چالشهاي اوباما بر سر معامله اتمي با رژيم ايران
در ديپلماسي، روشنگري در بسياري از مواقع دشمن پيشرفت است. بهترين حالت براي مذاكرات در خفا اجرا كردن آن است تا اين كه به توافقي دست پيدا كرد. وقتي كه روند سياسي در ديد تمامعيار عمومي صورت ميگيرد به رقبا اجازه ميدهد تا موضوعات ارائه شد توسط يك طرف را بهطور كامل زير ضرب برند ولي هيچ توجهاي به موضوعات ارائه شد در طرف ديگر نكنند. حتي برآوردهاي تصوري هم مورد حمله قرار ميگيرند. نخستوزير اسراييل بنيامين نتانياهو شديداً با قرارداد پيشنهادي به ايران مخالفت كرد، علي رغم آن كه مطابق حرف وزير خارجه آمريكا جان كري، نتانياهو ا در واقع نميدانست كه در آن چه چيزي مطرح شده است.
فرانسه يكي از طرفيني بود كه ميدانست در اين پيشنهاد چه چيزي وجود داشت. فرانسويان به شكل غيرمعمولي اتحاد خود با متحدين غربي را شكستند و بهطور علني اين قرارداد را رد كردند. اين باعث شده تا برخيها به فكر بيفتند كه آيا اين استراتژي فرانسه براي نشاندادن مخالفت تند خود، به اصليترين كشور ضدايراني در خاورميانه [عربستان سعودي ] ميباشد، تا از اين شكل به آنها نزديك شوند. آن كشور عربستان سعودي است. فرانسه در ماههاي اخير يك قرارداد چندين ميليارد دلاري دفاعي با رياض بسته است. در كنار آن البته فاصله گرفتن از آمريكا يك اقدام طبيعي از سوي فرانسه است. بهخصوص توسط يك رئيسجمهور سوسياليست. ولي انگيزه فرانسه هرچه بوده باشد، پايهيي در واقعيت دارد. چون بهنظر ميرسد كه بر روي راكتور هستهيي ايران در اراك متمركز ميباشد. اين سايت الآن تحت تكميل شدن است و اگر راهاندازي شود ميتواند به سادگي پلوتونيوم كافي براي يك يا دو بمب هستهي در سال را توليد كند. ولي قراردادي كه پيشنهاد شد باعث توقف تكميل شدن آن سايت ميشد. اگر بشود مخالفتهاي فرانسه را برآورده كرد، ولي نميشود مخالفتهاي ديگر مخالفان را برآورده كرد! .
بنيامين نتانياهو ميخواهد تا ايران اصلاً هيچ توان غنيسازي نداشته باشد، براي ايران اين يك خط سرخ است. به شكل كامل واضح نيست كه آيا مخالفت نتانياهو يك موضع معامله است و يا اين كه او با هرگونه قراردادي كه به ايرانيها اجازه بدهد تا اورانيوم غنيسازي كنند مخالفت خواهد كرد؟
عربستان سعودي هم هيچ قراردادي، بهرغم هرچه كه در آن باشد، را قبول نخواهد كرد. مخالفتهاي عربستان سعودي با جمهوري اسلامي ايران ابدي است. سعوديها تهران را بهعنوان يك دشمن، شيعي، فارسي و جهنمي ميدانند كه بايد به شكل مستمر و بدون توقف با آن مخالفت كرد. انزجار آن به ماقبل برنامه هستهي ايران برميگردد و هر توافق هستهيي هم كه صورت گيرد، اين انزجار ادامه خواهد يافت.
بعد از اين هم جمهوريخواهان در آمريكا هستند، كه برخي از آنها مخالفتهاي شديدي به اين موضوع دارند. ديگران هم اين را يك جاده ساده براي ضربه زدن به رئيسجمهور اوباما از موضع راست ميدانند، تا او را در جاي بسيار معروف "يك دموكرات ليبرال كه بر روي دشمنان آمريكا نرم است "قرار دهند.
بسياري از ما فكر ميكرديم كه اصليترين مانع در توافق با ايران از سوي تهران صورت خواهد گرفت. علي خامنهاي و سپاه پاسداران هنوز بهشدت ضد آمريكا هستند. اين احتمال وجود دارد كه آنها با موضوعاتي كه بايد توسط رئيسجمهور روحاني و وزير خارجه ظريف ارائه داده شود تا به قرارداد دست پيدا كنند، مخالفت نمايند، ولي حالا واضح شده است كه بزرگترين موانع شايد در مذاكرهكنندگان آن طرف ديگر باشد. لحظهيي كه هر توافقي اعلام شود، عربستان سعودي و اسراييل با آن مخالفت خواهند كرد و بسياري از جمهوريخواهان هم به آنها خواهند پيوست.
با در نظر گرفتن اين كه كنگره بايد قوانيني تصويب كند تا هرگونه تحريم جديد كه برعليه ايران اعمالميشود برداشته شود، شايد اين مانعي باشد كه نشود از آن عبور كرد. پس اوباما با دو چالش عمده روبهرو است. اول بايد قراردادي بهدست بياورد كه تندروها در تهران با آن كنار بيايند. بعد او بايد قراردادي بهدست بياورد كه تندروها در واشنگتن، بيتالمقدس و رياض بتوانند با آن همخوان باشند. اگر او بتواند هر دو اينها را انجام بدهد شايد بشود گفت كه او بالاخره مستحق دريافت جايزه صلح نوبل خود شده است. ».
تلويزيون سي ان ان 17 نوامبر2013