جواد اسديان، شاعر و نويسنده مبارز
من هم به نوبه خودم چهل ونهمين سالگرد برپايي سازمان مجاهدين خلق ايران رو شاد باش ميگم و همين روزها بيست و پنجمين سالگرد كشتار همگاني زندانيان سياسي هست صدها هزار نفر از هم ميهنان ما در ماتم عزيزان شون بيست و پنج سال تمام هست كه بسر مي برند. براستي كه اين حكومت ننگين جز ماتم , جز غم , جز اندوه, جز بيكاري , جز فحشا , جز اعتياد براي ما چيزي به ارمغان نياورده. من گوشزد مي كنم چيزي رو كه همه دوستان مي
دانند, همه مون مي دونيم كه اين جنايت دهشت وار اين جنايتي كه از چارچوب تصور انسان بيرون هست در دوران رياست جمهوري آقاي روحاني انجام گرفته كه بسياري از روشنفكران اروپايي , آلماني و بسياري از سياستمداران او را فردي ميانه رو و اعتدال گرا به شمار مي آورند. آقايون باوم و بنهارد در مورد آنچه كه اتفاق افتاده است سخن گفتند و راههاي حقوقي رسيدن به حق مون هم اينجا اعلام كردند اما واقعيت اين است كه مسئله , مسئله حقوقي نيست, بيشتر از اينكه مسئله رو بايد از طريق حقوقي مورد بررسي قرار داد , مسئله مسئله بسيار سياسي است و ابتدا بايد اين امر سياسي براي سياستمداران اروپايي و جهان آزاد حل شده باشه كه من ترديد هاي جدي دارم كه سياست عمومي كشورهاي اروپايي بخواهد كه مسببين اين جنايت و به پاي ميز دادخواهي بكشد. اما من به دوستان گوشزد كردم كه جنايت هايي از اين دست , جنايت هاي هول انگيزي از اين دست بدون يك انفراستور, بدون يك پيش زمينه , بدون يك پيش ساختار امكان ناپذيره, همه مون مي دونيم كه زمينه ذهني چنين جنايتي ماهها پيش بوجود آمد از طريق نامه نگاريهايي كه كساني مثل مصداقي و دوستانش انجام دادند. زمينه ذهني چنين جنايتي رو از سوي جمهوري اسلامي و مالكي اين آقايون فراهم آورده اند و روزي , روزگاري بايد پاسخگوي چنين همكاري و همدستي آشكار و پنهان در چنين جنايتي باشند. اما فرصت بسيار اندك است و من هم فقط تيتر وار سخن ميگم همه مون مي دونيم كه دشمن آشتي ناپذير حكومت آخوندي سازمان مجاهدين خلق ايران هست, سازماني كه استوارتر از هر سازمان ديگر بدون اينكه بخام عملكرد و كاركرد سازمان هاي سياسي ايرانو مورد بررسي قرار بدم در ميدان مبارزه استوار بوده و تا امروز نيز استوار مبارزه كرده و در آينده نيز از اين مبارزه دست برنخواهد داشت. جمهوري اسلامي مصمم است كه اين سازمان رو با ترفند هاي گوناگون از ميان بردارد. اين آخرين جنايت جمهوري اسلامي و مزدورانش در عراق عليه سازمان مجاهدين نخواهد بود. ما بايد بتوانيم سياستمداران اروپايي و آمريكايي رو نسبت به همدستي و مماشاتي كه با رژيم اسلامي مي كنند بيدار كنيم. جنايت عليه گروهي بيدفاع از خود نمي تواند در محدوده عراق و يا در محدوده سازمان مجاهدين محدود بماند روزي , روزگاري اين جنايت دم خانه اروپا هم لانه خواهد كرد اما آن وقت به احتمال ديگر دير است. من شعري رو تقديم مي كنم به تمام جانباختگان اين روزها و يادشونو گرامي ميداريم , راهشون پوينده خواهد ماند و با هر افتادني از اين برجسته ترين فرزندان ميهن مون صدها شاخه ديگر خواهد رست كه عليه ظلمت , عليه تاريكي , عليه جهل و جنايت آخوندي مبارزه خواهد كرد.
جواد اسدیان
باروهای بلند جان
یاد هممیهنان مجاهد که بی دفاع، از سوی
حکومت جهل و جنون اسلامی و مالکی مزدور و
پشتیبانان جهانی شان، آخوند منشانه، سلاخی شدند.
در هياهوهای درهم خيابانی
در زلزله های دمی چند هزار مرگ و
ماتم های ناگهانی
که می کوبند هر باره
بی قرار
بر در
در هجومِ سپاه ِ لحظه ها
که باروهای بلندِ جان را بی امان
بر خاک می افکند
و در گذارِ هر خاطره
سری بر دار می کند
من
منِ تنها تا با توام
بسیارم
بسيار به بسياری
تا تو هستی تا با توام من
در صحرای پر شرارِ روز و نهانِ تيرۀ شب
از زمانم سپری
و به دستم جمجامی است
و ابرم در وادی حال
گر چه به خود می پيچاندم باد
باز همان ابرم
که می بارم از خود می چکم از باران
سيراب می کنم
هر شکافِ خالی خاموش را
جوباره ای
رودی
روان سوی دريای میهن می کنم
تا تو هستی تا با توام
در ولوِله های پشيمانی و
در ماتم های ناگهانی هر دم
با تار و پودِ نیست و بودِ تو
باز
بود می شوم
گرمای مردادی در زمهريرِ جانگدازِ تدبير
می شوم
تا با توام
هيچ حنظلی نيست در برهوتِ وهم
که شيرين نيست
اين است چُنين من
که تا با توام
شيرينی شرف و افسانه ام من
8 سپتامبر 2013