Loading...

به مناسبت 16شهریور سالروز شهادت مهدی رضائی گل سرخ انقلاب ضد سلطنتی ایران

image
08-09-2022

به مناسبت 16شهریور سالروز شهادت مهدی رضائی گل سرخ انقلاب ضد سلطنتی ایران

در شانزدهم شهریور1351 "گل سرخ انقلاب" مهدی رضائی پس از تحمل یکی از هولناک‌ترین شکنجه‌های تاریخ ساواک، توسط دژخیمان شاه تیرباران شد و قلب عموم هموطنان ما را در هر کجا که بودند در هم فشرد. اما رژیم ضدخلقی شاه با اعدام مهدی جز بر نام و اعتبار مجاهدین و بر بهای دفاعیات جانانه‌ای که او در بیدادگاه ارائه داد نیفزود. ضمن اینکه از هر قطره خونش در گوشه و کنار این میهن لاله‌ها سرزد.

بیدادگاه نظامی شاه عاری از مهر: (مشابه بیدادگاههای ضدانقلاب خمینی و خامنه ای و رئیسی)

دادیار دادگاه : پرونده اتهامی غیر ارتشی مهدی رضایی فرزند خلیل الله

مجاهد قهرمان مهدی رضائی ( 19 ساله) در بیدادگاه نظامی شاه ـ سال 1351

یکی از موارد اتهام من ورود در دسته به زعم شما اشرار مسلحه. و من مجبور هستم که این دسته را معرفی بکنم که بعد معلوم بشه آیا ما شرور هستیم یا نه. برای جواب دادن به این اتهام مجبور هستم که در این مورد توضیحاتی بدم. همانطور که اشاره کردم این افراد در محیط درس و در محیط کار همیشه پیشتاز بودند. کسانی بودند که در مقابل   دردها و نابسامانی های جامعه احساس مسئولیت کردند. کسانی بودند که به خودشون اجازه ندادند، چشماشون را ببندند و به یک زندگی بی دردسر از نظر خودشون ادامه بدن. ما را متهم کردند که طوطی وار در جهت اغفال افکار عمومی، دم از مساوات و برادری وبرابری میزنیم و مذهب هم برای ما مستمسکی بیش نیست.

ما مساله مساوات و برادری را ازخودمون شروع کردیم. کسانی از ما بودند که با دریافت بیست سی هزار تومان حقوق ماهیانه، وسائل خونه شون از دویست تومن تجاوز نمی کرد. کسانی بودند که با دیدن ناراحتی های مردم غذا از گلوشون پائین نمی رفت. خواب راحت نداشتند.

من بالصراحه اعلام می کنم که ما نه پول می خواهیم نه مقام، نه شغل. ما فقط سعادت ملت را می خواهیم، از همة حضار در این دادگاه سوال می کنم که آیا هنگامی که از این خبر مطلع می شوند، که در زمستان در سرمای ده درجه و 15 درجه زیر صفر، یک نفر در میدان گمرک در میدان مولوی از شدت سرما یخ می زنه، آیا این برای شما درد آور نیست؟ هنگامی که اخباری که از سیستان و بلوچستان برای ما میرسه  و به سمع ما میرسه، آیا بدن هر ایرانی را که به ملتش و وطنش عشق میورزه نمی لرزونه؟

دادیار بیدادگاه نظامی شاه ـ شهریور 1351

جلسه دادگاه رسمی است خطاب به منشی دادگاه کیفر خواست صادره قرائت شود.

کیفر خواست: مشخصات متهم غیر ارتشی مهدی رضائی فرزند خلیل الله متولد 1331 بازداشت از تاریخ 51.2.18  ، متهم نامبرده بالا ، متواری و تحت تعقیب مامورین انتظامی بوده در تاریخ 51.2.16 موقعی که در خیابان خورشید از خانه شماره 355 در حالی که حامل یک ساک دستی بوده خارج می گردیده، توسط مامورین محاصره که بلافاصله دست به اسلحه برده، و با شلیک اولین گلوله ...

