گزارشي مستند از وضعيت حلب در سوريه
برخي از نقاط شهر مانند كره ماه مي‌ماند (يعني هيچ حياطي يافت نمي‌شود) در نقاط ديگر حيات دارد به‌زور خودش را زنده نگاه مي‌دارد. ...از ماه ژوئن سال 2012 وقتي كه جنگ در اين‌جا شروع شد، جبهه جلويي نبرد خيلي كم تغيير كرده است. ولي خشونت حالا به‌طور غيرقابل توصيف خسارت و نابودي وارد كرده است. در حالي كه جنگ برعليه داعش به سراسر سوريه كشيده شده، زندگي در حلب به مغز استخوان رسيده است.گوينده: خبرنگار و عكاس برزيلي گابريل چام (Gabriel Chaim) در ماه اكتبر نزديك به يك ماه را در حلب گذراند. او با استفاده از منابع خود توانست يك ماه در شهر و اطراف آن بماند و از آدم‌ربايي و گلوله‌باران رژيم پرهيز كند. ...اين كار اصلاً ساده نيست. آدم‌ربايي هر خارجي يك تجارت عظيم محسوب مي‌شود. گروههاي شورشي رقيب در كنار هم مي‌ايستند ولي گاهي اوقات با هم درگير مي‌شوند. افراط‌گرايان اسلامي جبهه النصر اكثر نقاط شهر را تحت كنترل خود دارند. داعش هم در تلاش است تا وارد شود. اين يك آشوب تمام‌عيار است ولي براي مردم حلب، اين زندگي روزمره است.
...آن‌چه كه شما نمي‌توانيد در عكسهاي ويراني، شرايط وخيم و آشغالها مشاهده كنيد بوي بد موجود است. وقتي ما در ماه ژوئن به‌مدت شش ساعت به حلب رفتيم به ياد دارم كه بوي پلاستيك در حال سوختگي بسيار قوي بود. اين بوي عجيب آشغال بود كه به‌عنوان سوخت مصرف مي‌شد و هوا را آلوده مي‌كرد. هيچ راه ديگري هم براي آن نبود. ولي حتي الآن يعني سه سال بعد از شروع جنگ مردان جوان و با انگيزه هستند كه علي رغم كم بود شديد تسليحاتي مي‌جنگند تا چنين شهري را كه خانه آنها است كنترل كنند. ...در كاخ‌هاي به جاي مانده طبقه ثروتمند بزرگترين شهر سوريه يك نبرد حياتي دارد به اوج خود مي‌رسد. اين درست در بيرون حلب است. اين‌جا روستاي هندرا است و براي آخرين خطوط پشتيباني باقي مانده براي شورشيان در داخل شهر حياتي مي‌باشد. اگر رژيم اين‌جا را تصرف كند دهها هزار شهروند در مناطق مدني به‌طور موثري تحت محاصره قرار مي‌گيرند. اين گروه شورشي بخشي از جبهه اسلامي مي‌باشد. اين يك گروه عظيم اپوزيسيون است كه برخي از شورشيان ميانه رو هم در درون آن هستند. آنها اكثر مناطق شهر را تحت كنترل خود داشتند... ...
سؤال: چرا تو در سوريه هستي؟
گابريلچام (Gabriel Chaim): من مي‌خواهم از جنگ عكس بگيرم تا به جهان نشان بدهم كه در اين‌جا چه دارد رخ مي‌دهد.
گوينده: يكي از چيزهايي كه شما بايد در مورد اين شورشيان ميانه رو كه گابريل با آنها است بياد داشته باشيد اين است كه هر چند كه جوان هستند ولي چهره آنها مملو از تجربه است. در اين جنگ مردم هميشه در حال مردن هستند. ...در حالي كه جبهه‌هاي جلويي به‌شدت سنگربندي شده است و خيابانها به‌شدت مورد حفاظت قرار مي‌گيرد، جبهه جلويي بندرت تغييري مي‌كند. ولي با اين حال جنگ ادامه دارد اين جنگ در پيروزي سنجيده نمي‌شود بلكه در مرگ سنجيده مي‌شود. ...در اين زمين باز اين مردان جوان بسيار با انگيزه هستند ولي در مرگ و خرابه‌هاي اين جنگ اين موضوع به تجربه آنها مي‌افزايد... اين فرمانده مي‌گويد كه اينها زمينهاي كشاورزي هستند كه ارتش رژيم از ما گرفت. آنها به اين خاطر اين مناطق را از ما گرفتند چون كه كشورهاي عربي با عدم دادن سلاح به ما، ما را مأيوس كردند، در حالي كه ايران دارد از ارتش بشار پشتيباني مي‌كند. ... اين فرد در صحنه مي‌گويد: "بچه‌ها حالا شليك كنيد. "آنها حالا با خنده مي‌گويند "بنظر مي‌رسد كه حالا تيربارهاي 23 ميلي‌متري بسوي ما شليك خواهند كرد. بعد از آن، آنها عقب‌نشيني مي‌كنند و به هم يادآوري مي‌كنند كه در مصرف مهمات صرفه‌جويي كنند. با اين كه سه سال از جنگ گذشته است آنها هنوز دارند با سلاحهاي دست‌ساز يا سبك مي‌جنگند. اين شورشي به ما مي‌گويد كه "ما در اين‌جا تنها كلاشنيكف و نارنجك داريم، اينها سلاحهاي سبك در برابر سلاحهاي كشتار جمعي رژيم حاكم است. ما هيچي نداريم تنها خدا را در برابر رژيم و متحدين آن داريم. "اين فرياد (الله اكبر) ايمان آورندگان كه در اين جنگ حساس تنها هستند مي‌باشد. وقتي كه شما تسليحاتي كه اين مردان جوان در اختيار دارند را مشاهده مي‌كنيد حس شجاعت آنها را در مي‌يابيد. ... گاهي اوقات نارنجكهاي آنها دست‌ساز مي‌باشند و احتمالاً آنها بدانند كه هر كدام تا چه ميزان فشنگ همراه خود دارد. عدم تعادل اين جنگ به اين شكل است.
