مذاکرات ژنو ؛ برگشت ناپذیر و بستر ساز قیام « بخش سوم »
اجرای کمی حقوق بشر در ایران تعادل شکننده داخلی رژیم کیفا" در هم میریزد ؛ تور سرکوب و اختناق را از هم میدرد و راه را برای اعتراضات گسترده اجتماعی باز میکند . همچنین در باره تنزل اتوریته ولی فقیه بخاطر شکست برنامه اتمی اش نوشتم و گفتم با شکست و تضعیف موقعیت ولی فقیه ؛ وی اقتدار لازم برای مهار و کنترل اختلافات باندهای رژیم را ؛ از دست میدهد و بتدریج سیر اوضاع از دست وی خارج و اختلافات خارج از کنترل و مدیریت وی ادامه پیدا میکند و .......... اکنون ادامه مقاله
شدت گیری آشکار جنگ باندها :
با شکست رژیم در برابر غرب ــ بر سر برنامه اتمی ــ جنگ و جدال باندها با شدتی بسیار بیشتر از گذشته ادامه خواهد یافت . یعنی از این به بعد بدلیل شرایط تسلیم در برابر غرب و چالشهای چدیدی که ایجاد میشود ؛ دامنه اختلافات میان باندها ابعاد جدیدی گرفته و رژیم با شرایط بسیار سخت و دردناکی مواجه خواهد شد .
جعفری فرمانده سپاه پاسداران خطاب به افراد سپاه و بسیج ؛ تأثیر شرایط بحرانی و موقعیت تضعیف شده ولی فقیه را ؛ بر اوضاع سپاه پاسداران و چند دستگی این افراد ؛ اینگونه توضیح میدهد : انقلاب اسلامی پیشکش ؛ من میگویم کاری کنیم تا داخل را درست کنیم . مشکل ما با انقلابیون از قبل هم همین بوده که خود را انقلابی میدانستند اما به حرفهای ولی فقیه گوش نمی دهند و انقلابی نمی مانند . دامنه درگیری و اختلاف میان افراد سپاه پاسداران ــ ارگانی که نماد و نماینده اقتدار نظام میباشد ــ ؛ بی اعتنائی افراد آنها به فرامین ولی فقیه و ریزش نیروها بحدی بالا گرفته است که دیگر فرمانده این ارگان آشکارا ؛ مجبور به اعتراف شده است .
خمینی در روزهای آخر عمرش با اشاره به رفسنجانی و خامنه ای گفته بود : اگر ایندو متحد باشند ؛ انقلاب پیشرفت میکند . اما ایندو سالهاست که دیگر نه تنها با هم متحد نیستند بلکه رو در روی هم قرار گرفته اند . رفسنجانی بعد از 4 سال صبر ؛ از سال 1392 با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ؛ از پنجره او کار زار جدید خود را با ولی فقیه شروع کرده است . این جنگ که روز به روز بر دامنه آن افزوده میشود مهمترین تحول و تعیین کننده ترین عنصر سمت و سوی دهنده داخلی در آینده خواهد بود .
بنابراین میتوان گفت ؛ مهمترین تحول در شرایط جدید یعنی بعد از عقب نشینی اتمیِ ولی فقیه ؛ بهم خوردن تعادل داخلی رژیم به نفع هاشمی رفسنجانی میباشد . غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به مذاکرات اتمی ؛ به نقش آن در پیروزی سناریوی باندها اشاره میکند و میگوید : ممکن است مذاکرات هسته ای با موفقیت بپایان برسد که در این صورت سناریوی دولت روحانی به نتیجه میرسد .
اکنون رفسنجانی بسیار قوی تر از گذشته و با صدائی رساتر و سمبه ای پر زور تر وارد عرصه کارزار و مبارزه با باند ولی فقیه شده است و سخنانی بیان میکند که طرفداران خامنه ای ؛ وحشت زده میگویند : " رفسنجانی مردم و جوانان کشور را دعوت به شورش و نافرمانی مدنی میکند " .
رفسنجانی در گفتگو با روزنامه " آرمان " در جواب سئوال خبرنگار روزنامه که می پرسد ؛ دانشگاهیان گله دارند که فضا برای بیان آزادانه انتقادات مناسب نیست ؛ توصیه شما به دانشجویان چیست ؟ ؛ میگوید : من این را بهمه ــ همه مردم ــ میگویم ؛ دانشگاهی و غیر دانشگاهی ندارد . اگر توقع داریم که جامعه مان بهتر شود باید ریسک بپذیریم . وی ادامه میدهد : نمی شود فکر را سرکوب کرد . نقش گاندی در هند این بود که به مردم میگفت یکی را میگیرند ؛ دنبالش را بگیرید و بگوئید که مرا هم به زندان ببرید . ...... اگر عموم ؛ عمومی که میگویم نه همه مردم ؛ آنهائی که می فهمند ؛ حرف حقیقت را بزنند ؛ اتفاقی نمی افتد و هیچ کس هم جرأت نمی کند به مردم ظلم کند .
طرفداران ولایت در اعتراض به حرف رفسنجانی میگویند : این فرمان در حقیقت اعلام یک شورش عمومی است ............ نظیر آنچه که در حوادث تلخ سال 88 رخ داد .......... محصول این فرمان و رهنمود سیاسی به تاراج رفتن اقتدار ملی و بر باد دادن مصالح و منافع ملی بود .
رفسنجانی برای اینکه نشان دهد در مبارزه با باند خامنه ای عقب نشینی نکرده است و همچنان ثابت قدم میباشد ؛ در گفتگو با روزنامه اعتماد میگوید : من حرفهایم را در همان نماز جمعه 26 تیر 88 گفتم و هنوز هم به آنها معتقدم .
و در پاسخ به خامنه ای و در اعتراض به محدودیتهائی که برای او بوجود آورده اند ؛ گفت : " ما باید نظرمان را بگوئیم " و شما نمی توانید " فکر را سرکوب " کنید . یعنی این بار ولی فقیه بشدت ضعیف شده برای بقاء نظامش باید با یکی از استوانه های اصلی نظام ــ که براحتی حذف شدنی نیست ــ که قوی تر است ؛ مقابله کند .
حسن روحانی ــ دست آموز رفسنجانی ــ هم در جواب خامنه ای که گفته بود " با مسائل فرهنگی شوخی نمی شود کرد " رو به خامنه ای گفت : اگر با این حرفها که میزنید فرهنگ درست میشد ؛ بعد از 35 سال حالا همه مان ابراز رضایت میکردیم .
و عباس عراقچی معاون وزارت خارجه در حمله به باند ولی فقیه که با مذاکرات اتمی مخالفت میکنند میگوید : مشکل اصلی ما کاسبان تحریم هستند که باید دست آنها قطع شود .
حبیب برومند نماینده مجلس از باند ولی فقیه در مقابله با تک هماهنگ باند رفسنجانی ؛ روحانی به نیابت از باند ولی فقیه ؛ میگوید : ...... اگر دولت ــ حسن روحانی ــ قدمی کج بردارد ؛ با اجازه رهبری خِفتش را میگیریم و نمی گذاریم فتنه گران بر مملکت حاکم شوند .
و روزنامه رسالت از باند ولی فقیه ( 12 اسفند ) هم در تهدید به برکناری حسن روحانی مینویسد : اگر او ــ حسن روحانی ــ کاری نتواند بکند ؛ این وظیفه بدوش ملت سنگینی میکند تا وارد شوند و دست اندرکار خلق حماسه ی جدیدی باشند .
و خلاصه اینکه ؛ امروز ولی فقیه نظام در میان منگنه های فشار دو باند اسیر مانده و از مهار و جلوگیری از اوج گیری اختلافات از همیشه ناتوان تر میباشد . نه میتواند جلوی طغیان باند رفسنجانی ــ روحانی را سد کند که هم قدرتمند شده اند و هم به آنها برای پیشبرد مذاکرات اتمی تا رسیدن به نتیجه نهائی نیاز دارد و نه میتواند بر تندروهایِ اصول گرایِ مخالف مذاکرات اتمی یی پوزه بند بزند که تا بحال پشت او ایستاده اند و از ولایت اش دفاع کرده اند .
ج ــ قیام در راه است :
بعد از عقب نشینی خفت بار اتمی و محقق نشدن وعده های داده شده بمردم و همچنین بالا گرفتن دامنه اعتراضات مردم بویژه کارگران ؛ هر روزه شاهد هستیم که یکی از مقامات و کارگزاران رژیم به صحنه می آیند و با اشاره بخشم و نارضایتی مردم ؛در باره خطر در پیش روی نطام و آینده تیره و تاری که در پیش رو دارند ؛ هشدار میدهند . آیت الله جنتی با قطع امید از حمایت اکثریت مردم و نا امید از آینده ؛ میگوید : حفظ نظام بر عهده کسانی است که خدمتگزار خدا باشند ولو اینکه در اقلیت باشند .
