طوري بوده است؟
علي الخضيري: بدون شك آقاي مالكي در كار خيلي فعال است و متأسفانه خيلي از رهبران سياسي عراقي بيش از 50 درصد وقتشان را در خارج عراق ميگذرانندو مثلاً در نشستهاي پارلمان شركت نميكنند و غيره و من فكر ميكنم يكي از نقطه قوتهاي مالكي اين بود كه او در بغداد باقي ميماند و در ابتدا نيزعلائمي كه او مثل خيلي از رهبران سياسي ديگر داراي فساد است در او ديده نميشد ... بعضي علائم ميگويد كه او بعداً از اين وضعيت خارج شد ومخصوصا برخي از مشاوران نخستوزير وارد فساد شدند.
مجري: نوري المالكي وقتي ديد كه امريكائيها او را به سمت نخستوزيري ميرانند خيلي تعجب كرد؟
علي الخضيري: بدون شك او تعجب كرد، نوري المالكي در ابتدا در سال 2006 فقط رئيس يك فراكسيون كوچك در پارلمان كه شش هفت نفر بيشتر نبودند بود وهيچ كسي انتظار نداشت كه وي نخستوزير شود
مجري: در آن زمان نقش ايران چه بود؟
علي الخضيري: ايران يك همسايه مهم براي عراق است و نقش اساسي در عراق بازي كرداز همان زمان شاه و يا جنگ با صدام و غيره اين طبيعي است چرا كه ايران داراي منافع در عراق است وحفظ منافع از وظايف مسئولين ايراني است اما آنچه كه مشكل ايجاد ميكند اين است كه نيروهاي پاسداران ايران و نيروهاي قدس و قاسم سليماني تروريسم را بهعنوان يك ابزارسياسي بهكار ميگيرند آنان خيلي از احزاب را از تمامي تركيبهاي جامعه عراق پشتيباني وكمك كردند و همچنين القاعده را در برخي موارد و گروههاي مرگ و نيز شبه نظاميانزا نيز كمك و پشتيباني كردند چرا كه آنان داراي يك هدف اساسي بودند و آن اين است كه ايران ميخواهد عراق و نيز بقيه كشورهاي عربي با هم همپيمان و متحد نباشند و ضعيف باشند تا بتواند انقلاب اسلامي را به آن صادر كند.... ايران برخي طرفها را در جنگ داخلي در عراق كمك كرد مثل كردستان در سالهاي 90 همچنين برخي طرفها در القاعده را پشتيباني ميكردند و همچنين شبه نظاميان در جنوب را پشتيباني ميكردند و آنها را آموزش ميدادند و آنان را تامين مالي ميكردند و به آنان بستههاي انفجاري ميدادند تا عليه هامرها و تانكها بهكارگيرند و به صراحت بگويم كه رژيم ايران در قتل صدها و هزاران سرباز امريكائي در عراق مشاركت داشت و ايضا در كشتن عراقيان و رجال دولتي و پليس و نظاميان مشاركت داشت
مجري:....
علي الخضيري: رژيم سوريه و بهخصوص اطلاعات نظامي سوريه نقش اساسي در پشتيباني وكمك به القاعده در عراق داشت علائم واضحي بود كه اطلاعات نظامي سوريه با رهبران القاعده ارتباط داشت و آنان جوانان را به سوريه اعزام ميكردند واطلاعات سوريه افراد انتخاري را آموزش ميداد و تامين مالي ميكرد و به عراق اعزام ميكرد تقريبا بين 50 تا صد انتخاري را در ماه ميفرستاد
مجري: آياسفراي شما ارزيابي دقيقي از نقش ايران در آن موقع داشتيد؟
علي الخضيري: آنگونه كه بايد از نقش ايران ارزيابي نداشتند آنان اشتباه بزرگي كردند و سعي ميكردند كه نقش ايران را كم جلوه بدهند.
مجري:...
علي الخضيري: بعد ازاينكه من و خليلزاد به ديدار بارزاني به كردستان رفتيم و بعد ازاينكه از روستاي بارزان برگشتيم مالكي از ما پرسيد كه توطئه اي كه سفير خليلزاد با علاوي و عدنان پاچهچي و بارزاني و غيره ترتيب دادهايد چه بود؟ او بهطور جدي اين را ميگفت ما گفتيم توطئه اي نبود بلكه ما به يك ديدار تفريحي رفته بوديم و متأسفانه برخي احزاب اسلامي بهدليل سركوب صدام فكر ميكنند كه هر چيزي در دنيا توطئه است. فكرميكنم كه مالكي بيشتراز همه رهبران ديگر همهاش فكر ميكند كه عليه او توطئه ميشود
مجري:....
علي الخضيري:.... در مورد بيداريها توضيح ميدهد و...
در ابتدا برخي مسئولين امريكائي در عراق فكرميكردند كه بدون سنيها ميتواند عراق پيروزشود واين خطاي استراتژيك بود... ما صدها بار ازمالكي خواستيم كه به وعدههايش در مورد مشاركت سنيها عمل كند و ميگفت بله اين كار را ميكنم ولي عمل نميكرد وي فقط با آمريكا اين طوري نبود كه قول بدهد وعمل نكند بلكه با شركايش درپروسه سياسي هم همينطور بود....
مجري: او هفتگي با بوش تماس داشت او ازچه چيزي شكايت ميكرد؟
علي الخضيري :... يك بار بارزاني گفت كه اساس عراق ترس است شيعه از گذشته ميترسد و سنيها از آينده ميترسند وكردها ازهردو ميترسند متأسفانه اين بياعتمادي باعث شده كه عراق منهدم شود ومالكي مثلاً در ملاقاتهايش با بوش دائماً شكايت ميكرد كه شريكان واقعي سياسي ندارد و يا اينكه پارلمان عراق برايش مشكلات زيادي توليد ميكند و بوش تلاش ميكرد كه رهبران عراقي را متحد كند... ».
تلويزيون العربيه الحدث 11 ژوئیه 2014