Loading...

سرنوشت 140 هزار ارمني ساكن قره باغ در درگيري ارمنستان و آذربايجان

image
03-10-2023

سرنوشت 140 هزار ارمني ساكن قره باغ در درگيري ارمنستان و آذربايجان

توسط کامران بخاری در 29 سپتامبر 2023

اطلاعاتي در باره نویسنده

کامران بخاری کارشناس خاورمیانه در دانشگاه اتاوا و تحلیلگر اندیشکده آمریکایی ژئوپلیتیک فیوچرز است.
نقل از سايت سيسرو Cicero  29 سپتامبر 2023

از مجموع ۱۴٠هزار ارمنی که ساکن قره‌باغ بودند، بیش از صد‌هزار نفر خانه و زندگی خود را رها کرده و راهی ارمنستان شده‌اند. کسانی که همچنان در قره‌باغ مانده‌اند، اینک نگران اقدامات نیروهای آذربایجانی و بازداشت‌های گسترده هستند. کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان تأکید می‌کند که رسیدگی به وضعیت پناهندگان ارمنی به حمایت بین‌المللی فوری نیاز دارد.

در حالی که دولت ارمنستان با کمک سازمان ملل متحد برای پذیرش پناهندگان سخت در تکاپو است، مخالفان نخست‌وزیر نیکول پاشینیان در صدد سازماندهی به اعتراض‌ها هستند. آنها معتقدند که پاشینیان، که از سوی مسکو رها شده، با «انفعال و بزدلی» در برابر آذربایجان عقب‌نشینی کرده است.

در این وضعیت، نازلی باغداساریان سخنگوی نخست‌وزیر اعلام کرد که از روز بیستم سپتامبر/۲٩ شهریور، ۱٠٠۴۱۷ نفر از قره‌باغ وارد خاک ارمنستان شده‌اند. شمار کل ارامنه ساکن این منطقه بین ۱۲٠ تا ۱۴٠هزار نفر ارزیابی می‌شد. بدین ترتیب نزدیک به هشتاد درصد ارمنی‌ها، قره‌باغ را ترک کرده‌اند.

روز شنبه هشتم مهر، سازمان ملل اعلام کرد که «طی امروز و فردا» هیئتی را  به قره‌باغ خواهد فرستاد تا اوضاع را بررسی کند. سازمان ملل گوشزد می‌کند که طی سی سال اخیر هیچ دسترسی به این منطقه نداشته است.

در پی حملۀ برق‌آسای آذربایجان به قره‌باغ (۲٩ شهریور)، حکومت خودخواندۀ این منطقه که نام ارمنی خود را «جمهوری آرتساخ» (یا جمهوری ناگورنی قره‌باغ) نهاده بود، به ناچار تسلیم شد و انحلال دولت جدایی‌خواه را پذیرفت. در این تهاجم سریع نظامی بیش از ۶٠٠ نفر کشته شدند. بدین ترتیب عمر حکومت جدایی‌خواه قره‌باغ بعد از سی و اندی سال به پایان رسید.

قره‌باغ که اکثریت جمعیتش مسیحی بود، بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، خود را از جمهوری آذربایجان جدا دانست. این جدایی‌طلبی به قیمت دو جنگ - نخست از سال ۱٩٨٨ تا ٩۴ و سپس در پاییز ۲٠۲٠ – و البته با حمایت ارمنستان حفظ شد. اما با حملۀ اخیر آذربایجان، به نظر می‌رسد که سرنوشت منطقۀ قره‌باغ به طور غیرقابل بازگشت تغییر کرده است.

اینک، ارمنی‌هایی که همچنان در قره‌باغ مانده‌اند نگران اعمال فشار از سوی نیروهای آذربایجان و بازداشت هستند. در اکثر خانواده‌های ارمنی ساکن قره‌باغ یک یا دو نفر فعالیت نظامی داشته است. یکی از ساکنان سابق این منطقه به خبرنگار ار.اف.ای. گفت که نیروهای آذربایجانی فهرستی از افرادی که باید بازداشت شوند در دست دارند . به گفتۀ او اسامی حدود ۴٠٠ نفر در این فهرست دیده می‌شود.