آیت الله صدیقی امام جمعه موقت تهران : احساس میکنم طوفان هائی در پیش داریم .
یکی از انصار حزب الله در وبلاگ خود نوشته است :فکر میکنم همه این حرف آقا رو شنیدیم که فتنه ایی بزرگتر از فتنه 88 در راه است .
حسین نجابت عضو کمیسیون انرژی مجلس با پل زدن میان تحولات اکراین و سرنگونی یاناکویچ و آینده مذاکرات اتمی میگوید : گره زدن سرنوشت نظام به مذاکرات اتمی بسیار خطرناک است ...... آنچه من در مورد اوکراین میگویم ؛ بسیار مهم است . یعنی همه توجه مان نباید به مذاکرات اتمی جلب شود ؛ باید مواظب باشیم به سرنوشت اوکراین دچار نشویم .
علیرضا سمیعی نماینده مجلس ارتجاع ــ از باند ولی فقیه ــ با ترس و نگرانی از تحولات اوکراین به کارگزاران نظام هشدار داده و گفت : امید است اتفاقات اخیر در کشور اوکراین ؛ ساده اندیشانی که فتنه 88 را یک حادثه میدانستند بخود بیاورد ....... شرط عقل و تدبیر آن است که از اینگونه حوادث بخود آئیم و مسائل را چنان که هست تحلیل نمائیم تا مبادا در گرداب توطئه دشمن غرق شویم . ابراز وحشت کارگزاران رژیم از سقوط دیکتاتور اوکراین ؛ نشان از وحشت رژیم در هم سرنوشت شدن با حاکمان اوکراین و تکرار قیام اعتراضی مردم در خرداد 88 ؛ دارد .
مصطفی پور محمدی وزیر دادگستری رژیم هم که مدتهاست بوی الرحمان رژیم را فهمیده است برای دل خوشی به خود و افراد رژیم ؛ در مورد بحران اوکراین و تأثیر آن بر وضعیت داخلی هشدار داد و گفت : عده ای در داخل کشور که حال و هوای دیگری دارند ؛ امر برایشان مشتبه شده است . در حالیکه کشور ما قابل مقایسه با اینجا ها نیست .
احمد خاتمی امام جمعه تهران با وارونه گوئی برای دلداری وابستگان نظام در خطبه های نماز جمعه میگوید : مردم عزیز تا آخرین قطره خون پای اسلام و مقدسات ایستاده اند . و یا روزنامه رسالت از باند خامنه ای در 12 اسفند نوشته است : ..... مبادا حادثه 18 تیر 78 و حوادث تأسف بار 8 ماهه پس از انتخابات خرداد 88 تکرار شود .
آیت الله سعیدی هم در ترس از شورش مردم فقیر و گرسنه ؛ گفت : آنچه را با خون بدست آورده ایم ــ نظام جمهوری اسلامی ــ ؛ برای نان از دست نمی دهیم . مردم باید آماده تحمل رنج ها باشند .
30 بهمن 92 فرمانده جنایتکار سپاه پاسداران محمد علی جعفری در مورد اوضاع بحرانی نظام ؛ ریزش نیروها و بی اعتباری ولی فقیه می گوید : .... کشور ما بحرانی است و ما با بحران روبرو هستیم ...... مبنای انقلابی بودن گوش دادن به حرفهای ولی فقیه است ؛ اما خیلی از انقلابی های قبلی انقلابی نماندند . یعنی دیگر در درون سپاه هم بسیاری از افراد به حرفهای ولی فقیه ؛ توجه ای ندارند .
و خود ولی فقیه هم هراسان تر از دیگر کارگزاران نظام ؛ در دیدار با اعضای مجلس خبرگان در وحشت از اوضاع بحرانی و آینده تیره و تار رژیم ؛ ضمن دلداری بآنها گفت نباید از دشمن بترسیم : نباید از امریکا و قدرتهای غربی هراس بدل راه بدهیم و نباید از قدرتهای غربی بیمناک باشیم .
اما چرا لرزه سرنگونی ؛ ایادی و کارگزاران نظام را فرا گرفته است و چرا ایادی رژیم یکی پس از دیگری به صحنه می آیند و هراس و وحشت خود را ؛ از آینده رژیم بر ملاء میکنند ؟
قبلا"در مقاله " خمینی و ملاها ؛ وارثینِ سیاسی انقلابی که صاحب نداشت " که در اوایل ماه فوریه نوشته بودم ؛ توضیح داده بودم که : بعد از قیام اعتراضی مردم در خرداد 88 ؛ اوضاع سیاسیِ جامعه و توازن نیروئی میان مردم و حاکمیت ؛ تغییر کرده است و دیگر هیچ کس در جایگاه سابق خود ؛ قرار ندارد . بدلیل این تغییر محتوایی ؛ که بعد از اعتراضات 88 و پاسخ سرکوبگرانه و بیرحمانه رژیم باعتراضات قانونی مردم ؛ بوجود آمد ؛ دیگر درگیریهای اجتماعی و سیاسی در جامعه ؛ یعنی میان مردم و حکومت گران بسرعت در مسیر سرنگونی قرار میگیرد .
یعنی بعد از آن قیام حماسی ؛ حتی اعتراض های صنفی مربوط به آب ؛ برق ؛ نان ؛ بیکاری ؛ دستمزد ؛ یارانه و .... دیگر با توصیه و پا در میانی هیچ فرد و جناحی ــ اصلاح طلب یا میانه رو ــ فرو کش نمیکند . این اعتراضات صنفی بسرعت سیاسی میشود و به درگیری با تمامیت رژیم راه می برد و بسوی سرنگونی تمام عیار رژیم به پیش میرود . یعنی امروزه دیگر بحث سرنگونی رژیم ؛ بسیار جدی تر از گذشته در میان اقشار مردم و جوانان میهن مطرح است .
ضمن اینکه بعد از عقب نشینی اتمی رژیم ؛ اعتراضات اجتماعی با شتاب بیشتری بسمت یک طغیان گسترده اجتماعی در حرکت است . حسن روحانی ــ رئیس جمهور آخوندها ــ با نام بردن از منفوریت رژیم و نارضایتی مردم با عنوان " حساسیت " و با وحشت از یک انفجار اجتماعی با اشاره به اعتراضات هموطنان بختیاری ؛ گفت : شما می بینید که حساسیتها امروز در جامعه ما حتی برای طوایف ؛ اقوام و ایلات تا چه اندازه زیاد است که با کوچکترین خطایی ؛ یک جمع قابل ملاحظه ای می شورند ؛ این معنای حساسیت جامعه ماست .
همچنین حسن روحانی با دهن کجی به ولی فقیه که گفته بود " از مسائل فرهنگی نباید کوتاه بیائیم " ؛ در حالی که بر بی اثر بودن فشار و سرکوب در عزم اعتراضی مردم تأکید میگذاشت ؛ گفت : اگر با فشار و شیوه های پلیسی ؛ مسئله فرهنگی حل شده بود که امروز نباید بعد از گذشت آن سالها باز هم نگران جامعه مان باشیم .
اما ؛ آمادگی ذهنی و عینی امروز مردم ایران ؛ و همچنین شرایط رژیم حاکم و ولی فقیه زهر خورده با سال 88 ؛ فرق اساسی دارد . بر خلاف سال 88 این بار ؛ شرایط جامعه ایران و خشم فروخورده مردم انفجاری ؛ اختلاف و درگیری میان باندها بخصوص بعد از شروع مذاکرات اتمی بشدت بالا گرفته و ولی فقیه ضعیف و ناتوان فاقد اقتدار لازم برای کنترل و مهار اختلافات میان باندهای رژیم است . و مهمتر اینکه در دعوای باندها این بار ؛ رئیس جمهور در اردوی دشمن و رقیب ولی فقیه قرار دارد .
در چنین حالتی ؛ شرایط بیش از هر زمانی برای وقوع حوادث زیر و رو کننده مساعد شده است . چرا که هم مردم منتظر فرصت مناسب برای ورود به صحنه هستند و هم با شدت گیری اختلافات باندها ؛ شالوده ها و مؤلفه های اصلی اقتدار نطام بخاطر ناتوانی ولی فقیه از مهار و کنترل دعواها ؛ بشدت سست و آسیب پذیر شده و میشوند .
