از کنج زندان از دل و جان سال نوی میلادی را به مسیحیان جهان تبریک مي گويم
بار دیگر مسیح از مادری از نور نه در زمانی بسیار دور که هم اینک در سپهری آکنده از بوی تعفن مکر زر و زور ، از افلاک ، پای در خاک نهاد و مردم خسته و تکیده از بیداد با گلوی ورم کرده از خشم فروخورده هلهله کنان و پایکوبان با هزاران راز و نیاز و آغوشی باز او را در بر گرفته اند و نور امید طوفان آسا در فضای دلها پیچید و اندوه به جای مانده از ستم ها را درنوردید.
پیر دنیادیده و سالخورده ای در گوشه کز کرده با خود میگفت : «ای کاش اینبار بینوایان همنوا ناکامان به کام گرد.» ولی افسوس آنچه می خواست نه آن شد. زمانه دیگرگون و به نام نور، ظلمت حکم روا و کومه های هیزم انباشته و صلیب ها هزار هزار و افسون تر از آن طناب های دار برافراشته گردید و خرافه ستیزان و دانش اندوزان دادخواه در آتش بیداد سوخته و لبان حقگویان با ریسمان ستم دوخته گردید.
و بار دیگر این مردم از گذشته نآموخته، نشسته به انتظار چشم به در دوخته زمزمه می کنند : شاید آن یار سفرکرده دگر بازآید.» و این بار پیر دنیادیده از جا برخاسته و صلیبی بر دوش، شمعی در دست فریاد می زند : ناله و نفرین بر تاریکی چه سود؟! شمعی، چراغی، مشعلی برافروزید و تاریکی را برای همیشه بدرقه کنید.
با شمعی در دست و شعله ای از نور امید در دل به استقبال سال نو می رویم. از کنج زندان نه تنها با زبان که از دل و جان سال نوی میلادی را به همه مسیحیان جهان از جمله هم میهنان مسیحی به ویژه نوکیشان گرفتار در زندان تبریک و شادباش مي گويم .
عبدالفتاح سلطاني
٣٠ /١٢/ ٢٠١٤
زندان اوين