۱۰شهریور ۱۳۹۲ – اول سپتامبر ۲۰۱۳ قتلعام در اشرف
اشرف؛ در حماسه ۱۰شهریور
روز دهم شهریور ۱۳۹۲ (اول سپتامبر ۲۰۱۳) قرارگاه اشرف هدف یک تهاجم مسلحانهٔ مرگبار و از پیش طراحی شده از سوی مأموران نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران رژیم آخوندی و مزدوران عراقی آن قرار گرفت که طی آن ۵۲تن از مجاهدان بیدفاع بهشهادت رسیدند و ۷تن به گروگان گرفته شدند و میلیونها دلار از داراییهای ساکنان با بیش از ۲۰۰انفجار تخریب گردید.
این تهاجم توسط نیروهای زبدهٔ مالکی، نخستوزیر وقت عراق، به نام لشکر طلایی که به لشکر کثیف موسوم است، صورت گرفت. آنها مسلح به سلاحهای ویژه بوده و بهخوبی آموزش دیده و برای این عملیات آمادگیهای زیادی کسب کرده بودند. نیروهای امنیتی عراقی سازماندهی شده در تیمهای چندنفره و ملبس به یونیفرم با پیراهن سبز، جلیقه و شلوار مشکی و کلاه سفید و ماسک سیاه، همراه با تفنگ ای کی ۴۷، حامل صدا خفهکن بودند. آنها در ساعت ۵ و ۱۵دقیقهٔ بامداد ۱۰شهریور بهطور همزمان اقدام به شلیک، تخریب، انهدام و آدمربایی کردند. جنایتکاران همچنین حامل مواد منفجرهٔ پلاستیکی و انواع نارنجکهای دستی جهت انهدام خودروها، کانتینرها، تانکرهای آب و... بودند.
قرارگاه اشرف در محاصره متراکم نیروهای عراقی
قرارگاه اشرف از سال ۲۰۰۹ به بعد، مدار به مدار توسط نیروهای نظامی و امنیتی عراقی احاطه شد.
از آن موقع یک گردان از نیروهای حفاظتی واکنش سریع پلیس دیالی، در کنار اشرف مستقر شدند. بهطوریکه کمپ را با استقرار ۲حلقه از نیروهای نظامی محاصره کرده است.
همچنین نیروهای تیپ ۱۹ از لشگر ۵ دیالی، در دروازهٔ شمالی در گریزلی(محل سابق آمریکاییان) مستقر شدند که یک کیلومتر با محل استقرار ساکنان فاصله داشت.
شاهدان ناظر بودند که تهاجم آنها مستقیماً با عبور از کنار برجهای مراقبت و نفوذ تا محل استقرار ساکنان جریان یافته است.
بهشهادت آقای طاهر بومدرا، مسئول پرونده اشرف در سازمان ملل «واقعیت کمپ اشرف مکتوم مانده است. چرا که هیچکس نمیتواند بدون مشارکت فعال نیروهای امنیتی به داخل کمپ اشرف نفوذ کند».
خبرگزاری رویتر ۱۰شهریور بهنقل از «۲منبع امنیتی عراقی» گزارش کرد: «ارتش و نیروهای مخصوص عراق بر روی ساکنان آتش گشودند».
شبکه تلویزیونی سی.ان.ان ۱۰شهریور (اول سپتامبر) نیز بهنقل از «۲تن از مقامات وزارت کشور عراق» گفت: «بعد از چندین دور شلیک خمپاره، نیروهای امنیتی به کمپ اشرف حمله کردند. این مقامات گفتند در این حمله تلفاتی بوده است ولی جزئیات بیشتری نمیتوانند بدهند».
نیویورک تایمز روز ۱۴شهریور (۴سپتامبر) نیز نوشت: «نیروهای امنیتی عراق که با صرف میلیاردها دلار توسط دولت آمریکا آموزش گرفتند، بهخاطر تهاجم مرگبار سهشنبه به کمپ اشرف مورد انتقاد شدید سازمان ملل قرار گرفتند».
قتلعام اشخاص حفاظتشده
مجاهدین که از سال ۱۳۶۵ در کمپ اشرف ساکن شده بودند، پس از سقوط دولت سابق عراق با نیروهای آمریکایی قراردادی را امضاء کردند. بر پایهی این توافق بهدلیل اینکه نیروهای مجاهدین در طول جنگ سال ۲۰۰۳، بیطرفی خود را حفظ کرده بودند، بعد از جنگ بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو موقعیت «اشخاص حفاظتشده» به آنها داده شد. بر اساس این کنوانسیون ساکنان اشرف افرادی بودند که از کلیهی حقوق پناهندگی برخوردارند و هرگونه تعرض به حقوق آنان جرم محسوب میشد.