دولت آذربایجان اعلام کرده است که «همه کسانی که سلاح زمین بگذارند عفو خواهند شد اما مرتکبین جنایات جنگی باید به آذربایجان تحویل داده شوند.»

دولت ارمنستان معتقد است که خطر «پاکسازی قومی» در قره‌باغ جدی است و به همین دلیل خواستار مداخلۀ دیوان بین‌المللی دادگستری شده است. ارمنستان همچنین روسیه را در مقام «متحد سنتی» متهم به بی‌عملی می‌کند. بعد از جنگ ۲٠۲٠ قرار بر این بود که روسیه استقرار آتش‌بس در منطقه را تضمین کند، اما در حملۀ اخیر آذربایجان هیچ واکنشی از خود نشان نداد. برخی کارشناسان معتقدند که گرفتاری روسیه در جنگ اوکراین باعث غفلت این کشور از قفقاز شده است. در هر صورت نیروهای حافظ صلح روسیه که در مرزهای قره‌باغ مستقر بودند، اینک در عمل به هیچ دردی نمی‌خورند.

با تصرف قره باغ کوهستانی توسط نظامیان آذربایجان، کل ساختار قدرت در منطقه در حال سازماندهی مجدد است. برنده ترکیه است: آنکارا از کاهش نفوذ روسیه و مشکلات متعدد ایران سود می برد.

الهام علی اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، با وجود اینکه نیروهای وی هنوز در مرحله تصرف قره‌باغ کوهستانی هستند، در 25 سپتامبر با همتای ترک خود، رجب طیب اردوغان، دیدار کرد. زمان این دیدار قابل توجه بود، اما معنای عمیق‌تر آن در مکان نخجوان بود: منطقه آذربایجانی نخجوان، بین ارمنستان و ایران، با مرز کوچکی با ترکیه.

علی اف در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک از جدایی سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان در دوران اتحاد جماهیر شوروی ابراز تاسف کرد، در حالی که اردوغان در مورد پتانسیل ایجاد یک کریدور تجاری از ترکیه به نخجوان از طریق استان ارمنستان سیونیک، که هم مرز با ایران است، صحبت کرد. اردوغان گفت آذربایجان و ارمنستان باید به سرعت به یک راه حل صلح برسند تا راه را برای افتتاح این مسیر موسوم به کریدور زنگزور هموار کنند.

حل و فصل ظاهری مناقشه سه دهه در قره باغ کوهستانی، منطقه ای جدا شده که توسط آذربایجان احاطه شده اما عمدتاً با ارمنی های قومی پر جمعیت است، نشان دهنده پیروزی آذربایجان بر همسایه اش ارمنستان است. با این حال، در سطح بالاتر، تغییر تدریجی در موازنه قدرت بین بازیگران کلیدی منطقه ای را نیز منعکس می کند.

رقابت روسیه، ترکیه و ایران

روسیه، ترکیه و ایران همیشه برای کنترل توپوگرافی ناهموار بین دریای خزر و دریای سیاه که قفقاز جنوبی را تشکیل می دهد، با هم رقابت کرده اند. در حال حاضر، روس‌ها در تلاشند تا نفوذ خود را در حاشیه جنوبی حفظ کنند، در حالی که در جناح غربی خود علیه اوکراین جنگ می‌کنند. به نظر می‌رسد که ترک‌ها با بهره‌گیری از کاهش نفوذ روسیه، در تلاش‌های خود برای ایجاد ارتباط بین خزر با آسیای مرکزی پیشرفت می‌کنند. با این حال، پیشروی ترکیه به سمت شرق تهدید بزرگی برای ایرانیان در مرز شمالی آنها در زمانی است که رژیم آنها در یک گذار فوق العاده قرار دارد.

