مريم رجوي رييس جمهور آينده كه با ولي فقيه مي جنگد
شايد مدرك ليسانس مهندسي معادن از او بانويي اصيل و ژرف و نه آهنين مانند تاچر، ساخته است، و او از حمايت حزب محافظه‌كار بريتانيا نيز برخوردار نبوده، چرا كه انقلاب او بر اساس فاصله گرفتن از ملاهاي محافظه‌كار بوده است، و پدري هم‌چون ذوالفقار علي بوتو او را راهنمايي نكرد تا بي نظير بوتوي ديگري باشد،خصوصا كه ايران پاكستان نيست،و در ايران شاه و ملاها،هر كدام ديكتاتوري را به شيوه اي اعمال نمودند،و تقدير و سرنوشت او چنين بود كه زندگي كند براي اين‌كه در برابر ديكتاتوري و استبدادي كه بر گرده زنان و مردم نشسته است به مقاومت بر خيزد و او همانا بانوي مجاهدين خلق مريم رجوي است.
خورشيد آزادي: فعاليتهايش را با تماس با خانواده هاي شهدا و زندانيان سياسي در ايران آغاز كرد.شاه خواهرش نرگس را اعدام كرد،و خميني خواهر كوچكترش معصومه كه حامله بود را زير شكنجه كشت،همين كافي بود كه اعضاي جنبش او در او چيزي ببينند كه آن را خورشيد آزادي مي نامند،و تصوير هميشه متبسم اين زن پنجاه ساله نه فقط بر فراز محلهاي اقامت آنها،بلكه در قلبهاي آنها جاي گرفته است.
رجوي شخصيتي پيچيده است كه از ظاهر شدن در رسانه ها اجتناب مي ورزد اما جايگاه خاصي نزد فعالينش دارد و وابستگي خود به اسلام را اعلام مي نمايد،عليرغم اين،او در يكي از مصاحبه هاي نادر خود با مجله اكسپرسن آلمان گفت كه او به نويسندگاني هم‌چون همينگوي و سيمون دو بوآر و روانشناس آمريكايي اريك فروم علاقه دارد.
بانوي مسلمان: مريم رجوي صفت فعال آزادي زنان به مفهوم غربي آن را رد مي كند،اما او برجسته كردن نقش زنان را انتخاب كرده است.او تأكيد مي كند كه بر خلاف قاعده روحانيون در خصوص هژموني مطلق مردان،مقاومت ايران اساساً توسط زنان ما رهبري و هدايت و مديريت مي شود .او در يكي از سخنراني هايش مي گويد زندگي ام را وقف اين كردم كه به دنيا ثابت كنم كه اسلام،بنا به توصيف او انتخاب و جايگزيني دموكراتيك و اجتماعي است كه مي تواند براي زنان مناسب باشد و نه اين‌كه ضد آنها باشد.و اين به من يك صفاي دروني عميق و احساس رهايي حقيقي بخشيده است.
مجلس در انحصار آخوندها: پس از سرنگوني شاه مريم نقشي كليدي در جذب دانش آموزان و دانشجويان و سازماندهي اعتراضات در مناطق مختلف تهران ايفا نمود،كما اين‌كه نقش او در تظاهرات عظيم خرداد ماه سال برجسته بود.و طي اين دوره مريم از سوي مجاهدين خلق،كانديدا براي انتخابات مجلس بود،به‌طوري‌كه عليرغم دست بردن دولت در آراء،هزار رأي در تهران به‌دست آورد،و بدين ترتيب شايستگي ورود به مجلس ايران را يافت،اما رژيم آخوندهاي حاكم در ايران مانع از آن شد.
رئيس جمهور آينده ايران: در اوت سال ،شوراي ملي مقاومت ايران،مريم رجوي را با توجه به خدمات و شايستگي ها و لياقتهاي او،به‌عنوان رئيس جمهور آينده ايران براي دوره انتقال حاكميت به مردم برگزيد.به‌دنبال آن مريم رجوي در سپتامبر از همه مناصب خود در سازمان مجاهدين خلق ايران استعفا نمود.و در خصوص موقعيت جديد خود در مقاومت ايران گفت در موقعيت جديدم،جدي ترين مسئوليتم را ايجاد همبستگي ملي و گسترش آن مي دانم جنبش مقاومت ايران جنبشي صرفاً سياسي نيست بلكه جنبشي تماماً انساني است.
برنامه ده ماده اي دولت: در ژوئيه مريم رجوي اصول و خطوط كلي را اعلام نمود كه در صورتي‌كه اين مقاومت به حاكميت برسد بر اساس آن عمل خواهد شد.آن‌چه اين مواد ده گانه را برجسته مي نمايد تمركز آن بر آزادي و عدالت و برابري و صلح است،و انسانيت انسان و مقاومتش در برابر استبداد كه از هر چيزي بالاتر است.