روز ۴اردیبهشت ۱۳۸۸ (۲۴آوریل ۲۰۰۹) پارلمان اروپا در اجلاس رسمی خود در استراسبورگ قطعنامه مهمی درباره تضمین حفاظت اشرف، ممنوعیت هرگونه جابهجایی ساکنان اشرف و تضمین کلیه حقوق آنان طبق کنوانسیون چهارم ژنو و کنوانسیون پناهندگی ۱۹۵۱ با ۲۸۴رأی مثبت در برابر ۴۲رأی منفی تصویب کرد.
اما کمپ اشرف از هنگام تحویل حفاظت آن از سوی نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی در اوت ۲۰۰۸ در محاصره نیروهای نظامی و امنیتی حکومت عراق قرار گرفت و فرماندهی همین نیروها به نیروی مهاجم کمک کرد و مسیرهای ورود و خروج آنها را باز کرد.
تهاجم به اشرف در هماهنگی با نیروهای عراقی
صبح ۱۰شهریور، هنگام شروع تهاجم، نیروهای مهاجم در هماهنگی کامل با نیروهای عراقی مستقر در اشرف از ۱۰نقطه به داخل اشرف نفوذ کردند.
۵۲مجاهد بیدفاعی که با دستان بسته بهصورت جمعی در سحرگاه ۱۰شهریور ۱۳۹۲ اعدام شدند، همراه با ۷مجاهد گروگان گرفته شده، از میان ۱۰۰مجاهدی بودند که طبق کنوانسیون چهارم ژنو افراد حفاظتشده بودند و بر اساس توافق چهارجانبه بین دولت آمریکا، دولت عراق، مللمتحد و مجاهدان اشرفی در روز ۲۷مرداد ۱۳۹۱ بهمنظور حفظ اموال ساکنان اشرف، بدون محدودیت زمانی برای حفاظت از اموال در اشرف باقی مانده بودند و مسئولیت حفاظت از آنها را عراق طبق همین توافق چهارجانبه برعهده گرفته بود.
بر اساس توافق مزبور و نامه رسمی نماینده ویژه دبیرکل در روز ۱۶شهریور ۱۳۹۱ قرار بود این ۱۰۰تن تا فروش همهٔ اموال در اشرف بمانند. مشاور ویژه وزیر خارجه آمریکا در مورد اشرف نیز در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه (۳اکتبر ۲۰۱۲) تصریح کرد اقامت این افراد در اشرف محدودیت زمانی ندارد.
دولت عراق که ابتدا مدعی شده بود هیچ اتفاقی در اشرف نیفتاده است، بعد از اینکه گزارشات و عکسهای جنایت صورت گرفته از سوی ۴۲مجاهد باقیمانده در اشرف، منتشر شد، ادعا کرد که این اتفاق یک درگیری داخلی بین خود ساکنان اشرف بوده است. در عین حال بهنوشته وال استریت ژورنال (۱۲مارس ۲۰۱۴)، مقامات عراقی روایات متناقضی در رابطه با این قتلعام ارائه نمودهاند. از جمله تعدادی از مقامات عراقی به خبرگزاری رویتر گفته بودند که نیروهای امنیتی عراق به روی اعضای سازمان مجاهدین خلق آتش گشودند.
نقش بالاترین مقامهای دولت عراق در قتلعام اشرف
از سوی دیگر خبرگزاری وزارت اطلاعات موسوم به «مهر» در روز ۱۰شهریور بهنقل از وزیر اطلاعات که پس از جلسه دولت سخن میگفت، نوشت: «این احتمال وجود دارد که در این مورد حاکمیت عراق ناگزیر شده است تا با تروریستهای ساکن در پادگان اشرف مقابله کند». خبرگزاری نیروی قدس(تسنیم) در این رابطه نوشت: «جریان مردمی فرزندان انتفاضه شعبانیه» حمله به اشرف را بهعهده گرفت». سرانجام سپاه پاسداران نیز در اطلاعیه خود نوشت: «فرزندان رشید مجاهدان شهید عراقی با اقدامی انقلابی، انتقام تاریخی خود را از سازمان مجاهدین گرفتند».
به این ترتیب اظهارات مقامات امنیتی عراقی و سپاه پاسداران و وزیر اطلاعات ملایان، بهدنبال این کشتار خونین، هیچ تردیدی در نقش بالاترین مقامهای دولت عراق و هماهنگی آنها با نیروی تروریستی قدس باقی نگذاشت.
