درگذشت و جاودانگی قهرمان پاکباز مجاهد خلق حفیظالله شمس
درگذشت و جاودانگی قهرمان پاکباز مجاهد خلق حفیظالله شمس پس از ۴۴سال رزم و همراهی در صفوف مجاهدین و ارتش آزادی در آلمان پس از نبردی طولانی با بیماری.
مجاهد صدیق حفیظ شمس متولد ۱۳۳۹ از فرزندان دلیر مردم ایذه در سال ۱۳۶۰ هنگامی که در کویت بهسر میبرد با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و فعالیتهایش را در هواداری از مجاهدین آغاز کرد.
حفیظ در سال ۱۳۶۳ برای ادامهٔ تحصیل به آلمان رفت و در شهر کلن به انجمن دانشجویان مسلمان هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و بهطور حرفهیی و تمام وقت به مبارزه پرداخت.
او در سال ۱۳۶۴ در منطقهٔ مرزی به گردانهای رزمی مجاهدین منتقل شد و در سال ۱۳۶۵ با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران لباس رزم و شرف پوشید.
این مجاهد دلیر و کوهمرد در اغلب عملیات آزادیبخش از جمله دشت ذهاب، بمو، تپه دالاخان، خسروی، آفتاب، فروغ و مروارید با شجاعت شگفت میجنگید.
او در عملیات در دشت ذهاب زخمی شده و بر اثر اصابت ترکش بینایی یک چشمش را از دست داده بود اما بلافاصله پس از مرخص شدن از بیمارستان دوباره با اصرار فوقالعاده به یکان رزمی بازگشت و جنگ بیامان خود با دشمن ضدبشری را در سلسله عملیات پیاپی بعدی از سرگرفت.
مجاهد صدیق حفیظالله شمس بهرغم جراحت در نبرد همواره رزمنده و پرشور بود و طی سالیان در همه درگیریهای اشرف و لیبرتی در مسئولیتپذیری بینام و نشان و در نبرد ایدئولوژیک شاخص پیشتاز و راهنمای یارانش بود.
حفیظ در شمار یکصد مجاهدی بود که پس از درگیریهای اشرف و لیبرتی تجدید پناهندگی آنها توسط صدراعظم وقت آلمان خانم مرکل بهخاطر بیماری مورد قبول قرار گرفت هر چند ارگانهای ذیربط تجدید پناهندگی و اقامت صدها تن دیگر را نپذیرفتند.
از شگفتیهای زندگی و مبارزه و بیماری این مجاهد پاکباز یکی این بود که اطبا متخصص خود را در بیمارستان در آلمان با اصرار فوقالعاده متقاعد کرده بود با کوله شیمی درمانی در نشستها و اجتماعات مجاهدین شرکت کند. بهگفته خودش این باعث میشد که با بیماری هم بیشتر بجنگد.
یاران مجاهدش پیوسته در ترددات همراه و در کنار او بودند و از رسیدگی به او سپاسگزار بودند و انرژی میگرفتند.
خانم مریم رجوی پرواز جاودانگی و رستگاری مجاهد خلق حفیظالله شمس را به همرزمان و بستگانش و مردم مجاهدپرور ایذه تسلیت گفت و رزم سازشناپذیر حفیظ در برابر استبداد دینی را نمونه درخشانی از ارادهٔ مردم ما برای آزادی توصیف کرد.
خانم رجوی گفت: ۴۴سال رزم و پاکبازی و مجاهدت خالصانهٔ این قهرمان صدیق از داراییها و تضمینهای آزادی محتوم میهن است. او در پیکار رهاییبخش یاران مجاهدش و در عزم جوانان شورشگر و همشهریان دلاورش در ایذه تا روز قیام و پیروزی در جوش و خروش است.
درود بر او که تا آخرین نفس و با همه رنجها و سختیها به عهدش با خدا و خلق و پیمانی که با مسعود بسته بود وفا کرد.
به یاد حفیظ الله، که با کولهبار شیمی به نبردش ادامه داد
در بادِ سردِ غربت،
نام تو هنوز میدرخشد،
چون شرری که از دلِ کوه برخاست
و برف را به گریه واداشت.
ای مردِ ایذه،
ای تکهسنگِ صبورِ زاگرس،
در رگهایت خونِ خورشید میجوشید
و دستانت
برای نان و آزادی
یکسان میتپید.
گفتی:
"بگذار کولهی شیمی بر دوشم باشد،
اما پرچم بر زمین نماند."
و چنان کردی که بیمارستان
به جبهه بدل شد،
در جنگی نابرابر با مرگ.
در چشمِ زخمیات
دریایی میغرید،
و در قلبت،
قلهای بیدار بود
اکنون
در آن سوی مرزِ درد
آرام گرفتهای،
اما ما میدانیم —
قهرمانان نمیمیرند،
تنها
صورتِ دیگری از روشنی میشوند.
درود بر تو،
که تا آخرین نفس
به عهدت وفادار ماندی.
ابوذر
نوزدهم آبان ۱۴۰۴ - دهم نوامبر ۲۰۲۵