علی خدری مقام سیاسی سابق آمریکا ـ خطرات باقي ماندن مالكي در قدرت
او اذعان ميكند كه در ابتدا و در فاصله كوتاهي بعد از حمله آمريكا به عراق، از نوري مالكي بهعنوان يك نخستوزير آيندهدار دفاع ميكرد. اكنون نويسنده اين مقاله، علي خضري از دوبي در اينجا به ما ملحق ميشود. او از سال 2003 تا 2009 در عراق خدمت كرده است. در اين مدت طولاني، وي از نزديك با 5 سفير آمريكا و 3 فرمانده مركزي آمريكا كار كرده است. او در حال حاضر رئيس و مديرعامل شركاي مترجم است. اين مقاله جالبي بود. بعد از اولين دور نوري مالكي بهعنوان نخست وزير، براي خيليها روشن شده بود كه او از آن نوع آدمهايي نبود كه سعي كند مخالفين را، حتي قبل از انتخابات 2011 متحد كند. پس چرا بعد از آن انتخابات، انتخاباتي كه او كرسي كمتري آورد و بازنده شد، آمريكا به حمايت از او ادامه داد به جاي اينكه از اياد علاوي سكولار حمايت كند؟ علي خضري: فكر ميكنم كه اين سؤال بايد از كاخ سفيد بشود اما به نظر ميرسد كه واشنگتن، از خاورميانه تا آسيا، در پي لولا و تكيه گاهي بود و احتمالاً فكر كردهاند كه بهترين كار اين است كه بهدنبال كانديديي بروند كه ايران انتخاب كرده بود تا به اين وسيله، عقبنشيني ما از عراق و خاورميانه را تسريع كنند. مجري: چه كسي ممكن بود فكر كند كه نفوذ ايران در عراق، ايده خوبي است؟ علي خضري: طبعاً چند مقام ارشد آمريكايي بودند كه اينطور فكر ميكردند و فكر ميكنم كه حوادث اخير احتمالاً نشان ميدهند كه آنها از آن تصميمگيري پشيمان هستند. مجري: از نظر خيلي ها، ايران مالك عراق است. وقتي آمريكا در سال 2011 عراق را ترك كرد... مالكي بلافاصله به نيروهاي بيداري خيانت كرد، همان سنيهايي كه در قراردادي با آمريكا، با القاعده جنگيدند. بعد از آن، آمريكا چه كار كرد، و چه كار ميتوانست بكند؟ علي خضري:... متأسفانه در سالهاي 2011 و بعد از آن، نفوذ آمريكا در عراق تا حد زيادي از بين رفته بود و كار چنداني به غير از اعتراض كردن نميشد كرد. اما وقتي كابينه عراق و نخستوزير آن تا اين حد متحد ايران هستند، بهطور واقعي كار چنداني نميشود كرد به همين دليل است كه اكنون تا اين حد اهميت دارد كه آمريكا تمامي كمكهاي خود به دولت عراق را مشروط به اصلاحات اصيل و تشكيل يك دولت وحدت ملي در بغداد كند كه واقعاً همه شهروندان عراقي را نمايندگي كند. مجري: مالكي همه وزارتخانههاي اصلي را در دست خودش گرفته و آخرين باري كه من در ماه ژانويه آنجا بودم، چند نفر، او را يك صدام شيعي ميناميدند، با اين تفاوت كه صدام، ايران را مهار ميكرد در حالي كه مالكي براي ايران آغوش ميگشايد. آيا اين توصيف عادلانه اي است؟ علي خضري: بله كاملاً. براي برخي از ما در سال 2010، اين موضوع آشكار بود و در همان سال، من سعي ميكردم به مقامات ارشد كاخ سفيد توضيح دهم كه عراق صدام حسين، در عراق مالكي دارد تكرارميشود، به اين صورت كه شما يك نفر و يك حزب در يك كشور داريد كه دوباره تكرارميشود. اين بار متاسفانه، حتي بدتر است زيرا آمريكا يك تريليون دلار خرج كرد، جانهاي زيادي را صرف نمود و اكنون عراق مالكي، با دشمن استراتژيك آمريكا كه ايران است، هم پيمان شده است. مجري: بعد از دههها حمايت از ديكتاتورها و خودكامگان، كنجكاو هستم كه بدانم نظر شما در مورد نفوذ امروز آمريكا در منطقه چگونه است؟ علي خضري: من بهطور مستمر با مقامات منطقه اي از جمله خانواده سلطنتي و رهبران عراق صحبت ميكنم و متاسفانه، همه آنها به من گفتهاند كه به نظر ميرسد آمريكا در حال عقبنشيني است و اينكه خيلي ضعيفتر از گذشته به نظر ميرسد... همه اينها به اينجا راه ميبرد كه دشمنان استراتژيك آمريكا، خواه القاعده باشد يا ايران و يا براي مثال پرزيدنت پوتين در روسيه، همه آنها، آمريكا را ضعيف ميبينند و بر اين باورند كه ميتوانند از اين وضعيت بهرهبرداري كنند. مجري: به نظر ميرسد كه يك تاريكي، سراسر منطقه را فرا گرفته، منطقه اي كه زماني گهواره تمدن بود... به نظر شما اكنون، نه تنها در عراق بلكه در سراسر خاورميانه، چه چيزي در حال تحول است؟ علي خضري: من خيلي نگرانم زيرا ميدانم كه دوستان آمريكايي من از جنگ خيلي خستهاند... با اين حال چيزي كه بايد فهم شود اين است كه اين مشكلات از ميان نخواهند رفت. دوم، اينكه، اين مشكلات رو به وخامت خواهند گذاشت، در نتيجه، الا اينكه آمريكا بهطور فعالانه اي درگير بماند و از منافع خود در سراسر خاورميانه حفاظت كند، منظورم اين است كه اگر ما درگير نمانيم و عقبنشيني كنيم، تنها موجب آن ميشود كه زمينه يك 11سپتامبر ديگر بهوجود بيايد... مجري:... مقاله شما در واشنگتن پست عالي بود... ».
تلويزيون سي ان ان 7 ژوئیه 2014