یعنی در چنین حالتی درگیری و دعوای باندها در تصادم با جامعه علاوه بر اینکه اعتماد به نفس مردم برای رویاروئی با نظام را بالا میبرد ؛ به مثابه چاشنی انفجاری هم عمل میکند و شعله را به باروت خشم مردم میرساند . بعبارتی مردم این بار در دعوای باندها ؛ نظاره گری منفعل نخواهند بود .
بعلاوه ؛ خصمانه شدن اختلافات درونی باندهای نظام ؛ حاکمیت دینی را با تهدید جدی تری مواجه میکند . و آن اینکه در اثر شدت گیری اختلافات میان باندهای متخاصم رژیم ؛ بتدریح اراده واحدِ سرکوبِ اعتراضات ؛ ترک بر میدارد و از قدرت سرکوب نظام ؛ کاسته میشود .
یعنی در حالیکه بدلیل شرایط بعد از عقب نشینی اتمی ؛ اتوریته ولی فقیه ــ نخ نبات باندها ــ بشدت آسیب دیده است و قادر به کنترل و مدیریت تنش های درونی نظام خود نیست ؛ از قدرت و توانایی مقابله با توفان خشم مردم هم ؛ تا حدی کاسته خواهد شد . ضمن اینکه از آن طرف ؛ تضعیف اراده سرکوب رژیم باعث میشود ؛ هم نیروی بیشتری به صحنه مبارزه و رویاروئی با رژیم وارد شود و هم مطالبات رادیکال تر و بنیادی تر میشوند .
در چنین حالتی اگر یک اپوزیسیون ملی و دمکراتیک با پایه اجتماعی لازم ؛ در صحنه اعتراضات مردم حضور داشته باشد ؛ بسرعت بسازمان اصلی نبرد برای سرنگونی رژیم تبدیل میشود . در غیاب چنین اپوزیسیونی ؛ وقوع هر احتمالی ممکن است . از جمله :
1 ) از آنجا که بدلیل شکست برنامه اتمی یی که تصمیم گیرنده اصلی آن ولی فقیه بوده است ؛ وی در چشم مردم و حتی طرفدارانش بشدت ضعیف و ناتوان شده است ؛ بنابراین وی از اقتدار لازم برای مهار جنگ و دعوای میان باندها برخوردار نخواهد بود . در این حالت ؛ بیشتر از هر زمانی امکان اینکه سیر اوضاع از دست سران نظام خارج شود و اختلافات خارج از کنترل و مدیریت ولی فقیه و سران نظام ادامه پیداکند ؛ وجود دارد .
در اینصورت ؛ ممکن است جامعه ایران و نظام دینی وارد یک دوران تعیین تکلیف و سرنوشت ساز شود . یعنی وارد شرایطی شود که وقوع هر احتمالی ؛ امکان پذیر باشد . احتمالاتی از قبیل فروپاشی ؛ درگیری نظامی باندها ؛ شورش و طغیان مردم ؛ یا یک سناریوی سیاه و ......
2 ) در حالی که کف گیر ولی فقیه به ته دیگ اتمی بد فرجام رسیده است ؛ وی منفور ؛ منزوی و بی یاور میشود . در این حالت ؛ یعنی بدترین شرایط و ضعیف ترین موقعیت برای ولی فقیه ؛ خطر شروع یک قیام اجتماعی بیش از هر زمانی موجودیت نظام را تهدید میکند .
تنها طی 4 ماه ــ از مهر تا اواخر دی ــ بیش از صد اعتراض کارگری ثبت شده در روزنامه های رژیم وجود داشته که در بسیاری از این اعتراضات ؛ رژیم در برابر درخواستها و مطالبات کارگران معترض ؛ عقب نشینی کرده است .
ــ کارگران " ایران خودرو " بخاطر پرداخت نشدن حقوق ماهیانه در محل کار اعتصاب میکنند و تعداد زیادی از ماشینها را به آتش میکشند . مدیران کارخانه عقب نشینی کرده و حقوق معوقه کارگران را پرداخت میکنند .
ــ کارگران " معدن حادرملو " با اعتصابات خود کارگزاران رژیم را مجبور کردند ؛ 28 کارگر زندانی همکار خود را ؛ آزاد کنند .
ــ در اصفهان کارگران پترو شیمی " پلی اکریل " با ایستادگی خود ؛ کارگزاران رژیم را به عقب نشینی وا داشتند و آنها را مجبور کردند ؛ تمام کارگران باز داشتی را آزاد کنند .
و .......
در صورت آمادگی افراد در محلهای مورد اشاره یا هر محل دیگری برای گسترش دامنه اعتراض ؛ ممکن است آن اعتراض به وسیله و محملی برای اعتراضات گسترده تر و بنیان بر باد ده ؛ تبدیل شود . یعنی هر لحطه ممکن است جرقه قیام مردم ایران ؛ زده شود . یعنی در شرایط انفجاری کنونی هر لحظه و هر زمانی ؛ هر جا ؛ در محل کار ؛ تحصیل ؛ اماکن خرید ؛ استادیوم های ورزشی و ..... امکان وقوع اعتراضات وجود دارد . مهم پیوند یابی با این اعتراضات برای مدیریت در راستای مطلوب ؛ تعیین شعار و تبدیل آن باعتراضی گسترده تر است .
در این رابطه نسل جوان و دانشجویان دلیر در داخل کشور که پایه و پتانسیل اصلی برای تغییر و سرنگونی رژیم میباشند ؛ بیش از همیشه باید آماده و گوش بزنگ تحولات و فرصت های احتمالی باشند تا فرصت سوزی نشود و هیچ فرصتی از دست نرود .
اپوزیسیونِ سرنگونی طلبِ خارج کشور ؛ تا حضور مستقیم و بی رابطه اش در اعتراضات داخل کشور ؛ بدلیل سالها تبعید و بی ارتباطی با ملاء اجتماعی خود ؛ برای اینکه بتواند بر تحولات داخل کشور تأثیر بگذارد باید تلاش کند از متن همین نیرو ــ جوانان و دانشجویان ــ عناصر واسطی ؛ برای تأثیر گذاری و هدایت جنبشِ اعتراضیِ داخل بیابد .
اگر چه روشن است که ؛ نیروها و جریانات سیاسی خارج کشور در قدم اول نمی توانند نقش مستقیمی در راه اندازی چرخ اعتراضات و شروع قیام داشته باشند . اما در قدمهای بعد و بعد از برقراری رابطه با عناصر واسط میتواند تأثیرات کیفی بر روند پیشروی جنبش داشته باشند و در نهایت پیروز اصلی و نهائی ؛ سازمان و جریان سیاسی ــ در داخل و یا خارج ــ است که بتواند باعتبار پتانسیلها و ذخایرش ؛ جهت دلخواه و مطلوب خود را به قیام اعتراضی مردم داده باشد .
محمود خادمی
10.04.2014
21 فروردین 1393
arezo1953@yahoo.de
مذاکرات ژنو ؛ برگشت ناپذیر و بستر ساز قیام « بخش دوم »
چرا مذاکرات ژنو ؛ بستر ساز قیام است ؟
در بخش نخست مقاله ضمن توضیح وضعیت بحرانی رژیم و فرو پاشیدگی اقتصادی آن در آستانه مذاکرات اتمی ژنو ؛ دلایلِ اجبارِ رژیم به ادامه مذاکرات را نوشته و از جمله به دلایل زیر اشاره کردم :
یکم ــ رژیم بدیل دیگری برای رهائی از تحریم ندارد
دوم ــ اطمینان رژیم از ناتوانی در دستیابی به بمب اتم
سوم ــ ترس از قیام و آسیب پذیری
و در آخر این سئوال را مطرح کردم که اگر واقعا" ولی فقیه از ادامه مذاکرات اتمی ناراضی است ؛ چرا به طرفداران ولایت اجازه نمی دهد تا ظرف چند ساعت همه پلمپ های تجهیزات هسته ای را بر چینند و فعالیتهای اتمی به روال گذشته خود بر گردانند ؟ و .... اکنون ادامه مقاله
ب ـ مذاکرات اتمی ؛ چرا بستر ساز قیام است ؟ :
در ادامه مقاله حال به پرسش " چرا مذاکرات اتمی می تواند ؛ زمینه ساز ورود عنصر اجتماعی به میدان مبارزه و شروع قیام برای سرنگونی رژیم باشد ؛ خواهم پرداخت :
یکم ــ حقوق بشر و فضای باز سیاسی :
1) واقعیت این است که مسئله غرب و امریکا با رژیم حاکم بر ایران ؛ بسیار فراتر از اختلافات بر سر برنامه اتمیِ مشکوک و بحث برانگیز آن بوده و میباشد . آنها با تنش آفرینی و نقش مخرب منطقه ای رژیم ؛ دشمنی رژیم با منافع و سیاستهای امریکا در منطقه و سیاست سرکوب شهروندان و نقض حقوق بشر توسط رژیم و ..... مشکل و مسئله دارند .
