خوب، بد و زشت در گفتگوهاي اتمي با ايران
پرزيدنت اوباما خودش را در [موضوعي شبيه به داستان فيلم مشهور وسترن امريكايي] "خوب، بد و زشت " مانند مرد خود مي‌پندارد. او مرد بد رئيس‌جمهور ايران حسن روحاني را دستگير مي‌كند و باهمديگر به توافق اتمي مي‌رسند ولي قبل از اين‌كه آنها [مانند داستان فيلم خوب، بد و زشت] اموال چپاول شده را بين همديگر تقسيم كنند "مرد زشت "علي خامنه‌اي ولي‌فقيه ايران توافق صورت گرفته را بهم مي‌ريزد و براي دست‌يابي به بمب و عبور از نقطه اتمي سريعاً اقدام مي‌كند. آيا اين خيال پردازي است؟ نه دقيقا. بازار گرميهاي روحاني اين اعتقاد كاذب را ايجاد كرده كه اوباما نقش "مرد خوب " را دارد. خامنه‌اي با استفاده از تصويري كه روحاني براي خودش ايجاد كرده يك تاكتيك فريبكاري مذهبي به نام تقيه را در گفتگوهاي اتمي با شيطان بزرگ دنبال مي‌كند تا اوباما را فريب داده و اغفال نمايد تا تحريمات را كاهش داده و تحريمات جديدي را وارد ننمايد. نظر سناتور منندز درست است: كنگره از اوباما در خاتمه دادن به برنامه اتمي ايران كه قابل راستي آزمايي باشد حمايت خواهد نمود. منندز هم‌چنين خواهان يك "بيمه نامه ديپلوماتيك "براي تقويت دست اوباما از طريق تصويب لايحه S. 1881 به نام "لايحه ايران عاري از تسليحات اتمي "مي باشد ارائه دهنده ديگر اين لايحه همراه با منندز سناتور مارك كرك مي‌باشد. . . در مذاكرات سالهاي گذشته روحاني به‌خاطر "فريب دادن "كشورهاي غربي "مورد تعريف و تمجيد قرار گرفته است، در مارس 2006روزنامه ساند تلگراف در تيتر اصلي خود نوشت: در حالي‌كه گفتگوها در تهران با نمايندگان كشورهاي 5+1 انجام مي‌شد ايران موفق گرديد كه راه‌اندازي تجهيزات براي تبديل اورانيوم به گاز را كه ضرورتي براي غني‌سازي گاز اورانيوم است را انجام دهد ولي كشورهاي غربي‌در آنزمان گمان مي‌كردند كه روحاني [در گفتگوها با آنها] در حال دادن امتيازاتي است. در ماه دسامبر وقتي كه ديپلماتهاي ايراني تهديد كردند كه جلسه را ترك مي‌كنند و بعد هم گفتگوهاي كارشناسي وين را ترك كردند، تهران به آنها دستور داد كه مذاكرات را از سر بگيرند و حتي اين گفتگوهاي ديپلوماتيك در ژنو را شتاب بخشيد كه به طرح اقدام مشترك منجر شد. تهران يك امتياز عمده در به‌اصطلاح "حق غني‌سازي اتمي" در خاك خودش را دريافت كرد كه توسط شوراي امنيت سازمان ملل از آن محروم شده بود. اين شورا در قطعنامه 1696 كه در ژوييه 2006تصويب شد درخواست كرده بود كه ايران فعاليتهاي مرتبط با غني‌سازي اورانيوم را متوقف كند. واكنش ايران اكنون اين است كه با طرح اقدام مشترك، اين قطعنامه الزام‌آور از موضوعيت مي‌افتد. دراينحال يك دوئل اطلاعاتي هم مطرح است. آمريكا خواهان ارزيابي اعمال، نيات و ظرفيتها براي توسعه و استقرار تسليحات اتمي ايران است. [دراينحال] تهران تلاش دارد آن را پنهان كند. اين دوئل، "زشت" را وارد بازي مي‌كند. خامنه‌اي و سپاه پاسداران درصدد هستند توانمنديهاي اطلاعاتي انساني [نفوذ] سازمان اصلي مقاومت ايران يعني شوراي ملي مقاومت ايران كه نافي حكومت آخوندي بوده و تاكنون بيش از 120 افشاگري در مورد فعاليتهاي مظنون اتمي ايران به‌عمل آورده را متلاشي كنند. من اين افشاگريهاي شوراي ملي مقاومت ايران را كه از كمپ اشرف در عراق طي 2008 به‌دست آوردم، در پاريس در 2012 منتشر ساختم. عمده اين افشاگريها از طريق كانالهاي مستقل توسط آي. اس. آي. اس [مؤسسه مطالعات استراتژيك] مورد تأييد قرارگرفته و توسط مركز مطالعات استراتژيك بين‌المللي به‌رسميت شناخته شده‌اند. اين منبع اطلاعاتي انساني به‌عنوان اطلاعات جلودار براي مقايسه با داده‌هاي به‌دست آمده از ساير منابع، ضروريست. اكنون زمان آن است كه واشنگتن از ناراضيان ايراني در عراق حمايت كند بطوري كه بغداد و تهران اين منبع ارزشمند اطلاعاتي انساني پيرامون معامله اتمي ايران را از بين نـبرند. تصويب لايحه اچ. آر. 3707 براي حفاظت اضطراري از مخالفان ايراني در عراق به همان اندازه به‌لحاظ اطلاعات انساني حائز اهميت است كه تصويب لايحه ايران عاري از سلاح اتمي براي تهيه يك سياست تضمين براي توافق اتمي اهميت دارد. با حمايت از لوايح سنا و مجلس نمايندگان، اوباما ممكن است واقعاً روحاني را در مقولات اتمي گير‌اندازد و تلاشهاي رژيم براي تخريب توانايي اطلاعاتي مخالفان ايراني در عراق را تضعيف نمايد».
سايت فارن پالسي 27 ژانویه 2014