رجوي با حضوري برجسته در گردهمآيي پاريس در تابستان امسال گفت براي ساختن ايراني آزاد و يك جمهوري بر اساس جدايي دين از دولت،و برابري بين مرد و زن و لغو اعدام،و براي يك ايران غير هسته اي فرا مي خوانم.ميهني خواهيم ساخت كه در آن قانون فراتر از خواست مردم نباشد.ميهني خواهيم ساخت كه در آن چو به هاي دار خاطراتي به فراموشي سپرده شده باشد .قلب اين خاك مركز انفجار شادي و سرور خواهد شد.ميهني خواهيم ساخت كه گستره خورشيد در آن به اندازه چشمان سحرخيزان است،اسم اين ميهن آزاد شده ايران است .
قيمت آزادي و دورويي غرب: اگر قيمت رسيدن به آزادي،تحمل مصائب و عبور از آنها باشد،مسير ما اين بوده و هست كه شيطان سازي و سركوب و شكنجه و اعدام را تحمل كرده و هم‌چنان تحمل مي كنيم.ما براي آزادي براي صد ها هفت خوان ديگر از خطرات و بلايا حاضر و آماده ايم.
تمايلات و منافع و سياست بر تصميم گيريها در غرب حكم مي كند كه امروز مجاهدين خلق را سازماني تروريستي نامگذاري مي‌كند،سپس روز بعد نامش را از ليست حذف مي‌كند،سال.... انگلستان ليست گذاري كرد،و پارلمان اروپا در سال... از ليست حذف كرد...
روحاني را چگونه مي بينيد؟ به عقيده مريم رجوي،روحاني تفاوتي با ساير ملاها ندارد به‌خصوص كه از اعتماد و اطمينان رهبر رژيم برخوردار است و گذشته سياهي در مقابله با مردم بپا خاسته و در مشاركت در سركوب آنان دارد كما اين‌كه نقش اصلي در سركوب قيام دانشجويي سال داشته است،روحاني نقش ويژه اي در فريب دادن جامعه بين المللي در خلال سه دهه گذشته داشته و عضو اصلي افتضاح ايران گيت بوده وقتي كه مك فارلين مشاور امنيت ملي ريگان به تهران آمد،به‌طوري‌كه روحاني و دستيارانش توانستند آمريكا را فريب دهند و موشك ضد تانك تاو به‌دست آورند، فريبكاري بعدي وي شركتش در گفتگوها با ترويكاي اروپايي در سالهاي و بود،كه رژيم در ظاهر قبول كرد غني سازي اورانيوم را متوقف كند،اما همان‌طور كه بعداً اعلام شد رژيم از اين مذاكرات براي تكميل پروژه اتميش استفاده نمود.
مماشات بر سر اتمي و استبداد با مردم: به‌نظر رجوي رژيم ايران در زمينه پروژه اتمي كوتاه مي آيد،اما در خصوص موضوع حقوق بشر در ايران چنين كاري نمي كند، وي در اين رابطه به جنايات و قتل عامهايي كه رژيم در حق ساكنان اشرف و ليبرتي مرتكب مي‌شود و مخالفتش با اصول حقوق بشر و قانون بين المللي اشاره كرد و گفت كه چگونه آمريكا و كشورهاي اروپايي به صدور بيانيه هاي لفظي محدود اكتفا مي كنند و تأكيد كرد كه وضعيت انساني در ليبرتي نيازمند قاطعيت بيشتر و موضع قويتر و روشنتر براي ممانعت از وقوع جنايات و قتل عامهاي ديگر در آينده است،و رژيم ايران و رهبرانش كه بيش از سال است به‌صورت وحشيانه حقوق بشر را نقض مي كنند بايد مجازات شوند، بهمين دليل رهبران اين رژيم به‌دليل ارتكاب جنايات ضد بشري بايد در دادگاههاي بين المللي محاكمه شوند .
شكست ملاها حتمي است: رجوي روي وجه وحشيگري بنيادگرايي مذهبي ايستاد،و بهاي سنگيني براي اين موضع پرداخت كرد،او صدها شخصيت سياسي و پارلماني كه از كشور جهان به كنفرانس پاريس آمده بودند را مخاطب قرار داد و در برابر انظار عمومي اعلام كرد كه دشمن اصلي خلق ايران و همه خلقهاي منطقه رژيم ولايت فقيه است كه بايد سرنگون شود .او براي بررسي واقعيت وخامت بار در ايران به‌خاطر سياستهاي ضد ملي رژيم،زبان ارقام و شواهد را به‌كار گرفت و گفت درصد واحدهاي صنعتي كشور تعطيل شده اند،و ارزش ريال به ميزان درصد سقوط كرده است،سيستم بانكي در حال ورشكستگي است،و سيستم كشاورزي خراب است،و نيمي از شهرهاي ايران از كمبود آب رنج مي برند،و محيط زيست دچار فاجعه شده است،و فقر چنان در جامعه فراگير شده كه اكثريت مردم به رايانه دولتي كه از سنت در روز تجاوز نمي‌كند محتاج شده اند .
