ت- آنلاين : آلماني -ايراني اهل فرانکفورت: ”مرگ مهسا امینی جرقه چاشنی باروت بود“
اعتراضات در ایران پس از مرگ مهسا امینی: تودههای گسترده در خیابانها هستند. (منبع: WANA News AGENCY/rtr)
مهسا امینی نمرده، مهسا در این مقاومت و در مبارزه ایرانیان علیه دیکتاتوری مذهبی در تهران که اکنون پایه های رژیم ملایان را می لرزاند، زنده است.
مهسا ۲۲ ساله اهل استان کردستان گفت: "من اینجا غریبم، لطفاً من را با خود نبرید."
با این وجود، او توسط پلیس اخلاق به بهانه عدم رعایت قوانین سختگیرانه پوشش دستگیر شد. وی ساعت ها بعد در بیمارستان بر اثر ضربه شدید به سرش جان سپرد.
مهسا امینی به طرز فجیعی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود
رژیم ایران تلاش می کند تا این حرکت اجتناب ناپذیر را متوقف کند. مهسا بدون هیچ مداخله خارجی بر اثر سکته درگذشت. گفته می شود که اسکن های ام آر آی که توسط هکرهای نرم افزار بیمارستان برای یک ایستگاه تلویزیونی ایران ارسال شده است خلاف این ادعا را ثابت می کند. مخالفان مطمئن هستند : مهسا به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. پلیس به شدت آن را تکذیب کرد.
سحر ثنایی از فرانکفورت: مهسا امینی برای او در مقاومت جوانان ایرانی زنده است. (منبع: خصوصی)
سحر سنایی 36 ساله و روان درمانگر کودک و نوجوان است. او سال ها در مقاومت ایران بوده و عضو شورای ملی مقاومت ایران و سازمان غیردولتی "Association Internationale pour légalite des femmes" است.
پدر و مادر سنایی 30 سال پیش از ایران گریختند. این زن 36 ساله از 5 سالگی در فرانکفورت آم ماین زندگی می کند. برادران پدر و پسر عموی او در دهه 1980 در ایران اعدام شدند. پدر و مادر سنایی در ایران زندانی بودند.
مهسا دیگر غریبه نیست، حالا او در سطح بین المللی شناخته شده است. مرگ او خشم و طغیان را در سراسر ایران برانگیخته است. اعتراضات گسترده و خشمگین از یک هفته پیش در شهرهای ایران به راه افتاده است. زنان در جامعه بیشترین آسیب را تا به امروز از دستگاه سرکوب ملایان دیده اند. اکنون توده های گسترده تری به خیابان ها آمده اند. مرگ مهسا امینی، جرقه چاشنی باروت را شعله ور کرد: آتش زیر خاکستر که از زمان روی کار آمدن ملایان شعله ور شده است.
زن و مرد، پیر و جوان، پولدار و فقیر شانه به شانه هم در خیابان می ایستند و فریاد می زنند: "میکشم آن کس که خواهرم کشت" و "مرگ بر دیکتاتور". خانمی از تهران می گوید: ما نمی خواهیم دخترانمان به خاطر روسری جان خود را از دست بدهند. اما مدتهاست که خواسته ها دیگر فراتر از روسری می باشد. ایران بیش از ۴۰ سال است که تحت دیکتاتوری مذهبی قرار دارد. ایرانی ها خیلی واضح می گویند: دیگر کافی است.
پس از اعتراضات نوامبر۱۳۹۸ ( ( 2019رژیم ایران نه تنها وعده های خود برای بهبود اوضاع اقتصادی و سیاسی را زیرپا گذاشت، بلکه سرکوب خود را نیز تشدید کرد. حتی کسانی که قبلاً به رژیم وفادار بودند، امید خود را به دیکتاتوری ایران از دست دادهاند.
انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور، که خود عامل اعدام های دسته جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و حامی قسم خورده رژیم می باشد، پیامی وحشتناک برای مردم بود: هیچ کس بدون مجازات نخواهد ماند.