امریکا و غرب بخوبی از تأثیر تحریمها در وادار کردن رژیم برای نشستن پای میز مذاکره اتمی و عقب نشینی های مکرر او ؛ آگاه میباشند . بنابراین کاملا" طبیعی است که با اجرای سیاست " قطره ای رفع تحریمها " ؛ همچنان از این اهرم ؛ برای حل و به نتیجه رسیدن سایر موضوعات مورد اختلاف و از جمله حقوق بشر استفاده کنند . و این ؛ مشکلی جدی در مسیر مذاکرات ژنو میباشد که حتی ممکن است به اختلال در روند مذاکرات منجر شود ؛ مشکلی که سران و کارگزاران رژیم هم بارها بآن اعتراف کرده و از عواقب آن نیز ؛ با ترس و تلخی صحبت میکنند .
سید علی خامنه ای ( بهمن 1392 ) : اگر روزی بر فرض محال هم موضوع هسته ای مطابق خواست امریکا حل شود ؛ امریکائیها مسائل دیگری را پیش خواهند کشید . اکنون نیز همه شاهد هستند که سخنگوی دولت امریکا از حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی ایران سخن بعمل می آورد .
جبیب برومند نماینده مجلس : امریکا در ابتدای امر تمامی شروط ما را قبول میکرد ولی در حال حاضر ندای حقوق زنان ؛ حقوق بشر و کنار گذاشتن موشکهای بالستیک را سر میدهد .
از آنجا که این رژیم بدون ادامه سرکوب ؛ زندان ؛ شکنجه و اعدام نمی تواند به حکومت خود ادامه دهد و چشم پوشی از این ابزار به منزله جمع شدن بساط دیکتاتوری است ؛ حرفهای " بان کی مون " دبیر کل سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر در ایران ؛ زلزله ای در میان سران رژیم ایجاد کرده و همه در اعتراض به آن یک صدا به صحنه آمده اند .
حمید رضا ترقی عضو حزب مؤتلفه : استراتژی غربیها اعم از امریکائیها و اروپائیها این است که در ادامه سیاستهای گذشته خود از طریق منتقل کردن فشار هسته ای به ایران و بعد از طریق حقوق بشر باب تازه ای را علیه جمهوری اسلامی باز کنند تا بتوانند هم تحریم ها را استمرار بخشند و هم فشار سیاسی و بین المللی را علیه ایران افزایش دهند .
کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت مجلس به بهانه حرفهای بان کی مون به حسن روحانی حمله کرده و او را همدست امریکائیها معرفی میکند : اگر رئیس جمهور و یا سخنگوی دولت پاسخ مورد انتظار را به تهمت های بان کی مون ندهد ؛ این شائبه را به ذهن متبادر میکند ؛ که روحانی از قبل صحبتهائی را در این زمینه با امریکائیها داشته است .
احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان و امام جمعه تهران در واکنش به گزارش اخیر " بان کی مون " در مورد نقض حقوق بشر در ایران : حقوق بشری که دوباره به میدان کشیده شده ؛ بهانه ای بیش نیست و آنها میخواهند برای نظام مشکل ایجاد کنند .
آقا محمدی از مهره های ولی فقیه در مجلس : سخنان بان کی مون خیلی آمرانه و اهانت آمیز است . وی در ادامه از روحانی سئوال میکند : مگر وعده ای به بان کی مون داده ای ؟
علیرغم آن خانم وندی شرمن رئیس هیئت مذاکره کننده امریکائی تأکید میکند : ما بطور شفاف به آنها گفته ایم که مذاکرات فقط در باره برنامه هسته ای و تحریمهای مرتبط با آن انجام میشود و تحریم های مربوط به پایمالی حقوق بشر و فعالیت های تروریستی ؛ هنوز روی میز است .
باید بدانیم که تحریمهای وضع شده بین المللی علیه ایران از طرف غرب و امریکا سه دسته میباشند :
ــ تحریمها مربوط به پرونده اتمی ( که رفع آنها به روند مذاکرات بستگی دارد )
ــ تحریم ها علیه عاملین نقض حقوق بشر در ایران ؛ که رفع آنها مشروط به مذاکره در این باره حل این مشکل است .
ــ تحریم هائی که بخاطر اقدامات تروریستی و کمک رژیم به تروریستها ؛ وضع شده است . که حل آنها در گرو تغییر سیاست منطقه ای رژیم میباشد .
یعنی دست یابی به توافق نهائی و لغو همه تحریمها ؛ بدون برخورد با تمام این مواردِ مورد اختلاف امکان پذیر نیست . و بهمین دلیل در توافق ژنو هم تأکید شده " تحریم های هسته ای " و نه " تحریم " که میتواند معنای عمومی تری داشته باشد .
واقعیت این است که ؛ امریکا و غرب در مقابله و تنظیمِ سیاست با دیکتاتوری های کلاسیک و غیر ایدئولوژیک مشکل چندانی ندارند . اما رژیم حاکم بر ایران هم دیکتاتوری است و هم ایدئولوژیک ــ دینی ــ ؛ آنهم از نوع بنیادگرائی اش . این نوع رژیم ها ــ ایدئولوژیک ــ بسختی میتوانند در نظام مالی جهانی و سرمایه داری امریکا ادغام شوند ؛ ضمن اینکه برای دمکراسی غرب و امریکا همواره خطر محسوب شده اند .
سیاست امریکا در رابطه با این نوع کشورها همواره تلاش و فشار برای تغییر ساختار ایدئولوژیک و یا سرنگونی این نظام ها بوده است . بنابراین کاملا" قابل انتظار است که ؛ با حل و فصل احتمالی اختلافات بر سر برنامه اتمی با ایران ؛ پرونده های دیگر بجریان بیافتد .
یعنی پایان گرفتن اختلافات اتمی با رژیم به معنای پایان اختلافات و شروع دوستی و همکاری با ایران نیست . و با پایان گیری مناقشات اتمی غرب و امریکا با ایران ؛ آنها اهرم های دیگر فشار و از جمله " حقوق بشر " را ؛ برای ایدئولوژی زدائی و تغییر رفتار رژیم به جریان می اندازند . بخصوص اینکه شهروندان امریکا و غرب هم نسبت به نقض حقوق بشر در ایران ؛ اعدام و سنگسار و اجرای احکام قرون وسطائی ناخشنود میباشند .
بکارگیری اهرم فشارِ حقوق بشر علیه سران رژیم هم آسانتر است ــ چون رژیم ایران کارنامه سیاهی از نقض حقوق بشر در پرونده خود دارد و بیش از 53 بار در سازمان ملل و مجامع حقوق بشری جهان محکوم شده است ــ و هم مقبول و خوشایند مخالفین رژیم و مردم ایران که از ستم و سرکوب آخوندها به تنگ آمده اند ؛ می باشد .
فشار غرب به رژیم در رابطه با نقض حقوق بشر از آنجا که به نفع اپوزیسیون رژیم و مردم ایران است ؛ بسیار سریعتر و کارا تر عمل میکند و از بازدهی بیشتری برخوردار است زیرا با حمایت مخالفین ایرانی همراه میشود . و کارآ تر است زیرا ؛ این فشار ضمن اینکه تعادل شکننده داخلی رژیم را کیفا" در هم میریزد ؛ تور سرکوب و اختناق را از هم میدرد و راه را برای طغیان های اجتماعی و اعتراضات خیابانی هموار میکند .
اما در مورد نتایج مذاکرات اتمی ؛ از آنجا که روحانی و تیم مذاکره کننده او نمی توانند به تمام درخواستهای غرب حتی در زمینه اتمی ــ چه برسد به دخالت گریهای منطقه ای ؛ حمایت های مالی و نظامی از سوریه ؛ حزب الله و .... همچنین مسئله حقوق بشر ــ پاسخ مثبت بدهند ؛ خوش بینی بسیار کمی به آینده مذاکرات وجود دارد و آینده مذاکرات اتمی با غرب در هاله ای از تردید و ابهام قرار دارد . در واقع روحانی مرد رویاروئی با مخالفین داخلیِ روند مذاکرات نمی باشد و از پس آنان که با این امر بشدت مخالف اند و منافع خود را در خطر می بینند ؛ بر نمی آید .
