دانیل میتران بانوی بزرگ مقاومت و شرف - وجدان بیدار فرانسه
روز اول آذر ۱۳۹۰ دانیل میتران، بانوی بزرگ مقاومت و وجدان بیدار فرانسه، چشم از جهان فروبست و مقاومت ایران یکی از بزرگترین حامیان و پشتیبانان خود را از دست داد.
دفاع از حقیقت و مظلوم، زمان و مکان نمیشناسد
هر جا که وجدان شریفی هست نامی هم از مقاومت ایران هست و هر جا که انسان حقیقتجویی وجود دارد، خود را برای دفاع از حقوق اشرفیان متعهد میداند. گفتن حقیقت و دفاع از مظلوم، زمان و مکان نمیشناسد و دفاع از ارزشهایی که آئینهٔ حقیقت را ساختهاند، آئینهیی که زنگارهای سیاست نتوانسته و نمیتواند آن را بپوشاند، هیچگاه در جهان نمرده است. همیشه و در همه جا انسانهای فداکاری بوده و هستند که خود را موظف میدانند که صدای مقاومت برای آزادی باشند. آزادی هر انسان اسیر، آزادی در هر سرزمین اسیر، چرا که این ارزش نه متعلق به ملت خاصی است و نه محدود به مرزهای جغرافیایی و نه اسیر گذر زمان...
دانیل میتران یکی از همین وجدانهای بیدار زمان ما بود. کسی که در سختترین و پرابهامترین روزهای مقاومت ایران به دفاع از آرمانها و ارزشهای همین مقاومت برخاست. او بر این نکته صحه گذاشت که مقاومت، مشروع و حق مسلم هر انسانی است و هر انسانی باید در هر جا که هست به حمایت از این مقاومت بپردازد.
خانم میتران هیچگاه از حمایت و پشتیبانی خود از مقاومت مردم ایران دست نکشید. در تمامی صحنهها حضور او چشمگیر بود بهخصوص در روزهای تیره و تار.
چهره واقعی فرانسه
خانم مریم رجوی، خانم میتران را «چهرهٔ واقعی فرانسه» توصیف کرده است، چرا که او از اولین مبارزان مقاومت علیه فاشیسم نازیها بود. خانم میتران، همواره در کنار سرکوبشدگان تاریخ قرار داشت. پسرش ژیلبر میتران نیز گفت: «در روزگار ما یکی از سرکوبشدهترین خلقها، مردم ایران هستند. اگر دانیل در میان ما بود به حمایت از این خلق ادامه میداد، همچنانکه در سال ۲۰۰۳ نیز این حمایت را بهعمل آورد و به دیدار مبارزان مقاومت ایران که در اعتصابغذا بودند شتافت».
از آن پس نیز، خانم میتران، همواره به پایبندی به عدالت در قبال شورای ملی مقاومت ایران فراخوان میداد. دانیل میتران خود را متعهد و حامل اعتمادی میدانست که خانم رجوی به او و بنیاد فرانس لیبرته داشت. وی میخواست نقش خود را ایفا کند و روشنگری کند. میخواست سرکوب مردم ایران را در کشورشان افشا کند؛ او میخواست یادآوری کند که وظیفه روزانه ماست که واقعیت را بهاطلاع مردم برسانیم. وظیفه ماست از استراتژی مردم ایران برای از میان برداشتن حکومت سرکوبگر آزادیکش و خودکامه ملاها در ایران، حمایت کنیم. این فریاد خانم میتران در آوریل ۲۰۱۱ - فروردین ۱۳۹۰ بود، هنگامیکه اشرف قربانی کشتاری شد که در آن مبارزان مقاومت ایران در زیر نگاه بیتفاوت دولتها از پای درآمدند: ”آنها فکر میکنند که میتوانند مقاومت مردم را نابود کنند. ولی در اشرف امید بهسرعت بازمیگردد، چرا که بهرغم دیوارها، همه میدانند که هزاران خواهر و برادری که در سراسر جهان پراکنده شدهاند، در این امید سهیم هستند“.
