اعتصاب غذا سلاح بی سلاحان
مجاهدانی که تک به تک آنان افراد حفاظت شده به موجب کنوانسیون چهارم ژنو بودند و آمریکا به عنوان جانشین فرماندهی نیروهای ائتلاف با تک تک آنان در قبال تحویل سلاح های دفاعی شان قرارداد حفاظت بسته بود. ولی از سال 2009 که حفاظت اشرف به دولت دست نشانده عراق سپرده شد، همه چیز از محاصره غذایی و دارویی و سوختی گرفته تا 300 بلندگوی کار گذاشته در جلوی اشرف و عربده های تهدید آمیز لمپن های اعزامی آخوندها نصیب اشرفی ها شد الا حفاظتی که دولت فخیم آمریکا به آن متعهد شده بود. در چنین شرایطی که سلاح دفاعی ات را گرفته اند و تعهدشان را زیر پا گذاشته اند، تنها سلاحی که برایت باقی می ماند همانا جانت است که سرمایه مبارزه و فریاد تظلم خواهی ات می شود. همین کار را اشرفی های محصور در زندان لیبرتی انجام می دهند که از قضا همگی قربانیان 4 تهاجم قبلی وحوش گوش به فرمان خامنه ای بوده اند. آنان به حق تامین و تضمین حفاظت خود را از آمریکا و سازمان ملل می خواهند و کیست که نداند اعتصاب غذا سلاح بی سلاحان در برابر قدرتمندان است.
اما از روزی که اعتصاب غذای اشرفی های زندان لیبرتی آغاز شد، طبق معمول قلم به مزدان مقام عظما در نقش دایه های دلسوز تر از مادر، فریاد وا اعتصابا و وامصیبتا سر دادند که چرا اعتصاب غذا؟ اینها که همگی حماله الحطب جملگی علوم هستند، بسیار بهتر از من و ما با کارکرد اعتصاب غذا آشنا هستند و نمونه های تاریخی آن را هم می دانند. اگر در زندانهای دهشتناک آخوندهای جلاد کسی اعتصاب غذا کند صدا از سنگ در می آید ولی از این جماعت شارلاتان صدایی در نمی آید همچنانکه الان 2000 نفر از زندانیان درون کشور وارد اعتصاب غذا شده اند ولی این شارلاتانها با اعتصاب غذای آن زندانیان بی دفاع که مستقیما زیر تیغ آخوندهای خونخوار هستند اصلا کاری ندارند.مشکل اصلی آنان فقط مجاهدین هستند که حق ندارند از این وسیله اعتراضی استفاده کنند. چرا؟ چون کارنامه مجاهد خلق سمبل مقاومت نه تنها یک خلق دربند بلکه خلقهای ستمدیده و دربند جهان است. اوست که با مقاومت به هر قیمت تا پای مرگ، درس ایستادگی و پایداری به ستمدیدگان می دهد. اوست که با مقاومت خود، دریچه ای رو به زیستن با عزت و کرامت انسانی می گشاید که موجب غرور انسان به وجود انسانیش می شود. اوست که با مقاومت خود الگوی عینی قیام و برخاستن در زمان حاضرمی شود همانطور که حسین یا بابک در زمان خود شدند. با این تفاوت که الگوی مجاهد خلق الگویی زنده و عینی در شرائط پیچیده معادلات قدرت جهانی درعصر حاضر است. آری حسین و بابک، مجهز به سلاح با قدرت ستمگر حاکم بر زمان خود درگیر بودند. اما مجاهد خلق امروز بدون سلاح متعارف جنگی در صحنه پیچیده و در برابر این معادلات ایستاده است. همین الگو و درس پایداریست که اکنون الهام بخش 2000 زندانی قزلحصاربرای اعتصاب غذا شده که مطمئنا به سایر زندانها هم سرایت خواهد کرد این همان روییدن اشرف در هر کران است. در زندانها، در خیابانها و در شهرهای بزرگ جهان که کشیش استرالیایی و هواداران یک به یک به خیل اعتصاب غذا کنندگان می پیوندند. این همان به شکوفه نشستن خون کهکشان درخشان زهره و همان الگوی پایداری 89 روز اعتصاب غذای مجاهدان دربند لیبرتی در محاصره غذایی و دارویی و پزشکی و در گل و لای است. پس جیره خواران دریوزه و حقیر سفره آخوندی حق دارند که به اعتصاب غذای مجاهدین لیبرتی معترض باشند. همانطور که به جنگیدن آنان برای آزادی خلق شان معترض هستند. چرا که اصلا جنگیدن و مقاومت کردن در نگاه آنان یک ضدارزش است. اشتباه نکنید مشکل اینها این نیست که خودشان از مبارزه بریدند و در رفتند ولی دیگران هنوز سروقامت ایستاده اند. بلکه مشکل اینها اینست که می خواهند انتقام سالهای مبارزه که از انواع طعم های خوش جاه و نام و شهرت و امور دیگر محروم شده بودند را از سازمان مجاهدین و مسعود و مریم بگیرند، چرا که این جماعت شکم باره به برکت ورود به خارجه و زندگی در محصور ارزشهای تولیدی نظام سرمایه داری، طعم بی بندوباری شکمی و ...را شیرین یافتند و طعم زندگی آرمانی را تلخ. و تعجبی ندارد که نوک پیکان حمله خود را به سوی مریم و مسعود نشانه می گیرند. زیرا نام مسعود بر مفهوم مقاومت و نام مریم بر مفهوم آرمان و رهایی از هرچه غیر آرمانست منطبق شده است و نزد این زیستندگان حیوانی چه گناهی بالاتر از این؟!
به عنوان یک اعتصاب غذا کننده به این نر و ماده هایی که وجود و نام آنان نیز با مفهوم خائن و مزدوریکی شده است می گویم ای مگسهای وزوزو! که از درک فراز و اوج مفهوم مجاهد و مجاهدت عاجزید، بهتر است که به همان ولگردی تان در کوچه و خیابان و کافه ها ادامه دهید که مطمئنا روزی بیشتری برایتان دارد. کارمبارزه را به کاردانش که مجاهد خلق است واگذارید که هر کس را بهر کاری ساخته اند و شما را هم بهر ..........