Loading...

فعال کانون شورشی مقاومت ایران در مصاحبه: ترس در حال از بین رفتن است

image
22-09-2024

فعال کانون شورشی مقاومت ایران در مصاحبه: ترس در حال از بین رفتن است

 

برلينر سايتونگ       Image

۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴

مرگ مهسا امینی ۲۲ ساله دو سال پیش در تهران موج عظیمی از اعتراضات را برانگیخت. برلینر سایتونگ از یک فعال در مورد وضعیت به گفتگو نشسته است.

 

تظاهرات در پاریس به مناسبت دومین سالگرد درگذشت مهسا امینی، دختر جوان ایرانی، پس از بدرفتاری‌های احتمالی توسط گشت ارشاد ایران در سپتامبر ۲۰۲۲ – عکس از سمیر الدومی / خبرگزاری فرانسه

 

در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، ژینا مهسا امینی ۲۲ ساله در تهران در بازداشت پلیس اخلاق ایران پس از ادعای بد رفتاری درگذشت. به دنبال آن ماهها اعتراض علیه حجاب اجباری بطور خاص و دولت اقتدار گرا و تئوکرات به طور کلی انجام شد.

مهسا امینی در سال ۲۰۲۳ پس از مرگ برنده جایزه ساخاروف برای آزادی اندیشه از سوی پارلمان اروپا شد. برلینر سایتونگ در سالگرد درگذشت وی با زهره* فعال ایرانی درباره وضعیت زنان در ایران گفتگو کرد.

 

زهره، این روزها دومین سالگرد درگذشت مهسا امینی است. وضعیت امروز ایران را چگونه می توان توصیف کرد؟

زهره: من فقط میتوانم بگویم که مردم نسبت به دو سال پیش خشمگین‌تر هستند. همه در انتظار جرقه ‌ای هستند که بار دیگر اعتراضات به خیابان‌ها کشیده شود. هرچند رژیم تدابیر امنیتی شدیدی اتخاذ کرده، بخصوص در مورد زنان، اما خشم و نارضایتی همچنان در جامعه موج می‌زند.

در سال ۲۰۲۳، تدابیر امنیتی به مناسبت سالگرد درگذشت وی، بویژه در شهر سقز، زادگاه امینی، شدید بود. امسال هم همینطوره؟

من خودم در اهواز در جنوب غربی ایران هستم. وضعیت امنیتی امسال نیز بسیار متشنج است، به خصوص در مورد زنان. حضور پلیس اخلاق در انظار عمومی برای جلوگیری از هرگونه تجمع زنان از همان ابتدا بسیار بیشتر شده است.

پس از اولین موج بزرگ اعتراضات در سال ۲۰۲۲، گزارش شد که دولت تا حدودی از فشارها کاسته است. گفته می شود پلیس اخلاق تا حدی عقب نشینی کرده است. آیا دوباره تغییر کرده است؟

یک سال پیش ترس اصلی یک قیام دیگر بود. بنابراین رژیم برای چند روز عقب نشینی کرد. تنها چیزی که رژیم از آن می ترسد قیام دیگری است. اما امسال بسیار محدودتر و تهاجمی تر است. پلیس در همه جا گشت می زند و خشونت علیه زنان بسیار آشکار تر است. زمانی که مسعود پزشکیان  دو ماه پیش رئیس جمهور شد، برخی از مردم گفتند که اکنون می تواند برای زنان گشایشی ایجاد کند. اما برعکس، خیلی شرایط خیلی سخت تر و بدتر شده است. ترس از قیام دیگر منجر به خشونت وحشیانه در خیابانها، به ویژه علیه زنان می شود.

آیا شما به عنوان یک زن، حتی اگر تمام قوانین را رعایت کنید و حجاب را به درستی رعایت کنید، باز هم مشمول رفتار  خودسرانه های دولتی هستید؟

در مورد زنان: اگر رژیم  این امکان را داشت، بدتر از زمان طالبان می بود. اما بگذارید یک چیز را روشن کنم. خواسته مردم چیزی خیلی بیشتر از حجاب است و آن آزادی است. با حجاب شروع شد، اما این فقط یک بهانه ای برای مخالفت بود. در واقع موضوع و خواسته اصلی زنان ایرانی  آزادی و خلاص شدن از شر این رژیم، بطور کلی، سرنگونی  است. 

اگر حجاب در درجه اول یک نماد است، فقدان آزادی در کجا بیشتر به چشم می خورد؟ در حق تعیین سرنوشت، در ملا عام، در سفر؟

یک زن در ایران یک شهروند درجه دو محسوب می شود. او هیچ هویتی برای خودش ندارد. محدودیت هایی برای فرصت های تحصیلی، انتخاب همسر، آزادی سفر وجود دارد. و فراتر از آن: نقش ما، صدای ما، در ساختار سیاسی کجاست؟ در تعیین آینده سیاسی؟ هیچی. اینکه معاون رئیس جمهور در امور زنان وجود دارد، تنها در جهت فریب غرب است. در واقع، زنان ایرانی هیچ صدایی یا نفوذی در سیاست ندارند. به عنوان نیمی از جامعه، ما در حال مبارزه برای تغییر آن هستیم.