سرکوب زنان از زمان انتخاب رئیسی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. روش های قرون وسطایی مانند قطع دست و پا به عنوان یک اقدام تنبیهی و همچنین اعدام در ملا عام دوباره اجرا می شود. سرکوب شدید، مردم ایران را منسجم تر و انسجام اجتماعی را تقویت کرده است.
این اعتراضات با اعتراضات قبلی متفاوت است
در حالی که رئیسی تصویری از قاسم سلیمانی را در سخنرانی خود در مجمع سازمان ملل در نیویورک در روز ۲۱ سپتامبر در دست گرفته و از او به عنوان قهرمان ملی یاد می کرد، همزمان ویدئویی منتشر می شود که جوانان ایرانی تصاویر سلیمانی، خمینی و خامنه ای را در ایران پاره و به آتش کشیدند.
به سرعت مشخص می شود که این اعتراضات با اعتراضات قبلی متفاوت است و هفت روز است که ادامه دارد و در ۱۱۶ شهر و ۲۸ استان گسترش یافته است. استاندار تهران می گوید: این تظاهرات سازماندهی شده و در آن، هسته اصلی دولت ما، مورد حمله قرار گرفته است.
گروه مخالف "مجاهدین خلق" گزارش می دهد که شبکه خود را در ایران برای پیشبرد اعتراضات گسترش داده و در این راه بیشتر تلاش می کند. س از رشت می گوید: "نمی توانید تصور کنید اینجا چه خبر است. اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، ایرانیان در تبعید ممکن است در ماه های آینده به ایران برگردند."
تظاهرات مانند سو نامی به ایران ضربه زد. تصاویری غافلگیر کننده، تاثیرگذار و جذاب از شجاعت، مقاومت و تعهد جوانان ایرانی به صورت مجازی به دست ما می رسد. نه تنها تظاهرات رادیکال تر شده، بلکه جوانان ایرانی، رژیم را با اقدامات اعتراضی سازمان یافته خود به مبارزه می طلبند.
برخلاف گذشته، جوانان به شبه نظامیان دولتی ضربه می زنند و یک چیز را کاملاً روشن می کنند: ما نه تنها ایران را پس میگیریم، بلکه عزت خود را نیز پس خواهیم گرفت. ترس فروکش می کند. ایرانی ها چیزی برای از دست دادن ندارند، فقط می توانند برنده شوند. همچنین واضح است که حملات به صورت گروهی صورت می گیرد و همبستگی باعث تقویت معترضان می شود.
جامعه جهانی باید ندای آزادی ایرانیان را بشنود
معترضان علی خامنه ای، رهبر دینی را "ضحاک" (به آلمانی: سوهاک) می نامند. آنها به الگوی ظلم و فرمانروایی بیگانه از اساطیر ایرانی، که توسط شاعر نامدار فردوسی، خلق و آفریده شده، اشاره می کنند که توسط فریدون شاه شکست خورد. در مبارزه نمادین بین "خوب" و "شر"، "خوب" در نهایت پیروز می شود. آیا این یک چراغ نمادین امید برای مردم است؟
رژیم ایران باید فشار و سختگیری جامعه جهانی را احساس کند. ندای آزادی ایرانیان باید شنیده و از آن حمایت شود. این پیام هرگز به اندازه امروز اینچنین آشکار و روشن نبوده، هرگز به اندازه امروز این واکنش لازم نبوده است.
واکنش مردد دولت آلمان غیرقابل قبول است. الان باید اقدام کرد و نباید به این فکر کرد که آیا اقدامی انجام شود یا خیر. به دلیل سرکوب خشن رژیم ایران، یک حمام خون در ایران در راه است. در این میان منافع اقتصادی دیگر نباید نقشی داشته باشد و حق ایرانیان برای تغییر دموکراتیک باید توسط غرب برسمیت شناخته شود. حداقل از زمان حمله روسیه به اوکراین، مشخص شد که دوران فشردن دست دیکتاتورها به پایان رسیده است.
نی ایرانی اهل فرانکفورت: ”مرگ مهسا امینی جرقه چاشنی باروت بود“سایت تی آنلاین T-online