دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!!
مقاله رضا صدر، مهره خامنهای در رسانههای نظام::مجاهدین بعد از خروج از کشور عراق در سال ۹۵ و ساکن شدن در آلبانی همه ساله این خروج جمعی خود را که نام «هجرت بزرگ» بر آن نهادهاند جشن می گیرند.تا آنجا که به مسئولان و کارگزاران حکومتی و نظامی ما بر می گردد آنها این اواخر کمتر به موضوع مجاهدین در عراق ورود می کردند.علت این بود که در تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودند که مجاهدین وقتی پایشان به اروپا برسد در برابر زرق و برق دنیای بورژوازی و به دلیل سالیان محدودیت در عراق، نیروهایشان روند انحلال طی خواهند کرد و به مرور تشکیلات مجاهدین را ترک کرده و با رفتن به دنبال زندگی، در فضای اروپا منحل خواهند شد!بدین ترتیب، به جای اینکه نیروهای مجاهدین درگیر جنگ با جمهوری اسلامی ایران شوند در اروپا مشغول خود خواهند شد و نهایتاً به بخشی از جامعه اروپا تبدیل می گردند و تا آنجا پیش خواهند رفت که پیدا کردن یک مجاهد در اروپا حکم کیمیا را خواهد داشت!اما روند تحولات نشان داد که اوضاع آن طور که انتظار می رفت جور نبود و درب مراد بر روی پاشنه درستش نچرخید!امروزه داد کارگزاران نظام بلند است که هرجا آشوب و اغتشاشی در کشور وجوددارد، رد پای مجاهدین هم در آن پیدا میشود و سخنرانی مقام معظم رهبری در ۱۹ دی ماه سال گذشته شاخص گویایی بر نقش داشتن مجاهدین در اغتشاشات دی ماه گذشته بود!وقتی به روند تحولات و موقعیت نظام در عرصه بینالمللی نگاه می کنیم این سئوال در ذهن متبادر میشود که آیا امکان جلوگیری از خروج مجاهدین از کشور عراق وجود نداشت که ما قصور کرده و مانع نشدیم؟آیا نمیشد در همان عراق انتقام خون شهدا را از تک تک آنان گرفت؟ فی الواقع این فرضیه که نیروهای مجاهدین پس از رسیدن به اروپا مضمحل خواهند شد و در نتیجه تهدیدی برای نظام محسوب نمیشوند چقدر کارشناسانه بوده است؟ و چرا نتیجه عکس داده است؟انتظار داشتیم که سازمان مجاهدین وقتی از کنار دجله و فرات کنده شده و در سرزمین اروپا مأوی میگیرند، شاخ و برگها و نهایتاً ریشههایش بخشکد؛ اما ظاهراً این روش، یک روش «بد درمانی» بوده است!البته به متولیان امر باید حق داد چراکه وقتی به الگوهای تاریخی چنین هجرتهایی نگاه میکنیم می بینیم که برخی از نیروهای چریکی وقتی که پایشان به کشورهای اروپایی و عربی رسیده است در جوامع اروپایی و عربی ذوب شدهاند و مبارزه هم کاملاً فراموش شده است، اما چنین تجزیه و تحلیلی در مورد مجاهدین خطاست و نمیتواند توجیه پذیر باشد!به هرحال، از فردای انقلاب، ما با دشمنی رو در رو و چنگ در چنگ شده بودیم که امام راحل (ره) به خوبی آنها را شناخته بود؛ پس نمیشود این اتهام را به خودمان بزنیم که فاقد شناخت کافی از مجاهدین بودهایم!این روزها مجاهدین اغتشاشات و خط دهی به کانونهای شورشی را هدایت می کنند؛ داشتن مکان متمرکز، داشتن تشکیلات و مناسبات به همان شکل سابق؛ اینها آن چیزهایی نبودند که انتظار داشتیم در اروپا از آنها برخوردار میشدند!آن زمان که سازمان مجاهدین در عراق بود تنها فعالیت آنها در داخل ایران به شعار نویسی یا صرفاً آویزان کردن بنر تبلیغی محدود شده بود، اما اکنون ـ به گفته مسئولان دولتی ـ سازمانده و هدایت کننده شورشها و اغتشاشات در کلیه صنوف می باشند!در حالیکه نسخه پیچی این دسیسهها و طراحی اغتشاشات کماکان ادامه دارد چه کاری از دستمان بر می آید جز این که باید گفت: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!».
پایان مقاله مهره خامنهای به نام رضا صدر-منتشر شده در رسانههای حکومتی- سايت بهارستانه