زمینه سازی دولت وقت عراق برای انجام جنایت
دولت عراق بهمنظور زمینهسازی برای این حمله جنایتکارانه، از ۳هفته قبل آب و برق اشرف را قطع کرده بود. آنها در نظر داشتند ۱۰۰مجاهد ساکن اشرف را مجبور کنند بهخاطر صرفهجویی در آب و برق در یک منطقه کوچک جمع شوند تا طرح کشتار سادهتر شود.
طرح این کشتار از مدتی پیش از سوی علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع به نیروی قدس سپاه پاسداران محول شده بود تا از طریق دولت عراق آن را بهاجرا دربیاورد. طبق طرح همه ساکنان اشرف باید کشته یا به گروگان گرفته میشدند. بهدنبال بمباران شیمیایی حومه دمشق -با کشتار بیش از ۱۵۰۰تن از مردم بیگناه، بهخصوص کودکان، توسط بشار اسد- و بالاگرفتن احتمال حمله نظامی آمریکا به سوریه، علی خامنهای، ولیفقیه ارتجاع خواستار تسریع پروژه کشتار اشرف شده بود.
بههمین دلیل قاسم سلیمانی، سرکرده نیروی تروریستی قدس، در روز سهشنبه ۵شهریور شتابزده به عراق رفته بود تا هماهنگیهای این طرح را انجام دهد. او خارج از ساعت اداری (ساعت ۲۲۳۰ شب) به دیدار مالکی رفت. در این دیدار مسألهٔ حمله احتمالی آمریکا به سوریه و همزمانی آن با قتلعام اشرف مورد بحث قرار گرفت. سلیمانی در این دیدار که فالح فیاض، مشاور امنیت ملی مالکی نیز حضور داشت، در مورد زمانبندی حمله به اشرف با مالکی بهتوافق رسید. به این ترتیب اقدامهای عملی این حمله که مقدمات آن از قبل فراهم شده بود پس از سفر سلیمانی آغاز شد.
حماسه پایداری اشرف، آغازگر هزار اشرف
حماسه پایداری اشرف، حماسهیی است که آوازهٔ اشرف و اشرفیان را بر بام جهان درخشانتر از همیشه بهثبت رساند و مشی رویان و راهبردی هزار اشرف و هزار کانون شورشی را، در مرحله سرنگونی، فراروی مردم و مقاومت ایران قرار داد. نوید پیروزیِ نسلی که جنگید و ایستادگی کرد، در گذر از هفتاد هزار وادی خنجر و خیانت، خونچکان اما سرشار از یقین و ایمان با گوشت و پوست خود راه را به جلو باز کرد، از پای ننشست و پرخروش و بیامان، از قلهیی به قلهیی دیگر پیروز و پایدار و درخشان ماندگار شد.
ولایت فقیه طلسمشکسته و زهرخوردهٔ هستهیی، با الگوبرداری از قتلعام ۶۷ و در میان سکوت ذلتبار طرفحسابهای بینالمللی! به اشرف حمله کرد تا خامخیالانه با قتلعامی دیگر خود را از کابوس قیام در داخل و بحرانی که در سوریه و عراق گریبانگیرش شده بود، خلاص کند.
دشمن در حماقت ارتجاعی خود حساب کرده بود که با این جنایت، مجاهدین را کمرشکن خواهد کرد و با حذف نیروی سرنگونکننده خود، سقوط محتومش را ولو چند صباحی به عقب خواهد انداخت.
همچنین در پی آن جنایت بزرگ دیدیم که چطور بالاترین سرکردگان رژیم، یکی پس از دیگری به صحنه آمدند و حمله جنایتکارانه خویش را مهمتر از عملیات فروغ جاویدان خواندند و باز پایان کار مجاهدین را وعده دادند.
فاتحان پایداری سرخفام
در آنسو اما... هماورد آن ددمنشان که از منتهای ضعف و ترس از سرنگونی به این جنایت دستزده بودند، صد یلِ قهرمان جنگاور در لشگر فدایی بودند، مجاهدینی آبدیده در کوران سهمگینترین آزمایشات مقاومت ایران در پایداری ۱۰ساله اشرف که پیشاپیش در نقشه مسیرهای زرین خود، پیروزی را با گذشت از همه چیز و فدای لحظه به لحظه در یکسال نگاهبانی از دژ پایداری اشرف، ترسیم کرده بودند.
آری در روز تاریخی دهم شهریور، فاتحان پایداری سرخفام، همچون موجهای صخرهشکن و قلههای آسمانشکاف با سربلندی و افتخار جنگیدند و درخشانترین درس پایداری را به تمام مردم ایران و منطقه تقدیم کردند. حماسهیی که در پی آن، شکوفایی و بالندگی و حیات مضاعف و صعود به مدارهای بسا بالاتر در مصاف با دشمن ضدبشری را نصیب مقاومت سرفراز ایران نمود.