اين شورشيان كمي كمكهاي غيرمرگبار از آمريكا دريافت كردند و كمكهاي بسيار محدود مرگبار مانند سلاح هم دريافت كردند. ولي آنها در برابر رژيمي ايستادند كه در عوض از پشتيباني يكي از بزرگترين توليدكنندگان تسليحاتي جهان يعني روسيه برخورد دار است و هم‌چنين از سوي يك قدرت منطقه‌اي يعني ايران هم پشتيباني مي‌شود. همين امر باعث اين بن‌بست شده است....
رزمنده ارتش آزاد: آن ساختمان متعلق به ارتش است. 50 متر. از اين نقطه 50 متر است. از يك نقطه ديگر كه در آن‌جا مي‌باشد 15 متر است.
گوينده: اين حيات روزمره اين افراد است. ...آنها بسوي رژيم شليك مي‌كنند ولي اين صداي مقابل صداي شليك متقابل رژيم با سلاحهاي سنگين‌تر مي‌باشد. نقطه‌اي كه آنها از آن شليك مي‌كنند و از آن طريق دشمن خود را مشاهده مي‌كنند را به ما نشان مي‌دهند. راهنماي ما به ما مي‌گويد كه عقب برويم. او مي‌گويد كه "به من اصابت كرد، يك گلوله در برابر صورت من منفجر شد و حالا من مملو از تركش هستم".غرور او بسيار قوي است.
گوينده: كودكان سوريه با سخت‌ترين جنگ روبه‌رو هستند. نزديك به سه ميليون سوري به‌خاطر جنگ كوچ داده شدند و به گفته سازمان ملل نيمي از اين آمار كودك هستند. سازمان ملل براين باور است كه بيش از دو هزار تن از آنها نقض عضو دارند و به‌خاطر جراحتي كه دارند در همان جا متوقف شده‌اند. صد هزار تن از آنها نياز به لباس گرم براي زمستان دارند. گفته مي‌شود كه بيش از 17000تن از شروع جنگ كشته شدند. تصور كنيد كه اين پسر چه چيزهايي را تجربه كرده است كه حالا به‌خاطر پوشيدن يك كفش رقص دخترانه شكر گذار مي‌باشد... يكي از موضوعاتي كه بطورخاص در مورد حلب سخت است مشاهده كودكان مي‌باشد. وقتي كه ما در سال 2012 در آن‌جا بوديم در مورد مرگ رانا دختر بچه چهار ساله گزارش كرديم. او توسط گلوله يكي از تك تير‌اندازان رژيم حاكم در فك مورد اصابت قرار گرفت. اين گلوله باعث خرد شدن دندان وي شد و او بعداً به همين خاطر خفه شد. به احتمال زياد اين تك تيرانداز هرگز او را اصلاً نديده بود ولي به‌طور راندم شليك كرد. در ماه ژوئن سال گذشته وقتي كه ما دوباره به آن‌جا رفتيم يك مورد را مشاهده كرديم. محمد هم در حين تماشاي كارتون در تلويزيون توسط گلوله يك تك تيرانداز در شكمش مورد اصابت قرار گرفت. اين يكي از موضوعات بسيار دردناك است كه شاهد كشته شدن كودكان بدون هيچ هدفي باشيد و بعد دوباره يك سال ديگر كه برگشتيم، دوباره شاهد همين نمونه‌ها بوديم ...
بمبهاي بشكه اي تبديل به يك وحشت روزمره براي مردم حلب شده‌است. اينها بمبهاي عظيم دست‌ساز هستند كه تنها بشكه‌اي مي‌باشند كه مملو از آهن است و براي كشتن انسان طراحي شدند...
... گوينده: شورشيان ميانه رو كه همان ارتش آزاد سوريه و جبهه اسلامي مي‌باشند با سختي از خطوط مقدم خود در برابر رژيم حاكم دفاع مي‌كردند كه بعد داعش وارد شد. اين ديدگاه تندرو و افراطي از اسلام است كه هرگونه ديدگاه ميانه رو كه شورشيان سوريه اميدوار بودند تا بتوانند آن را برپا كنند را به چالش مي‌كشند... اين شبه نظاميان ... حالا در دو جبهه در حال نبرد مي‌باشند. يكي عليه رژيم حاكم كه توسط روسيه و ايران مسلح مي‌شود و در غرب است، و ديگري هم داعش است در شرق كه مسلح به سلاحهاي آمريكايي كه از ارتش عراق ربوده است......در سال 2014 ميانه روها توانستند به اندازه كافي متحد بمانند تا آنها را از حلب بيرون كنند و به سوي رقه برانند. ....»