 

این تنظیم مجدد ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی نشان دهنده انحراف قابل توجهی از معماری امنیتی منطقه ای است که مسکو از قرن نوزدهم حفظ کرده بود. روسیه تزاری پس از آخرین جنگ روسیه و ایران، که در اواخر دهه 1820 به پایان رسید، کنترل منطقه را از سلسله قاجار ایرانی گرفت. در دوران گذار از رژیم تزاری به شوروی، ارمنی ها و آذربایجانی ها چندین سال با یکدیگر جنگیدند. مرزهای کنونی منطقه زمانی ترسیم شد که شوروی آن را به جمهوری‌های سوسیالیستی گرجستان، ارمنستان و آذربایجان بین آوریل 1920 و آوریل 1921 سازماندهی مجدد کرد.

جنگ اول قره باغ مدت ها قبل از انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 آغاز شد. مسکو با آتش بس سال 1994 که قره باغ کوهستانی و سایر مناطق مجاور آذربایجان را تحت کنترل ارمنستان قرار داد، توازن قوا را احیا کرد. این ترتیب تا آغاز جنگ دوم قره باغ کوهستانی در پایان سال 2020 برقرار بود، زمانی که آذربایجان با حمایت متحدان ترک خود توانست اوضاع ارمنستان را برگرداند.

اتحاد ترکیه و آذربایجان

روسیه که به موضوع استراتژیک مهمتر از اوکراین مشغول بود، با این چرخش در قفقاز جنوبی مخالفت کرد. مطمئناً نمی خواست ترک ها تعادل ظریفی را که مدیریت کرده بود بر هم بزنند. در حالی که روس ها برای جنگ در اوکراین آماده می شدند، مجبور شدند برای توقف درگیری ها میانجیگری کنند. اما زمانی که حمله مسکو به اوکراین طبق برنامه پیش نرفت، اتحاد ترکیه و آذربایجان فرصتی را برای تصرف کامل قره باغ کوهستانی احساس کرد و کرملین مجبور شد متحدان ارمنی خود را کنار بگذارد.

در قرون وسطی دریای سیاه...

امپراتوری ترکیه که به دریای عثمانی معروف است، تنها مناطق کوچکی از قفقاز جنوبی را در امتداد سواحل خود، به ویژه در گرجستان و ارمنستان کنونی کنترل می کرد. بخش اعظم منطقه منطقه مورد مناقشه بین روس ها و پارس ها بود. از دیدگاه عثمانی، اروپا و خاورمیانه بسیار مهمتر بودند. زمانی که روس‌ها منطقه ایرانی‌ها را تسخير كردند، عثمانی‌ها قبلاً در مرحله افول پیشرفته بودند. جنگ جهانی اول منطقه را در وضعیت کنونی خود رها کرد.

در طول جنگ سرد، ترکیه یکی از اعضای مهم ناتو در امتداد خط مهار ایالات متحده علیه اتحاد جماهیر شوروی بود. تمایل آنها برای عضویت در غرب باعث شد آنها در انجام حرکات یکجانبه ژئوپلیتیکی کند شوند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ترکیه به دنبال افزایش نفوذ خود بر کشورهای تازه استقلال یافته در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی، به ویژه با توجه به میراث مشترک ترکی آنها بود. با این حال، آنکارا در بحران های سیاسی و اقتصادی داخلی غوطه ور بود و این مناطق به شدت به فدراسیون روسیه وابسته بودند.

محاسبات اردوغان

تحت رژیم اردوغان، ترکیه به دنبال آزادی بیشتر برای پیگیری اقدامات سیاست خارجی یکجانبه و در عین حال حفظ وضعیت خود به عنوان عضو ناتو است. به همین ترتیب، در حالی که ترکیه به روسیه نزدیک‌تر شده است، از نفوذ استراتژیک رو به کاهش مسکو برای گسترش نفوذ خود، به‌ویژه در کشورهای نزدیک، بهره‌برداری می‌کند. ترک ها پس از شکست در به دست آوردن جای پایی در خاورمیانه با بهره برداری از دینداری مشترک سنی و مسلمان، توجه خود را به آسیای مرکزی معطوف کرده اند، جایی که می توانند از هویت قومی مشترک بهره برداری کنند. حمایت از آذربایجان و ایجاد کریدور قفقاز جنوبی بخش مهمی از استراتژی آنها برای پر کردن خلاء روسیه در آسیای مرکزی است.

