Loading...

کودتای انگلیسی-آمریکایی ۲۸مرداد و ‌چند دهه ظلم و ستم در ایران

image
24-08-2023

کودتای انگلیسی-آمریکایی ۲۸مرداد و ‌چند دهه ظلم و ستم در ایران

 

سایت کانورسیشن استرالیا مقاله ای درباره کودتای استعماری 28 مرداد علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق پیشوای فقید نهضت ضداستعماری مردم ایران به مناسبت سالگرد این کودتا منتشر کرد. خبرگزاری رویترز نیز این مقاله را بنقل از سایت کانورسیشن استرالیا درج کرده است كه در قسمتي از آن آمده است

۷۰سال پیش، کودتای انگلیسی-آمریکایی، ایران را به‌چند دهه ظلم و ستم محکوم کرد؛ اما اکنون مردم در حال مقابله با آن هستند.

کودتای1953 در ایران آغازگر دوره‌یی از استثمار و ظلم بود که  با وجود انقلاب بعدی که منجر به‌تغییرات عظیم شد به‌مدت 70 سال ادامه داشته. هر سال در 28مرداد، سالگرد کودتا، میلیون‌ها ایرانی از خود می‌پرسند که اگر آمریکا و انگلیس در تمام آن سال‌ها برای سرنگونی رهبر منتخب دموکراتیک ایران توطئه نمی‌کردند، چه اتفاقی می‌افتاد؟

ایران، خاورمیانه و چه بسا کل جهان می‌توانستند در وضعیتی عمیقاً متفاوت باشند. کودتا جدا از بازنویسی سرنوشت ایران و همسایگانش، راه را برای یک سری مداخلات استعماری و سرنگونی دولت‌های منتخب دموکراتیک در سراسر جنوب جهان هموار کرد. شاید واشینگتن قبل از طرح کودتا در گواتمالا در سال 1954، کنگو در سال 1961 یا شیلی در سال 1973 دو بار باید فکر می کرد، اگر نمی توانستند محمد مصدق، نخست وزیر ایران را به این راحتی و سودآوری سرنگون کنند.

مصدق به‌عنوان رهبر منتخب دموکراتیک ایران از سال1951 تا 1953، از ملی‌شدن صنعت نفت ایران دفاع کرد. این قبلاً در دست شرکت نفت انگلیس و پارس ، یک شرکت انگلیسی بود که در سال 1909 پس از کشف یک میدان نفتی بزرگ در ایران تأسیس شد که بعداً به BP تبدیل شد.

در اسفند1330 مجلس ایران به ملی شدن نفت رای داد. این امر باعث ایجاد حیرت در غرب شد، به ویژه در بریتانیا، جایی که چشم انداز ملی شدن به طور بالقوه به شدت به اقتصاد آسیب می رساند. علاوه بر این، نفوذ بریتانیا در خاورمیانه را تضعیف می کرد. توطئه برکناری مصدق به طور جدی آغاز شد. آن کودتا که «عملیات آژاکس» نام‌گذاری شد، یک عملیات مشترک بین سیا و ام‌آی۶ بود. شاه، محمدرضا پهلوی که پس از شکست توطئه قبلی برای برکناری مصدق از کشور گریخته بود، به‌ایران بازگشت.

او در مدت کوتاهی با سخت تر کردن  کنترل خود   بر سرویس‌های امنیتی کشور   و  تحمیل یک رژیم دیکتاتوری حکومت خود را    با خشونت و ارعاب  آغاز کرد . پهلوی همة احزاب سیاسی مخالف را ممنوع اعلام کرد و بسیاری از مبارزان نهضت ملی‌شدن صنعت نفت دستگیر شدند و یا از کشور گریختند.

در سال1957، شاه یک سرویس امنیت داخلی به‌نام سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) را تأسیس کرد که اساساً ایران را دستورات شاه اداره می‌کرد. از آن زمان تا سال1975 تنها دو حزب سیاسی بزرگ، حزب مردم و حزب ایران نوین اجازه فعالیت داشتند و همه کاندیداهای مجلس باید مورد تأیید ساواک قرار می‌گرفتند.

هر دو حزب در واقع کاملاً تحت کنترل شاه بودند. وجود مجلس و همین‌طور نخست‌وزیر که شاه منصوب می‌کرد فقط برای تأیید تصمیمات او بود.

در سال1975 شاه تسلط خود را بر سیاست ایران بیشتر کرد و یک حزب واحد به‌نام حزب رستاخیز را تأسیس کرد که همة ایرانیان موظف به‌عضویت در آن بودند. در سال1979، زمانی که ایران در یک انقلاب مردمی بپاخاست، یک سلطنت مطلقة بالقوه برقرار بود که در آن خواسته‌های شاه توسط پلیس مخوف ساواک اجرا می‌شد.

با این حال، چند ماه پس از انقلاب، مقامات مذهبی در ایران تحت رهبری  خمینی کنترل را به‌دست گرفتند. جمهوری اسلامی به‌سرعت پلیس مخفی خود را به‌نام ساواما  تأسیس کرد که بسیاری از همان روش‌های سبعانة ساواک را به‌کار می‌برد.