احمد جنتی رئیس شورای نگهبان و امام جمعه تهران در وحشت از بد فرجامی مذاکرات اتمی ؛ در خطبه های نماز جمعه ضمن هشدار به تیم مذاکره کننده در مورد کشاندن دامنه مذاکرات به مسائل غیر اتمی ؛ میگوید : در کارهای دیگر دخالت نکنید . ما اجازه نمی دهیم که در هر جلسه ای که برای حل مسئله هسته ای گذاشتید ؛ به مسائل دیگر وارد شوید . ما از حق خودمان نمی گذریم و جز حق مان چیز دیگری نمیخواهیم .
تناقض میان خواست رژیم بر ادامه مذاکرات اتمی از یکطرف ــ تصمیمِ سیاسی که خامنه ای با اسم رمز " نرمش قهرمانانه " اتخاذ کرده است ــ و ترس از کشیده شدن دامنه مذاکرات به موضوعات غیر اتمی از طرف دیگر ؛ جنگ باندهای رژیم را بصورتی بی سابقه اوج میدهد و وضعیت آشفته و بحرانی رژیم ؛ در تک و پاتک های باندهای رژیم بهمدیگر بشکلی فزاینده ؛ آشفته تر و بحرانی تر میگرداند .
یعنی ناسازگاری این حکومتِ دینیِ عقب مانده با جهان مدرن باعث شده است که حتی نزدیکی با امریکا و شروع مذاکره برای حل و فصل اختلافات ؛ بجای آنکه مرهمی بر دردهای بی درمان رژیم قرون وسطائی بگذارد و کمی به بهبودی آن کمک کند ؛ شرایط را برای جراحی این بیمار رو به موت و تمام کش کردن آن توسط مردم ایران ؛ مستعدتر میسازد .
2 ) قدرت یابی بیشتر هر یک از دو باند رژیم ؛ بسرنوشت مذاکرات اتمی گره خورده است . بمیزانی که این مذاکرات با موفقیت پیش برود ــ و باعتبار آن از دامنه تحریمها کاسته شود ــ . به دوران تسلط اصولگرایان وابسته به خامنه ای بر قدرت آسیب جدی وارد خواهد شد و مهمتر از همه چیز ؛ اعتبار و مشروعیت ولی فقیه ضربات بزرگِ جبران ناپذیری خواهد خورد .
در این جنگ قدرت اما کفه رفسنجانی که پیروزیها و دست آوردهای مذاکرات اتمی تماما" به نام وی ثبت میشود ــ رفسنجانی یی که به مشروط و تشریفاتی کردن ولی فقیه معتقد است ــ ؛ در مقابل ولی فقیه ــ که منافع اصولگرایان و باند اصلی قدرت به هژمونی و یکه تازی او وابسته است ــ بالا و بالاتر میرود .
یکی از دلایل اصلی مخالفت اصولگرایان با مذاکرات اتمی ژنو نیز همین است . آنها میدانند در پشت این مذاکرات و پیشبرد آن ؛ هاشمی رفسنجانی قرار دارد . و همچنین آنها میدانند که با پیروزی این مذاگرات ؛ باند رفسنجانی پیروز عرصه قدرت ؛ خواهد شد . یعنی بدنبال چنین پیروزی ای رفسنجانی و باندش سهمی بیشتر از قدرت را تصاحب خواهند کرد و متقابلا" منافع سیاسی و اقتصادی باند اصولگرایان ؛ با خطر جدی مواجه میشود .
اما مستقل از اینکه چه کسی پیروز این جنگ میشود ؛ این جنگ اولا" واقعی است ؛ تعیین کننده است و دو طرف با تمام توش و توان خود وارد آن شده اند و دوما" جنگی است میان دو سناریو و دو راهکار متفاوت و حتی متضاد برای برای اداره کشور و حفظ نظام . باند هاشمی رفسنجانی معتقد است برای نجات از بحرانها و بن بست کنونی ؛ چاره ای ؛ جز دوستی و همکاری با غرب و امریکا و سرمایه گذاری خارجی وجود ندارد .
بعبارتی رفسنجانی راه نجات از وضعیت فعلی و گرداب بحرانها را در آویختن بدامان غرب و امریکا جستجو میکند و اصول گرایانِ طرفدار خامنه ای و سپاه پاسداران میگویند ؛ راه حل برون رفت از این وضعیتِ بحرانی ؛ اصرار بر ادامه راه حلی است که تاکنون برای اداره کشور جریان داشته است . یعنی جنگ افروزی ؛ تروریسم ؛ اصرار بر ادامه برنامه اتمی و ..... در خارج و در داخل کشور انقباض بیشتر و تشدید سرکوب و اعدامها .
حجت الاسلام علیزاده معاون سیاسی نهاد " شورای سیاست گذاری ائمه جمعه : رفسنجانی به خاطر " نگاه لیبرالی " به مسائل سیاسی و اجتماعی با خامنه ای اختلاف مبنایی دارد .
پیامد اجتماعی راه حلی که رفسنجانی مبشر آن است فضای باز سیاسی ؛ کمی آزادی و کاستن از سرکوب و اعدام است . سیاستی که به اعتقاد رفسنجانی ؛ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی ؛ بالاجبار باید پیش گرفته شود . اما خامنه ای و دار و دسته اصولگرایان از ترس آنکه کنترل جامعه را از دست بدهند با راه حل رفسنجانی مخالفند و معتقدند که با کوچکترین آزادی ؛ سیل بنیان کن مخالفین آغاز میشود و بنیان نظام را در هم می پیچد .
بدنبال اتخاذ چنین رویکردی است که حسن روحانی خطاب به خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا میگوید : ( استقرار ) دولت تدبیر و امید نقطه عطفی برای دگرگونی در سیستم حکومتی ؛آموزش و پرورش و حقوق بشر در ایران میباشد . بگذریم که در عمل ؛ بر خلاف وعده داده شده به کاترین اشتون و وعده های داده شده به مردم در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ؛ با روی کار آمدن حسن روحانی ؛ سرکوب و اعدام در کشور نه تنها کم نشده ؛ بلکه رشد بیسابقه ای نیز داشته است .
اجرای حداقلهای حقوق بشری و فضای باز سیاسی ؛ اجبار پیش روی هر دولتی ــ روحانی و یا هر کس دیگر ــ است که میخواهد با غرب و امریکا دوستی و همکاری داشته باشد . یعنی علیرغم هر افت و خیزی ؛ روحانی مجبور است در آینده ای نه چندان دور ؛ چنین سیاستی را به اجرا گذارد .
و اما مستقل از اینکه کدام یک از این دو راه حل پیروز میدان سیاست ایران بشود ؛ هر دو راه حل ــ راه حل ولی فقیه و یا راه حل رفسنجانی ــ محکوم به شکستند و نهایتا" با جذر و مد هائی ؛ بسرنگونی رژیم منجر خواهند شد . یعنی هم ترس رفسنجانی و دار و دسته اش واقعی است ؛ زیرا خشم و انزجار مردم و شرایط انفجاری جامعه به نقطه ای رسیده است که هر آن امکان انفجار و شروع شورش بنیان کن وجود دارد و هم خامنه ای حق دارد که بترسد و بلرزد از اینکه ؛ با کوچکترین شکاف در دستگاه سرکوب سیل مهار ناپذیر و بنیان کنِ خشمِ فرو خفتهِ مردم شروع به طغیان کند و هست و نیست رژیم را به شوید و با خود ببرد .
این است بن بست مرگ رژیم ؛ یعنی این رژیم با بمب اتم و یا بی بمب اتم ؛ با کمی حقوق بشر و فضای باز و یا بدون آن ــ با سرکوب و اعدام ــ محکوم به شکست و نابودی است ؛ باید برود و میرود .
دوم ــ تنزل اتوریته ولی فقیه :
بعد از آنکه رژیم با خفت و خواری ؛ برنامه ها و پیشرفت های چندین ساله اتمی خود را که با هزینه میلیاردها دلار از ثروت و سرمایه های مردم ایران ؛ بدست آمده بود ؛ را در ازای رفع تحریم از بخش بسیار محدودی از درآمدهای نفتی اش به باد هوا داد ؛ ضعف ؛ درماندگی و پوشالی بودن قدرت نظام و ولی فقیه بیش از هر زمانی دیگری بر ملاء و در معرض دید همگان قرار گرفت .
شکست رژیم در گسترش پروژه های اتمی و تسلیم ذلت بار در برابر اراده جامعه جهانی ؛ اتوریته داخلی و بین المللی نظام دینی و بخصوص ولی فقیه را بشدت تنزل داده است . یعنی از این پس ؛ هم مردم ــ حتی باند اصول گرای وابسته ولی فقیه ــ ایران و هم کشورهای دیگر با یک رژیم تو سری خورده ؛ تسلیم پذیر مواجه میباشند . بخصوص این شکست و عقب نشینی خفت بار با نام ولی فقیه و " نرمش قهرمانانه " اش ؛ گره خورده است .