نیمی دیگر در این مورد چه احساسی دارند؟ آیا مردان از نظام دفاع می کنند یا در نارضایتی همسران خود شریک هستند؟ آیا مردان نیز در مبارزه آنها شرکت می کنند؟

من یک فعال زنان هستم، جانم را در راه مبارزه با رژیم گذاشته ام. اما متوجه شدم که در مورد تنفر از رژیم هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. در تظاهرات مردان و زنان را در کنار هم می بینید. مخصوصا مردان جوانی که می فهمند برابری زنان برای ایران آزاد امری ضروری است. وقتی صحبت از مخالفت و رد کردن دین سالاری و زن ستیزی می شود، زن و مرد در کنار هم می ایستند.

 

در سالهای اخیر، ترس کمتر و کمتر شده است

مردم چقدر آزادانه با خانواده یا دوستان خود صحبت می ‌کنند؟ آیا ترس از گزارش دهی وجود دارد؟

به نظر می ‌رسد که رژیم سعی در جذب جاسوس ‌ها دارد. آنها حتی به تلفنهای همراه نیروهای امنیتی و نگهبانان پیامک می‌ فرستند و می ‌گویند: "اگر در مورد دیگران گزارش کنید، پاداش خواهید گرفت." با توجه به فقر شدید، ممکن است برخی افراد وسوسه شوند، اما من می‌ توانم بگویم که اکثریت مردم، حتی اگر خیلی فقیر باشند، این کار را نمی‌ کنند. برعکس، در سالهای اخیر، ترس به شدت کاهش یافته است. مردم در خانه و در میان خانواده‌ هایشان بدون هیچ هراسی حرف می ‌زنند. من یک دختر نوجوان دارم که به خوبی می‌ داند چه در جامعه می ‌گذرد. مردم در تاکسی، خیابان و مغازه ها هم آزادانه حرف می‌ زنند. آنها می ‌دانند که ممکن است این کار عواقبی داشته باشد، اما دیگر به آن اهمیتی نمی‌ دهند.

آیا نارضایتی در تمام  گروههای سنی گسترش یافته یا بیشتر یک پدیده در بین جوانان است؟

این به وضوح در تمامی نسلها ست . مادربزرگ ها را در تظاهرات دیدم، نوجوانان و دانش آموزان دبیرستانی، دانش آموزان راهنمایی. من خودم بخشی از مقاومت هستم. فعالیت های ما مستلزم ریسک بزرگ است و مادربزرگ های ۷۰  ساله و همچنین نوجوانان با آن درگیر هستند. همه می دانند دارند چه می کنند، خطر را می دانند و در عین حال پر از انرژی هستند.

آیا خانواده‌ها، همسران و دختران سران رژیم از  آزادی ها و امتیازات خاصی برخوردارند؟

بله، آنها هیچ درکی از میزان فساد و تبعیض ندارند. ما فرزندان سران رژیم و نخبگان را فرزندان انگل می نامیم. آنها در قصرهای خود زندگی می‌کنند و از فساد و تبعیض گسترده بهره‌مند هستند. آنها حتی در حلقه های فحشا دست دارند. و اگر روزنامه نگاری جرات کند در باره این فساد ها  بنویسد، هیچ اتفاقی برای آنها نمی افتاد. اما روزنامه نگار بیچاره تحت تعقیب و حمله فیزیکی قرار میگیره  و برای مدت طولانی زندانی می شود. فکر می کنید چرا مردم در خیابان هستند؟ چرا ما این شورش ها را داریم؟

آیا فرزندانی از سران رژیم هستند که در کنار شما باشند؟

به ندرت. آنها در تظاهرات شرکت نمی کنند، هیچ انگیزه ای برای آن ندارند. به همین خاطر آنها، ما را آشوبگر می نامند. برخی هم هستند که  به گونه ای با ما همراه می شوند، مانند فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور سابق. اما وقتی شرایط جدی می شود، چهره واقعی خود را نشان می دهند. البته عده ای هم هستند که از رژیم فاصله گرفته اند.

نظر شما درباره تحریم های غرب و بین المللی چیست؟ آیا آنها تغییراتی ایجاد می کنند؟ استقبال مردم از آنها چگونه است؟

چند سال پیش عده ای معتقد بودند که تحریم های غرب آسیب های جدی به همراه خواهد داشت. اکنون برای مردم روشن شده است که تحریم های شدیدتر در واقع ضروری است. صحبت های زیادی در مورد آن وجود دارد، اما تحریم ها آن طور که باید اجرا نمی شود. سیاست غرب بسیار نرم و مماشات کننده است. چرا سپاه پاسداران را در لیست تروریستی قرار نمی دهید؟ این خواسته حداقلی ماست: سپاهیان را در لیست قرار دهید، در کنار ما بایستید و در واقع تحریم ها را اجرا کنید.