آخرین نامه خانم میتران به اشرفیها
خانم میتران نه تنها با حضور خودش در کنار مقاومت ایران -که حامی آن بود- بلکه با پیامها و نامههای خود، حضورش در حمایت از این مقاومت را نشان میداد. خانم میتران در آخرین نامهاش به اشرفیها مینویسد:
«در دوران اشغال فرانسه از سوی نازیها، ما هزاران جوان سرکوبشده، اسیر و خاموش بودیم که رویایمان ساختن آیندهای بود، در یک اروپای بدون مرز که در آن هر کس بر حسب فرهنگ و زبان خود و در عین وفاداری و دلبستگی به سرزمین زادگاهش، جایگاه حقه خویش را بیابد.
ما را در آن زمان تروریست مینامیدند. در همین دوران بود که من درک کردم که تنگترین و سخت و سیاهترین حصارها، دیوارهای بتونی، سنگی یا آهنین زندانها نیست. بلکه حصارهایی است که یک دیکتاتوری ما را به حمل آن در خودمان مجبور میکند؛ حصارهای تحقیر، وادادگی و فرسودگی، حصارهایی تحمیلی، تا آنجا که همهچیزمان و حتی هویتمان را نفی کنیم.
برای اشرف همهگونه حصارهای تازه مجازی یا نامریی اختراع کردهاند. ابتدا حصار فراموشی، سپس حصار دروغ، بعد سکوت و بعد حصار ممنوعیت غذایی و بهداشتی. در نهایت هم، حصارهای صوتی و دکلهای شنود و اخلال الکترونیک.
پیشرفتهای تکنولوژیک همواره قوه تخیل دژخیمان را تحریک کرده است. کشتن و زجرکش کردن، رها کردن مجروحان و ربودن گروگانهای بیگناه و بیدفاع.
چنین است که تصور میکنند میتوانند به مقاومت یک خلق پایان دهند. اما در اشرف، امید بهسرعت بازمیگردد، زیرا بهرغم دیوارها و حصارها، تکتک آنان میدانند که هزاران تن از برادران و خواهران پناهندهشان در چهارگوشه جهان، در این امید سهیم هستند و شما، مریم رجوی عزیز، اینجا آن امید را نمایندگی میکنید.
در یک کمپ مسأله زنده ماندن بهخاطر خود مطرح نیست، بلکه (مهم) برای دیگران زیستن است و این است وجه تمایز دژخیم از قربانی و زندانبان از زندانی؛ این روحیه آینده را تدارک میبیند، در حالیکه دشمن تلاش میکند آن را نابود کند.
دوستان عزیز و نازنین اشرفی من! تدارک آینده، به بهای فداکاری شما بهدست میآید. اما این تنها موضوع نیست. همه باید همواره الگویی را که شما برای تمام ستمدیدگان ترسیم میکنید و پیام امیدی را که با خونتان خطاب به بشریت مینویسید، مد نظر داشته باشند».
ارزش فداکاری و تسلیم نشدن برای ساختن آیندهیی بهتر
خانم دانیل میتران در گیرودار مقاومت فرانسه در برابر نازیسم، ارزش فداکاری و تسلیم نشدن را خیلی خوب آموخته بود. او میدانست که برای ساختن آیندهای بهتر، باید از همه چیز گذشت.
یاد و خاطره دانیل میتران را امسال در شرایطی بزرگ میداریم که حقایق روشن شده است. بندهای استعماری-ارتجاعی، در درخشش همین ارزشها یکی پس از دیگری پاره شده و زنجیرهای دروغ و افترا بر دست و پای مجاهدین و مقاومت ایران از هم گسسته میشوند.
پس از گذشت ۱۱سال از کودتای ننگین ۱۷ژوئن، در سال ۲۰۱۴ میلادی، سیستم قضایی فرانسه، رأی به بیگناهی مقاومت ایران داد و پرونده آن را بست.
در رسیدن به این قله پیروزی، دانیل میتران همیشه یار و یاور مقاومت بوده، همواره مرهمگذار دردهای رنجدیدگان بوده و در سرما و گرما، در باران و برف به دیدارشان میشتافته و حامیشان بوده است. مردم و مقاومت ایران هیچگاه جانفشانیها و فداکاریهای دوستان خود را که در بدترین شرایط سیاسی و منطقهای، در شرایطی که کورسویی برای پیروزی دیده نمیشد، فراموش نخواهند کرد.
در این میان، دانیل میتران، درخشش ویژهیی دارد. ستارهای که پیام مقاومت، ایستادگی، سر خم نکردن در برابر شرایط سخت، اما گذرای زمانه را میدهد. ستارهٔ امید و ایمان به پیروزی فردا.