کنترل ایرانیان بر کل منطقه قفقاز به دوران باستان باز می گردد. پس از فروپاشی آخرین حکومت پارسی پیش از اسلام، امپراتوری ساسانی، در قرن هفتم، قفقاز جنوبی برای چند صد سال تحت کنترل خلفای مختلف عرب قرار گرفت. در اوایل قرن یازدهم، پس از افول قدرت اعراب، سلجوقیان کنترل منطقه را به دست گرفتند. از قرن سیزدهم تا پانزدهم، این منطقه تحت کنترل قدرت های آسیای مرکزی مانند مغول ها و تیموریان باقی ماند. پارس ها با تجدید قدرت خود در قالب امپراتوری صفوی شیعی در دهه 1500 کنترل خود را دوباره به دست گرفتند.

علی‌رغم جنگ‌های متعدد با عثمانی‌ها و روس‌ها، ایرانی‌ها توانستند به مدت سه قرن کنترل بیشتر مناطق قفقاز جنوبی را حفظ کنند. اما در سال 1850، تضعیف ایرانیان تحت سلسله قاجار به روسها اجازه داد تا حکومت خود را بر منطقه تحکیم کنند. مرزهای شمالی امروزی ایران با قفقاز جنوبی با عهدنامه گلستان (1813) و عهدنامه ترکمنچای (1828) بین روسیه تزاری و ایران قاجار ایجاد شد. ایران امروزی در طول مبارزه بریتانیا علیه امپراتوری روسیه بخشی از حوزه نفوذ بریتانیا و بعداً متحد آمریکا در طول جنگ سرد شد.

زمان بد برای تهران

حتي پس از استقرار رژيم آخوندي كنوني در سال 1979، قفقاز جنوبي با سياست خارجي تهاجمي خود تا زمان فروپاشي اتحاد جماهير شوروي از دسترس خارج بود. تهران به دنبال استفاده از اسلام گرایی شیعی برای بازگرداندن نفوذ در آذربایجان پس از شوروی بود که اکثریت آن شیعه است و ایران متحد ارامنه در درگیری طولانی آنها با آذربایجانی ها بوده است. اما ایرانیان به دلیل گرایش به جهان عرب، نفوذ روسیه در قفقاز و اینکه حدود یک چهارم ایرانیان قومیتی آذربایجانی دارند و در دو استان (آذربایجان غربی و شرقی) در مرز با ارمنستان زندگی می کنند، با مشکلاتی روبه رو شدند. كساني كه در آذربایجان زندگی می کنند، مشمول محدودیت های جدی شدند. ایرانیان مدت‌هاست که توانسته‌اند با این واقعیت که ارمنستان بر قره‌باغ کوهستانی و بسیاری از مناطق اطراف آن، به‌ویژه در امتداد مرز با ایران، کنترل داشت، خود را دلداری دهند. بازگشتی که در سال 2020 آغاز شد و هفته گذشته به پایان رسید، در زمان بسیار بدی برای ایرانی ها رخ می دهد، زیرا اقتصاد داخلی آنها در مرحله حساسی قرار دارد.

ایرانیان اکنون با آذربایجان متخاصم و تقویت شده روبرو هستند که دارای عمق استراتژیک بالقوه در شمال ایران است. علاوه بر این، تهاجم مستمر اسرائیل به جمهوری اسلامی از طریق روابطش با باکو است. شاید مهم‌تر از همه، ترک‌ها اکنون در جناح شمالی ایران نفوذ دارند - چیزی که حتی عثمانی‌ها در برابر رقبای ایرانی خود به آن دست پیدا نکردند.

روسیه پس از از دست دادن نفوذ خود در تئاتر آذربایجان-ارمنی، از تأثیر دومینوی در گرجستان، جایی که نیروهایش مناطق جداشده آبخازیا و اوستیای جنوبی و حتی قفقاز شمالی را که به طور رسمی بخشی از فدراسیون روسیه و مسکو است، اشغال می کنند، می ترسد. دو جنگ در دهه 1990 منجر به حفظ کنترل شد. 

https://www.cicero.de/aussenpolitik/kaukasus-bergkarabach-erdogan-iran-aserbaischan-tuerkei