همچنین اجبار رژیم به تسلیم و دست برداشتن از برنامه اتمیِ پر هزینه ای که تحریمی فلج کننده را بر مردم ایران تحمیل نموده است ؛ باعث زیر سئوال رفتن جدی تتمه مشروعیت ولی فقیه ــ بعنوان تصمیم گیرنده اصلی یک برنامه پر ضرر و خطرناک برای مردم و کشور ــ ؛ شده و میشود . در وحشت از مشروعیت زدائی از ولی فقیه و پیامدهای آن است که آیت الله حائری شیرازی معتقد است برای برگشت مشروعیت به ولی فقیه ؛ برگزاری یک راهپیمائی برای تجدید بیعت با وی ضروری است ؛ وی میگوید : مردم با یک راهپیمایی دیگر ؛ با رهبری معظم بیعت کنند تا اتحاد و انسجام در جامعه حکمفرما شود ( وبسایت فرا رو 1 بهمن ) .
بدنیال این عقب نشینیِ خفت بار ؛ ولی فقیهِ زهر خورده و آبرو باخته ؛ دیگر نه تنها مرجع اصلی ــ تمام کننده ــ حل اختلافات و تصمیم گیرنده نهائی نیست ؛ بلکه با گسترش زهر عقب نشینی و تآثیرات اجتماعی آن ؛ رفته رفته اهرمهای قدرت را یک به یک از دست میدهد و نهایتا" مردم ایران پتک سرنگونی را بر سر و فرقش ؛ فرود می آورند .
در چنین شرایطی است که برای اولین بار در تاریخ 35 ساله عمر این نظام ؛ بحث نظارت بر ارگانهای وابسته به ولی فقیه در مجلس مطرح میشود و باندهای رژیم جرأت میکنند خواستار نظارت بر ارگانهای وابسته به ولی فقیه شده و بخواهند که این نهادها همچون نهادهای قانونی دیگر ؛ بدولت مالیات بدهند ــ که از نشانه های طلسم شکستگی ولی فقیه میباشد ــ .
قاضی پور نماینده مجلس در اعتراض به بحث نظارت بر ارگانهای وابسته به ولی فقیه در مجلس ؛ میگوید : خواهشمند است ( نگذارید ) تا خدشه ای در هدایت این نظام مقدس و جمهوری اسلامی پیش بیاید و ..... رهبری را بزیر سئوال نبریم .
دایناسور نظام احمد جنتی رئیس شورای نگهبان هم با التماس از تیم مذاکره کننده میخواهد که حرف ولی فقیه را گوش بدهند : مقام معظم رهبری چهار تا خط قرمز برایشان معین کردند ؛ این خط قرمزها را کوتاه نیائید ........... خودتان را نبازید ؛ خط قرمزها را رد نکنید ؛ ما ضعیف نیستیم .
پیامدهای احتمالی ؛ حالتی که هم درگیری و اختلاف میان باندهای رژیم هر روز شدت بیشتری می گیرد و هم دیگر ولی فقیه زهر خورده از اقتدار لازم برای کنترل و مهار دعوای میان باندها ؛ برخوردار نیست ؛ عبارتند :
1 ) ولی فقیه بتدریج اقتدار لازم برای مهار جنگ و دعوای میان باندها را از دست خواهد داد ؛ در اینصورت بیشتر از هر زمانی امکان اینکه سیر اوضاع از دست سران نظام خارج شود و اختلافات خارج از کنترل و مدیریت ولی فقیه ادامه پیداکند ؛ وجود دارد .
در چنین شرایطی ؛ ممکن است جامعه ایران و نظام دینی وارد یک دوران تعیین تکلیف و سرنوشت ساز شود . یعنی وارد شرایطی شود که وقوع هر احتمالی در آن ؛ امکان پذیر باشد . احتمالاتی از قبیل فروپاشی ؛ درگیری نظامی باندها ؛ شورش و طغیان مردم ؛ یا یک سناریوی سیاه و ......
2 ) در حالتی که کف گیر ولی فقیه به ته دیگ اتمی بد فرجام رسیده است ؛ و وی منفور ؛ منزوی و بی یاور شده است . و بدترین شرایط و ضعیف ترین موقعیت برای ولی فقیه پیش آمده است ؛ خطر شروع یک قیام اجتماعی بیش از هر زمانی موجودیت نظام را تهدید میکند ( در بخش بعدی مقاله در باره استفاده بهینه از شرایط بالا و همچنین در باره قیامِ در راه و وظایف نیروهای سیاسی مخالف رژیم بیشتر صحبت خواهم کرد ). ........... ادامه دارد
محمود خادمی
03.04.2014
14 2روردین 1393
arez01953@yahoo.de
مذاکرات اتمی ژنو ؛ برگشت ناپذیر و بستر ساز قیام« بخش اول »
سعید لیلاز اقتصاددان با سابقهِ باند رفسنجانی ــ روحانی در اعتراف بوضعیت فرو پاشیده اقتصاد کشور و در تائید و تأکید بر شروع هر چه سریعتر مذاکرات اتمی و ضرورت اقداماتی سریع و قاطع برای کمک به حل بحرانهای جاری ؛ میگوید : آسیبهای جدی به نظام اقتصادی ــ اجتماعی ایران وارد شده . اکنون کشور در آن مرحله ای از مشکلات عمیق قرار دارد که باید اقدامات قاطع و فوری انجام شود . در غیر اینصورت ممکن است نتوانیم از شرایط اضطرار حاکم بر کشور ؛ اخراج شویم .
سر لشگر سپاه ؛ محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران با اشاره به بحرانهای عمیق اقتصادی و فشار تحریمها ؛ در مورد ضرورت شرکت رژیم در مذاکرات اتمی میگوید : دولت با نرمش قهرمانانه و با حفظ اصول وارد مذاکره شده تا یا فشارهای تحریم کم شود و یا مسئولین کشور از خارج نا امید شوند و بر توان داخلی تمرکز نمایند . یعنی گردش 180 درجه ای نظام در باره پروژه اتمی و عقب نشینی از عربده جوئی های " انرژی هسته ای ؛ حق مسلم ماست " در پاسخ به کاستن ار فشارهای تحریم صورت گرفته است .
مهدی طائب رئیس قرارگاه عمار ؛ فشار تحریمهایِ کمر شکن بر کشور را ؛ اینگونه توضیح میدهد : در طول این دو سال من هر وقت هواپیما سوار میشوم ؛ " انّا لله و انّا علیه راجعون " میخواندم . اشاره به رخنه تحریم در همه عرصه ها و از جمله خرابی هواپیماها و نبود قطعات یدکی برای تعمیر .
علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در توجیه و ضرورت عقب نشینی از بمب اتم خواهیِ رژیم میگوید : ........ یکی از عوامل عقب نشینی رهبران از تاکتیک های نزدیک به آرمان " عده و افراد " است . یعنی توازن قوای کنونی میان ایران و امریکا بگونه ای است ؛ که تغییر تاکتیک را پیش آورده است . یعنی چون زورمان به امریکا نمیرسد ؛ چون سمبه پر زور است و نمی توانیم جلوی تحریم ها را بگیریم ؛ بناچار به غلط کردن گوئی افتاده ایم .
یعنی در شرایط خفگی ای که ؛ رژیم بلحاظ سیاسی ؛ اقتصادی در آن گرفتار شده است و در شرایطی که بدلیل ویرانی زیر ساختها ؛ سوء مدیریت ؛ دزدی و فساد و هزینه های سرسام آور پروژه اتمی و صدور تروریسم و ..... کشور شاهد فروپاشی اقتصادی است و تحریمهای بین المللی فروپاشی آن را شتاب ویژه بخشیده است ؛ ولی فقیه دستها را بالا برده و تسلیم و عقب نشینی خفت بار از مواضع گذشته ــ قلدری و جنگ افروزی ــ را بعنوان تنها راه نجات برگزیده است .
بنابراین چرخش و نرمش های ولی فقیه و تن سپاری به مذاکره اتمی و توافقات بدست آمده بعدی و یا توافقات احتمالی آینده ؛ محصول یک تصمیم سیاسی است که خامنه ای برای عبور از بحرانهای داخلی و بین المللی ؛ به ناچار بآن گردن گذاشته است .