پس شما متقاعد شده اید که اکثریت مردم ایران از تحریم های شدیدتر حمایت می کنند؟

خواسته اکثریت مردم به همین سادگی، تشدید تحریم های واقعی علیه رژیم است.

خودت چندین بار دستگیر شدی. به چه دلیل؟

من ۳۵ سال دارم. تا سال ۲۰۱۸ زندگی  ‌ام کاملاً عادی بود، اما در جایی به این فکر افتادم که چرا باید زندگی ما این ‌طور باشد؟ و اینکه چه را ‌حلی برای تغییر وجود دارد. وقتی اعتراضات در سال ۲۰۱۸ آغاز شد، من هم به آن پیوستم و با سازمان مجاهدین خلق آشنا شدم و فعالیت‌هایم را در این راه شروع کردم. اکنون عضو یک واحد مقاومت هستم و از طرح ده ‌ماده‌ای مریم رجوی حمایت می‌ کنیم. ما باور داریم که بدون تغییر رژیم، ایران هرگز به یک کشور مدرن تبدیل نخواهد شد و آینده‌ای برای من و دخترم وجود نخواهد داشت.

دلیل دستگیری‌ها چه بود؟ آیا به خاطر اعتراض یا نوشتن چیزی بازداشت شدی؟

من نمی ‌توانم تمام جزئیات فعالیت‌هایم را بیان کنم، اما بیشتر به دلیل اقدامات اعتراضی بازداشت شدم. در  دومین دستگیری، اتهام "محاربه" علیه من مطرح شد. اما چون وابستگی سیاسی من را تشخیص ندادند، به قید وثیقه آزاد شدم؛ و گرنه شاید امروز اینجا نبودم. قبلا  کارم با نوشتن گرافیتی روی دیوارها شروع شد. بعد، عکسهای سران رژیم را سوزاندیم و به خیابانها آمدیم و اعتراض کردیم. دستگیری‌هایم بیشتر به عنوان یک معترض بود، نه به عنوان عضو واحد مقاومت. تنها چیزی که می ‌توانم بگویم این است که ما در حال رشد هستیم و هر روز افراد بیشتری به ما می ‌پیوندند. من هم به فعالیتهای مختلف ادامه می‌ دهم.

چطور با همدیگر ارتباط برقرار می ‌کنید و جوانان را جذب می ‌کنید؟

ما راههای ارتباطی خودمان را داریم. از تجربه خودم می ‌گویم: وقتی گرافیتی ‌نویسی را شروع کردم، به نظر می‌رسید که کسی به آنها توجه نمی‌ کند. اما کم ‌کم چند نفر کنجکاو شدند و دفعه بعد تعدادی آمدند و گفتند که خوشحال می ‌شوند کمک کنند. این‌ گونه رشد می ‌کنیم. راههایی پیدا کرده‌ایم که همدیگر را پیدا کنیم. روند این است: ابتدا مردم سرخورده هستند و سپس ناامید می ‌شوند و بعد از آن  به دنبال راه‌ حل می‌ گردند. ما با آنها صحبت می ‌کنیم و درباره برنامه ده‌ ماده‌ای خود توضیح می‌ دهیم. بعد از سرنگونی شاه، آخوندها با عمامه بر تخت نشستند، اما، ما نه شاه می ‌خواهیم و نه آخوند، ما خواهان یک  جمهوری دموکراتیک و متمدن هستیم. این خواسته مثل یک آهنربا است که مردم را به سمت خود جذب می‌ کند و به همین دلیل تعداد ما روز به‌ روز افزایش می ‌یابد.

 

·        این مصاحبه با نام مستعار "زهره" انجام شده است. مصاحبه تلفنی توسط نماینده مجاهدین خلق ترجمه شده و برلینر سایتونگ به دلیل قابل قبول بودن روایت و اهمیت شرایط واقعی تصمیم به انتشار آن کرده است.

 

مجاهدین خلق ایران
مجاهدین خلق، که در سال ۱۹۶۵ در مقاومت علیه شاه در آنزمان و سیاست‌های غرب‌گرایانه او تأسیس شد، یک جنبش اپوزیسیون میلیتان (نظامی گرای) ایرانی است. این گروه بخشی از شورای ملی مقاومت است که سال‌هاست توسط مریم رجوی، مقیم پاریس، رهبری می‌شود.
بر اساس تعاریف رسمی خود، مجاهدین خلق به دنبال ایجاد یک ایران سکولار و دموکراتیک هستند و خواهان برچیدن نظام جمهوری اسلامی می باشند که توسط رهبر مذهبی و تصمیم‌گیرنده نهایی، آیت‌الله علی خامنه‌ای، نمایندگی میشود.

 

https://www.berliner-zeitung.de/politik-gesellschaft/geopolitik/iranische-widerstandsaktivistin-im-interview-die-angst-verfluechtigt-sich-li.2255710?afterPayment=true?id=453c3ae4a96c483892b1fbd515c15a76