مجاهد قهرمان مهدی رضائی  در بیدادگاه نظامی شاه ـ سال 1351

ما کسانی نبودیم که درد و ناراحتی مردم را ببینیم و ساکت بشینیم. همچنان که مولای ما علی در خطبه شقشقیه هنگامی که خلافت را به دست می گیرند می فرماید : وَمَا أَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَمَاءِ أَلاَّ یقَارُّوا عَلَی کِظَّةِ ظَالِمٍ، وَلا سَغَبِ مَظْلُومٍ الی آخر

اینکه خداوند از کسانی که به ماهیت این روابط به ماهیت این مسئله آگاهی دارند ، خداوند پیمان و عهد گرفته که ساکت ننشینند بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم

بسم الله الرحمن الرحیم.  ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین ، من الرجال و النساء والولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذا القریه ، ظالم اهلها واجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا .

خداوند خطاب به کسانی که می فهمند خطاب به کسانی که علم دارند، می فرماید چرا به چه دلیل شما در راه کسانی که از زنان و کودکان و مردان، از ضعیفان از زنان و مردان و کودکان که می گویند خدایا در این مرزو بوم ما مورد ظلم و ستم قرار گرفته ایم ما را از این جا خارج کن از جانب خودت ولی و نصیری برای ما بفرست. این سوال با تعجب هرچه تمامتر از کسانی که آگاهی دارند میشه از جانب خداوند که چرا به این ندای اینها پاسخ نمیدهید. اگر ما اقدامی کرده ایم هیچ هدفی بجز پاسخ گفتن به این سوال نداشته ایم.

رئیس دادگاه: رای دادگاه قرائت شود:

منشی بیدادگاه نظامی شاه ـ شهریور 1351

به نام نامی اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریا مهر ، رای شماره 106 مورخه 51.6.12 دادگاه تجدید نظر شماره یک تهران که نتیجتا با رعایت ماده 2  الحاقی با آئین دادرسی کیفری ،کیفر اشد اعدام قابل اجراست.

سرود ابراهیم در آتش به یاد مهدی رضایی اثر شاعر بزرگ میهن احمد شاملو

در آوار خونین گرگ و میش دیگرگونه مردی آنک

که خاک را سبز می خواست و عشق را شایسته زیباترین زنان

که اینش به نظر هدیتی نه چنان کم بها بود که خاک و سنگ را به شاید

چه مردی ، چه مردی که می گفت قلب را شایسته تر آن که به هفت شمشیر عشق در خون نشیند

و گلو را بایسته تر آن که زیباترین نامها را بگوید

و شیر آهن کوهمردی از اینگونه عاشق میدان خونین سرنوشت به پاشنه آشیل در نوشت

روئینه تنی که راز مرگش اندوه عشق و غم تنهایی بود

آه اسفندیار مغموم تو را آن به که چشم فروپوشیده باشی

آیا نه یکی نه بسنده بود که سرنوشت مرا بسازد

من تنها فریاد زدم نه

من از فرورفتن تن زدم

صدایی بودم من شکلی میان اشکال و معنایی یافتم

من بودم و شدم

نه از آنگونه که غنچه گلی یا ریشه ای که جوانه ای یا یکی دانه که جنگلی

راست بدانگونه که آوین مردی و شهیدی تا آسمان بر او نماز برد

من بینوا بندگکی سر براه نبودم و راه بهشت مینوی من بزروی تو و خاکساری نبود

مرا دیگرگونه خدایی می بایست شایسته آفرینه ای که نواله ناگزیر را گردن کج نمی کند

و خدایی دیگرگونه آفریدم

دریغا شیر آهن کوهمردا که تو بودی و کوهوار پیش از آنکه به خاک افتی نستوه و استوار مرده بودی

اما نه خدا و نه شیطان

سرنوشت تو را بتی رقم زد که دیگران می پرستیدند

بتی که دیگرانش می پرستیدند

ابوالقاسم رضایی (برادر مهدی قهرمان):  همونطور که میدونید اعدام مهدی با این تاکتیکی که در پیش گرفته بود، یعنی علنی شدن دادگاه، بعد عکسهایی که منتشر شد، که خب خیلی به اصطلاح سمپاتی برانگیز بود تأثیرات خیلی گسترده ای توی جامعه گذاشت بخصوص بعد از اعدامش بسیاری از دانشجوهایی که دستگیر می شدند جرمشون فقط این بود که مثلا دفاعیات مهدی رو خوندن.