Loading...

اول مالكي را محاكمه كنيد!

image
۰۱ شهریور ۱۳۹۳

اول مالكي را محاكمه كنيد!

آن‌چه من شخصاً مي‌دانم وقتي كه مالكي در سال 2006 نخست‌وزيري عراق را به عهده گرفت، عربستان براي همكاري با او ابراز تمايل نمود و رسماً به وي تبريك گفت و اعلام كرد كه آماده است به عراق ياري رساند تا شرايطش را پشت سر بگذارد اما مالكي هربار در رابطه با آن‌چه بر سر آن توافق شده بود و آن‌چه وعده داده بود، فريبكاري كرد و دروغ گفت، و زماني كه قلابي بودن وعده‌ها، سوء مديريت و خبث سياستهايش برملا شد، رياض وي را ناديده گرفت. در آن هنگام رئيس‌جمهور آمريكا جرج بوش تلاش كرد ميان پادشاه عربستان ملك عبدالله بن عبد العزيز براي ديدار با مالكي يا جواب دادن به او وساطت كند اما او به‌شدت اين موضوع را رد نمود و تأكيد كرد كه عراق بزرگتر از مالكي است و او شخصي ناصادق و حيله‌گر است و عراق را به باتلاق خطر خواهد راند. برخي مسئولين آمريكايي نيز بعداً همين تلاش را كردند اما پاسخ پادشاه عربستان همان بود كه به جرج بوش جواب داده بود. و بالاخره وقتي مردم عراق در برابر فرقه‌گرايي و سياستهاي پست مالكي قيام كردند، واشنگتن و تهران راهي جز اين نداشتند كه او را سريعاً پرتاب كنند بروشي كه شبيه خلاص شدن از يك كارت سوخته سياسي بود كه اعتبارش تمام شده است،و اين امر از يكسان بودن لحن اظهارات اين دو و نزديكي زماني آن روشنمي‌شود،امريكه مالكي را وادار كرد ذليلانه و بالاجبار خارج شود البته بعد از خراب شدن مالت احتمالاً اصطلاح يا ضرب المثلي است ولي معادل فارسي آن را پيدا نكرديم .مالكي صاحب پروژه فارسي كردن عراق همه گونه فرقه گرايي كريه و نژاد پرستي متعفن و حذف نفرت آور را به‌كار بست و با دشمنان و مخالفين خود با شيطان سازي و پيگرد و زندان تصفيه حساب نمود و همزمان عدالت اجتماعي كاملاً از بين رفت و پارتي بازي طغيان نمود،و در دوره او تروريسم گسترش يافت و درصد فقر و بيكاري و ترس و خود كشي در ميان ساكنان يك كشور نفت خيز افزايش يافت.اين علاوه بر سست و بي اثر كردن عراق در تبديل آن از يك كشور مستقل و بخشي از محيط عربي خود،به دنباله رو كامل ايران بود،ايراني كه در سكوت تمام عيار كشورهاي عربي، هم‌چنان در درون عراق نقش دارد و در امور آن دخالت مي‌كند. تقريبا دوسال پيش مقتدا صدر رهبر جريان صدر نوري مالكي را ديكتاتور توصيف نمود و اين‌كه او از خارج از مرزها آمده و به حاكميت رسيد،به اين دليل كه شيعيان قبل از اهل سنت از او نااميد شدند... مالكي به جد در سياستهاي داخليش شكست خورده است و در روابط بين الملليش نيز به جد كودن است، به‌طوري‌كه اين روابط را با بسياري از كشورها و در صدر آنها كشورهاي همسايه بجز ايران خراب كرد و آن‌چه اكنون از تروريسم و خونريزي و فقر و كوچ دادن در جريان است چيزي جز نتيجه سياستهاي فرقه گرايانه و نژادپرستانه و حزبي اش عليه همه اجزاي جامعه عراق نيست. سالهاست شعارها و پلاكاردهايي در برخي شهر ‌ها و استانهاي عراق داراي تنوع فرقه اي عليه سياستهاي مالكي بلند شده است از جمله اول عراق و سرنگوني دولت ايران در بغداد پس از آن‌كه مردم جان به لب شدند واعتماد خود را به دولتي كه آن‌قدر كه دنبال جلب رضايت واشنگتن و تهران است،عنايت به وضعيت داخل عراق ندارد را از دست دادند. فرقه گرايي مالكي براي همه عراقيان مسجل شد بعد از آن‌كه براي خود مصونيت قانوني و قداست قائل شد و همه مخالفين خود را خارج از قانون يا تروريستهاي مرتجع تاريك انديش دانست و اقدام به تصفيه مخالفان خود و پيگرد آنها با اتهامات دروغين و ساختگي نمود. مردم عراق از حيدر العبادي اميد خير دارند،و براي اين‌كه ثابت كند كه دولت او متعلق به همه عراقيان است و نه به حزب الدعوه،و اين‌كه دولت او از دولت فرقه گراي نژادپرست مالكي متفاوت است،او بايد با صدور فرمان رياست جمهوري محاكمه مالكي به‌خاطر آن‌چه در حق عراق و عراقيان مرتكب شده است،آتشها را خاموش كند،همان‌طور كه پيش از اين صدام حسين محاكمه شد،و پرونده مالكي بسا جنايت بارتر از پرونده صدام است.كما اين‌كه از الويتهاي دولت عبادي بايد تسريع در آشتي همه اجزا و طبقات جامعه عراق به‌خصوص اهل سنت،و تامين حقوق و حفاظت براي اقليتها،و تقويت نهادهاي دولت،و رويارويي شجاعانه با تروريسم،و كنار گذاشتن افكار فرقه گرايانه و نژادپرستانه،و اخراج ايران از عراق،علاوه بر مخالفت با پروژه هايي كه قصد تجزيه و تقسيم عراق را دارند،و رسم نقشه مسير سازندگي عراق جديد،مبتني بر عدالت و آزادي و برابري باشد.»
روزنامه الحيات- فرامنطقه اي 29مرداد93ـ20 اوت 2014