آخوندها جنبشهاي عربي را به گروگان مي گيرند: مريم رجوي مي‌گويد ملاهاي ايران از سه جنگ بزرگ در منطقه بهره بردند كه دستاوردهايي برايشان داشت كه تصورش را هم نمي كردند به‌طوري‌كه منطقه نفوذ خود را گسترش دادند و بنيادگرايي مذهبي را منتشر كردند و تروريسم را صادر نمودند، اما حالا بعد از گذشت چند سال از شروع بهار عرب و انقلاب مردم سوريه و قيام مردم عراق،آنها وارد مسير معكوس شده اند كه شكستهاي بزرگ منطقه اي برايشان دارد كه موجوديت آنها را به لرزه درآورده است. جنبش عظيمي كه از اواخر سال سرتاسر منطقه را در بر گرفت شعار و خواسته اش آزادي و دموكراسي بود.شعاري كه در جوهرش ضد ديكتاتوري و ضد بنيادگرايي مذهبي سرچشمه گرفته از رژيم ولايت فقيه در ايران بود.اما ملاهاي حاكم بر ايران تلاش كردند از طريق تقويت تمايلات ارتجاعي و تحت عنوان پر طمطراق بيداري اسلامي،انقلاب و دموكراسي در اين كشورها را گروگان بگيرند و آن را تبديل به بنيادگرايي مذهبي و تروريسم و افراطيگري نمايند.آنها قصد داشتند همان كاري را كه سال پيش با انقلاب ايران كردند با بهار عرب بكنند.اما تحولات در تونس و مصر و ليبي ثابت كرد كه بيداري خلقهاي منطقه بالاتر از آن است كه اجازه تكرار تجربه انقلاب به سرقت رفته ايران را بدهد.زيرا آن خلقها در برابر ارتجاع مذهبي و بنيادگرايي قيام كردند.
اتمي و نفت خليج: هدف از سلاح اتمي جز به زانو درآوردن همسايگان نفت خيز ايران نيست،تحمل تكبر و گردنكشي فعلي ملاها سخت است،چه رسد به وقتي كه سلاح اتمي داشته باشند؟ اين نظر رجوي است كه معتقد است لفاظي در مورد پاك كردن موجوديت صهيونيستي از روي نقشه،خنديدن به ريش اعراب است. رجوي به‌دليل شناختش از ماهيت پيام ملاها كه در موضوع فلسطين و قدس روي دست اعراب و مسلمانان بلند شدند آن‌چه بر زبان ملاها جاري شد را يادآوري مي‌كند كه گفتند آزادي قدس از طريق كربلا خواهد بود ،و حالا كل عراق و نه فقط كربلا در چنگ آنهاست،اما چه كار كردند؟ سپاه قدس را از پاسداران تشكيل دادند،و به جاي جنگ با موجوديت تباهي و هيولايي با مردم سوريه و عراق جنگيدند و حتي يك گلوله ايران عليه موجوديت صهيونيستي شليك نشد،اين تجارتي با شعور احمقها و نادانهاست كه متأسفانه نتيجه داده است. مريم رجوي تأكيد مي‌كند كه آمريكا بعد از سال... ،عراق را در سيني طلايي تقديم رژيم ايران كرد.در دسامبر كار بدانجا رسيد كه پورمحمدي وزير دادگستري فعلي كه آنزمان وزير كشور دولت احمدي نژاد بود و از تقلبات گسترده در انتخابات شاد و مسرور بود گفت شعارهاي ما از صندوقهاي راي در بغداد و استانهاي عراق بيرون مي آيد و اين را يك گواهي حق بر گفته خميني دانست كه راه قدس از كربلا مي گذرد. و اكنون در مورد آن‌چه در عراق مي گذرد رجوي عقيده دارد كه مالكي و ملاها كه موجوديت خود را در معرض خطر مي بينند مي خواهند شكست بزرگ خود در عراق را به حساب تروريستهاي بنيادگرا بگذارند،تا بدين وسيله دخالت پاسداران و جنايات آنها عليه بيگناهان را توجيه كنند،و اين‌چنين است كه دست بدامان آمريكا شده اند تا قانعش كنند كه مردم و مناطق آزاد شده را بمباران كند،جنگ در عراق بين شيعه و سني نيست،بلكه جنگ بين مردم عراق از يكطرف با مالكي و رژيم ايران در طرف ديگر است.
ملاها جز سلاح هميشگي خود براي ايستادن رودرروي مريم رجوي نيافته اند و او را از شرق و غرب به رگبار اتهامات بسته اند در شرق آن‌چه را كه روح شرقي را به سخن وا مي دارد انتخاب كردند و تهمت شرف به او زدند و در غرب آن‌چه را كه غربي ها از آن نفرت دارند، موقعيكه به وي لباس تروريسم پوشاندند.اما اينها تأثيري روي او نداشته و به چالش كشيدن ملاها را ادامه داده است.آنها مي گويند كه وي پايگاه مردمي در ايران ندارد.و وي در پاسخ به آنها مي‌گويد اجازه يك تظاهرات مسالمت آميز در خيابانهاي تهران را بدهند تا ابعاد واقعي آنها را ببينند.او هم‌چنين خود را خورشيد آزادي مي‌داند.».
دكتر يحيي العريضي
روزنامه العرب- لندن 19 ژوئیه 2014