اما اگر چه ولی فقیه گفته است ( دوشنبه 28 بهمن ) : کاری که وزارت امور خارجه و مسئولین دولتی در خصوص مذاکرات هسته ای آغاز کرده اند ؛ ادامه پیدا خواهد کرد و ایران نقض کننده کاری که شروع کرده است نخواهد بود . اما باید منتظر ماند و دید ؛ راه تا توافق نهائی میان ایران و غرب دراز است و پر پیچ و خم . در قدم اول ؛ نارضایتی ها و حمله های گاه و بی گاه ولی فقیه و یا سخنگویان وی را باید در چه کادری دید و یا چگونه توجیه کرد ؟
آیا فی الواقع خامنه ای ــ بعنوان تصمیم گیرنده اصلیِ اتمی ــ در دو راهی تسلیم خفت بارِ حمایت از مذاکرات و یا واژگون کردن میز مذاکره ــ و بعبارتی ادامه مسیر گذشته ــ و رویاروئی از پیش شکست خورده با غرب بر سر تحریم های فلج کننده قرار دارد ؟ یا هدف مخالفت های گاه و بیگاه او پیش از آنکه بر هم زدن میز مذاکرات باشد ؛ تلاشی است برای لاپوشانی عقب نشینی خفت بار خود و آرام کردن اصولگرایان و تند روانِ ولایت مدار ؟ و یا ...... ؟
الف ــ مذاکرات ژنو ؛ برگشت ناپذیر است :
روند مذاکرات اتمی با قدرتهای غربی ؛ علیرغم مخالفت خوانی اصولگرایان تند روِ وابسته به خامنه ای ؛ افراد وابسته به " جبهه پایداری " ــ طرفداران مصباح یزدی ــ ؛ سپاه پاسداران ؛ دلال ها و سود بران اقتصادی تحریم و...... مستقل از هر نتیجه ای که داشته باشد تا پایان و تعیین تکلیف شدن ؛ ادامه خواهد داشت ؛ زیرا :
یکم ــ بدیل دیگری برای رفع تحریم وجود ندارد :
خبر گزاری آسوشیتد پرس نوشته بود : رژیم تهران مجبور خواهد شد به مصالحه تن بدهد ؛ مگر اینکه برای شکست مذاکرات آمادگی داشته باشد . شکست مذاکرات یعنی ادامه تحریم های گسترده غرب . آیا رژیم آمادگی رویاروئی با وضعیت تحریمها را دارد ؟
روزنامه اعتماد ارگان وابسته به باند رفسنجانی ؛ روحانی مینویسد : منتقدان مذاکرات هسته ای در حالی مذاکره کنندگان را شماتت میکنند که هیچ بدیل روشنی را در قبال آن ارائه نمیدهند . این حرف واقعی و درست است ؛ چرا که رژیم همه تلاشها و راه حلهای خود برای مقابله با تحریمهای غرب را بکار بسته و نتیجه ای نگرفته است . یعنی برای کم کردن از دامنه تحریمها و یا رفع آنها راه دیگری جز تسلیم و مذاکره وجود ندارد .
بنابراین در حالیکه با شدت گیری تحریمها رژیم در تنگنای مالی خفه کننده و بی سابقه ای گرفتار شده و هیچ راه گریزی ؛ برای نجات از این باتلاق نمی یابد ؛ مجبور به عقب نشینی از آرزویِ رویایی خود یعنی " تنها کشور شیعهِ مجهز به بمب اتم " ؛ است . یعنی راه حل دیگری جز دست بر داشتن از رویای اتمی و مذاکره با غرب ؛ برای رژیم وجود ندارد .
یعنی برای رهائی از بن بست تحریم و فشارهای خفه کننده ؛ بدیل دیگری جز عقب نشینی خفت بار از دستیابی به بمب اتم و ادامه مذاکرات ژنو در پیش روی رژیم ؛ قرار ندارد . البته یک بدیل مشروع و مردم پسند بنام سرنگونی تام و تمام این رژیم وجود دارد ؛ که اتفاقا" ولی فقیه و آخوندها بخاطر فرار و به تأخیر انداختن آن ؛ هر چه بیشتر خود را به ادامه مذاکرات مجبور می بینند .
ایرانیان ضرب المثل معروفی دارند ؛ آنها میگویند " یک دیوانه سنگی را در چاه میاندازد و صد آدم عاقل نمی توانند آن را بیرون آورند " حالا مسئله اتمی و تحریمهای فلج کننده غرب ؛ به نقطه ای رسیده است که هیچ عاقلی ــ اگر هم عاقلی در درون این رژیم پیدا شود ــ نمی تواند سنگ ولی فقیهِ دیوانه و جنایتکار را جز با خود زنی و پذیرش خفت و خواری در برابر غرب ؛ از چاه بیرون بیاورد و اندکی از دردهای بی درمان این رژیم را ؛ درمان کند .
ولی فقیه در مانده در باتلاق بحرانها ؛ برای مقابله با تحریم های خارجی و مشکلات اقتصادی ؛ راه حلی بنام " اقتصاد مقاومتی " را با مشورت و همدستی با رفسنجانی ــ ولی فقیه در بیانیه مربوطه نوشته است که این طرح پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام به ریاست رفسنجانی تنظیم گردیده است ــ تهیه و در 24 ماده ارائه کرده است و اجرای آن را وظیفه دولت ؛ مجلس و دیگر ارگانهای ذیربط اعلام کرده است .
عمده ترین بندهای این بیانیه رو به خارج است . یعنی در واقع ادامه نرمش در برابر غرب و حمایت از سیاستی که حسن روحانی میخواهد با گره زدن مذاکرات اتمی با سرمایه گذاری خارجی و اقتصاد جهانی ؛ اقتصاد در هم پاشیده رژیم را نجات بدهد . یعنی ولی فقیه همچون رفسنجانی و روحانی باین نتیجه رسیده است که تنها راه برون رفت از فلاکت اقتصادی ؛ نگاه به خارج است که آنهم در گرو و مشروط به ادامه مذاکرات و کوتاه آمدنهای مکرر مذاکره کنندگانی ایرانی ؛ میباشد ــ بندهائی مانند تشویق سرمایه گذاری خارجی ؛ گسترش خدمات تجارت خارجی ؛ توسعه حوزه عمل مناطق آزاد تجارت و استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی ــ کاری که هم اکنون روحانی و ظریف مشغول انجام آن می باشند ــ .
در رهنمود مربوط به اجرای طرح " اقتصاد مقاومتی " ؛ خامنه ای تأکید ویژه بر حذف قوانین دست و پا گیر و مانع برای رشد سرمایه گذاری خارجی دارد که نشانه ای از تمکین ولی فقیه به خط اقتصادی رفسنجانی و روحانی است . یعنی بر خلاف نام گذاری " اقتصاد مقاومتی " که باید با تکیه به داخل ــ مردم ــ به حل و فصل مشکلات بپردازد ؛ بیشتر بندهای این بیانیه رو به خارج است
ب ــ اطمینان از ناتوانی در دستیابی به بمب اتم :
رژیم ایران از موضع قدر قدرتی وارد مذاکرات اتمی نشده تا بتواند در دستور کار مذاکرات اعمال نظر نماید و یا اینکه هر وقت از تصمیمات آن ناراضی بود جلسه را ترک و پایان مذاکرات را اعلام نماید. بلکه ایران در ضعیف ترین موقعیت و ناامید تر از همیشه در حالی باین عقب نشینی خفت بار تن داده است که بعد از سالها تلاشهای مخفیانهِ اتمی و میلیاردها دلار هزینه ؛ باین یقین رسیده است که نمیتوانند به بمب اتم دست پیدا کنند و تا بحال در مسیر نادرستی گام بر میداشته است .
روزنامه اعتماد نوشته است : تلاش برای اجرای " استراتژی ناقص " یعنی تلاش نا ممکن برای تهیه یک بمب اتم " سبب وارد شدن بیشترین خساراتها به کشور شده است " این روزنامه مینویسد درست است که مذاکرات اتمی ایده ال رژیم نیست ولی تنها امکان درست تر در کادر مقدورات است : مذاکرات جاری نه ایده ال ؛ بلکه در واقعی ترین وضع ؛ اقدام در شرایط بد و بدتر است .
اکنون که پشت پهلوان پنبه رژیم ــ ولی فقیه ــ بخاک مالیده شده و بخطر خود بزرگ بینیِ جاه طلبانه اش پی برده است ؛ بدیدار نمایندگان مجلس خبرگان رفته و از واقع بینی و قبول تحولات جهانی و رابطه با جامعه جهانی صحبت کرده و بآنها گوشزد میکند که : یک نکته این است که امروز جهان درگیر تحولات اساسی است ..... ما باید بفهمیم که در دنیا چه دارد اتفاق می افتد . بعد ادامه میدهد که : ما باید واقع بین باشیم ...... ما نمی توانیم با جامعه جهانی رابطه نداشته باشیم .
یعنی بر خلاف الدرم ملدرم ــ هارت و پورت ــ کردن سالهای قبل و شاخ و شانه کشیدن برای این و اون و گفتن اینکه " جامعه جهانی نمیخواهد با ما رابطه داشته باشد ؛ به درک " ؛ اکنون برای اینکه ولایت مداران درگاهش را سر جای شان بنشاند تا پا را از گلیم خود درازتر نکنند ؛ آنها را به رابطه با جامعه جهانی و درک تحولات جهان توصیه میکند . این بدان معنی است که چیزی در حال تغییر است . یعنی تازه دو زاری ولی فقیه دارد می افتد ؛ که جایگاه واقعی اش کجاست و باید کارگزاران نظام را بر اساس چه معیاری ؛ تنظیم کند .
در راستای همین غلط کردم گوئی و عقب نشینی است که امام جمعه تهران موحدی کرمانی در نماز جمعه از صلح و دوستی با دشمن صحبت میکند ؛ وی در خطبه های نماز گفت : اگر دشمن شما در بحبوحه جنگ پیشنهاد صلح کرد بپذیرید و ....
باین ترتیب تا اطلاع ثانوی ولی فقیه ؛ سودای دست یابی به بمب اتم را از سر بیرون کرده است ؛ زیرا که ولی فقیه و آخوندها باید " قاچ زین را محکم بچسبند " که سرنگون نشوند ؛ " بمب اتم پیشکش " آنها . این فاصله گیری رژیم از بمب اتم نه بخاطر نخواستن ؛ دوست نداشتن و یا بخاطر فتوای ولی فقیه در مورد حرام دانستنِ داشتن بمب اتم است . بلکه بخاطر شیر فهم شدن نظام در مورد اینکه رژیم باشتباه پای خود را جای پای بزرگان گذاشته و با استراتژی غلط ؛ سودای برداشتن لقمه ای بسیار بزرگتر از دهان خود را در سر می پرورانده است .
بنابراین وقتی که رژیم فعلا" از فکر تهیه بمب اتم دست برداشته ؛ پس در مورد رقیق کردن اورانیوم 20 در صدی ؛ تعطیل کردن تولید آب سنگین و پلوتونیوم در اراک و دیگر عقب نشینی ها در صورت اصرار طرف مذاکره کنندگان غربی ؛ نباید سخت گیری کند . پس می توان گفت ؛ اگر چه روشن است که جمهوری اسلامی ؛ بدلیل ایدئولوزیک و دینی بودن ساختار ؛ بسختی میتواند در نظام مالی و اقتصاد سرمایه داری ادغام بشود اما در مسیر تعامل با غرب برای پیشبرد مذاکزات اتمی فکر نمیکنم ؛ مشکلات حل ناشده چندانی وجود داشته باشد .
ج ــ ترس و آسیب پذیری :
جامعه ایران بخصوص بعد از قیام اعتراضی خرداد 88 ؛ دیگر جامعه ایرانِ روزهای خوش ولی فقیه و آخوندها نیست . این قیام اعتراضی باعث ایجاد عمیق ترین بحرانها در درون نظام شد ؛ بعد از این قیام حماسی دیگر هیچکس در جایگاه گذشته اش قرار نداشته و ندارد . و اعتبار ؛ مشروعیت و قدر قدرتی ولی فقیه و نظام دینی بشدت آسیب دبد . بعد از آن ولی فقیه و نظام اش روز به روز تتمه مشروعیت و مقبولیت و توانائی های خود را از دست دادند و ضعیف تر و نا توان تر شدند .
یعنی امروزه شورش ناراضیان و انفجار خشم مردم جایگاه ویژه ای در دکترین نظام یافته است . در چنین شرایطی که بیش از هر زمان دیگری برای وقوع حوادث جدید و زیر و رو کننده علیه ولی فقیه و نظامش مستعدتر شده است ؛ بسیار راحت تر از گذشته ولی فقیه شاخ شکسته و نظام در هم شکسته اش ؛ به عقب نشینی رضایت میدهد .
هیچ کس بهتر از ولی فقیه به موقعیت لرزان و رو به سقوط اش آگاهی ندارد ؛ وحشت مرگ و سرنگونی ؛ سراپای او را فرا گرفته است . بنابراین در چنین حالتی ؛ ولی فقیه و نظامش در موقعیتی نیستند که چون گذشته از سر فریبکاری و اتلاف وقت وارد مذاکره شوند . بر خلاف گذشته ؛ این بار وقت برای رژیم طلاست و آماده اند برای توافق هر چه سریعتر ــ بخاطر کاهش تحریم ها ــ هر امتیازی بدهند و بهر میزان که غرب لازم بداند عقب نشینی کنند .
در جریان انتخابات ریاست جمهوری 92 هم بدلیل ضعیف و ناتوان شدن ولی فقیه بود که وی به پیروزی حسن روحانی ــ کاندید باند رقیب ــ یجای احمدی نژاد دیگری ــ جلیلی ــ رضایت دهد . یعنی در حالیکه ولی فقیه می توانست چون دفعات گذشته با دستکاری در شمارش آرا و یا ..... مانع رئیس جمهور شدن حسن روحانی شود و کاندید مطلوب خود را از صندوقهای رأی بیرون بیاورد ؛ بخاطر ترس از عواقب آن ؛ اینکار را نکرد .
بنابراین علیرغم اینکه در طول مذاکرات ژنو ؛ ولی فقیه هر وقت بخواهد ؛ میتواند میز مذاکرات ژنو را بهم بزند و یا آن را ترک کند و یا حتی با اعلام علنی نارضایتی خود از نتیجه مذاکرات ؛ هوادارانش را تشویق کند که پلمپ تجهیزات هسته ای را باز کنند و روند مذاکرات را مختل سازند و ..... . اما بهمان دلایلی که در انتخابات ریاست جمهوری ؛ نتوانست کاندید خود را از صندوقهای رأی بیرون بیاورد و به انتخاب حسن روحانی رضایت داد ؛ مذاکرات اتمی با غرب هم ادامه پیدا می کند و خامنه ای نمیتواند مانع ادامه مذاکرات اتمی و توافقات بدست آمده شود .
تعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس به نقل از ولی فقیه میگویند ؛ وی گفته است : من ولی فقیه هستم ؛ سه بار قطع نامه اتمی را خوانده ام ولی از تثبیت حق ایرانیان برای غنی سازی اثری ندیده ام . راستی چه عاملی باعث شده است که علیرغم آن ؛ ولی فقیه اجازه دهد همان توافق نامه در 30 دی تصویب و باجرا گذاشته شود ؟ مگر بجز ترس از تعطیل شدن مذاکرات و ادامه تحریمهای شدیدتر ؛ عامل دیگری وجود دارد ؟
حمید رسائی نماینده اصولگرای مجلس بعد از توافقات مرحله اول ژنو ؛ گفت : این روز ؛ روزی است که دستاورد دانشمندان هسته ای از دست رفت ؛ ولی ما فعلا" مأمور به سکوت هستیم* .
تعداد معدودی ــ که عمدتا" از طرفداران مصباح یزدی هستند ــ هم که علیرغم توصیه های ولی فقیه علنا" و رو در رو با خامنه ای به مخالفت با مذاکرات ژنو میپردازند؛ بخاطر شدت ضعف ولی فقیه است که قدرت خفه کردن آنها را ندارد .
و در آخر اگر فی الواقع ولی فقیه از ادامه مذاکرات ژنو و توافقات بدست آمده ناراضی باشد ؛ چرا بجای سکوت به طرفداران خود اجازه نمی دهد تا ؛ چند ساعته همه پلمپ های تجهیزات هسته ای را باز کنند و کاسه و کوزه مذاکرات را بر سر روحانی و ظریف خورد کنند و مسیر گذشته ادامه پیدا کند ؟ آیا غیر از این است که این جماعت وحشیِ حامیِ ولی فقیه بخاطر توصیه های او است که بقول خودشان دندان فرسوده خود را بر جگر خسته گذاشته اند ؟
در بخش بعدی مقاله در باره اینکه ؛ چرا مذاکرات اتمی ژنو و ماحصل آن ؛ بستر ساز قیام است ؟ خواهم نوشت .......... ادامه دارد .
پاورقی
*
مأمور به سکوت هستیم " در فرهنگ آخوندها یعنی مأموریت سکوت به تبعیت از " فرمان حکومتی " یعنی دستور ولی فقیه .
محمود خادمی
24.03.2014
04 فروردین 1393
arezo1953@yahoo.de