آیا ناپدیدشدگان قهری؛ به خانه بازمیگردند؟!
آیا ممکن است زندانیان سیاسی قتلعام شده در تابستان ۶۷ به خانه بازگردند؟! آیا ممکن است زنگ خانه به صدا درآید و آن زندانیان سرموضع پشت در ایستاده باشند؟! آیا ممکن است مادرانی که شاید دیگر در این دنیا نباشند، فرزندان دلیرشان را در آغوش بگیرند و برای آخرین بار اشک شوق بریزند؟!...
آیاهایی که بیش از ۳۰ سال است هزاران مادر و پدر مانده یا رفته از این جهان، هر ساعت از خود میپرسند، امروزه و هر روزه چشم به راهند.
کارشناسان و فعالان و مدافعان حقوقبشر آن سرو قامتان تاریخ میهن را «ناپدیدشدگان قهری» میگویند. یعنی آنان بهطور رسمی و قانونی در هیچ دادگاهی محاکمه نشدهاند. از هیچ حقوق و امکانی برای دفاع از خود برخودار نبودهاند. هیچ وکیلی نداشتهاند. در زمان اعدامشان هیچ شاهدی در صحنه حضور نداشته است. قاتلانشان پس از اجرای حکم آمر اصلی، خمینی ضدبشر، با هیچ تشریفات معمولی آنها را به خاک نسپردهاند. هیچکس در زمان تدفین برایشان سوگواری نکرده است. هیچگاه به خانوادههایشان اجازه مراسمی در شأن آنها ندادهاند. اجرای حکم اعدامشان بهصورت رسمی اعلام نشده است. کسی اجازه ندارد درباره آن سرفرازان پرسش کند و اینکه محل دفنشان کجاست؟... و اکنون ۳۵ سال از به خاک افتادن آن پرکشیدگان به آسمان میگذرد.
با همت جنبش دادخواهی در کنفرانسی در نیویورک گزارشگران ویژه سازمان ملل و کارشناسان ارشد حقوقبشر به موضوع ناپدیدشدگان اجباری در تابستان سال۶۷ در ایران پرداختند؛ کنفرانسی با حضور پروفسور جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوقبشر در ایران، دکتر گراژینا بارانوستکا، عضو کارگروه ملل متحد در مورد ناپدید شدن اجباری، سفیر استفان راتز سفیر پیشین ایالات متحده برای عدالت کیفری جهانی؛ پروفسور ملانی اوبراین، رئیس انجمن بینالمللی دانشمندان علیه نسلکشی و آنا سامی، وکیل و نماینده سازمان عدالت برای قربانیان قتلعام۶۷ و بحث و بررسی این فاجعه تکاندهنده در تاریخ معاصر جهان.
بر خانوادههای ناپدید شدن اجباری چه میگذرد؟
آقای جاوید رحمان از ترمهایی مانند «ناپدید شدن اجباری، اعدامهای سرپایی و خودسرانه، جنایت علیه بشریت و نسلکشی، در مورد هزاران زندانی سیاسی که بر اساس فتوای خمینی بهصورت فراقانونی اعدام شدهاند، استفاده کرد؛ اما نکته مهم در این بحث، اشاره به وضعیت خانوادههای سربداران بود. آنان که همچنان با «تهدید، آزار و اذیت و ارعاب» مواجهاند.
خانم دکتر گراژینا بارانوستکا نیز به وضعیت خانوادههای قتلعام شدگان اشاره کرد و گفت: «ناپدید شدن اجباری خانوادهها را در طول نسلها تحت تأثیر قرار میدهد. قوانین بینالمللی بهصراحت آن خانوادهها را قربانی مستقیم ناپدید شدنهای اجباری میداند. بنابراین نه تنها خود افراد ناپدید شده قربانی ناپدید شدن اجباری میشوند، بلکه اعضای نزدیک خانواده آنها نیز مستقیماً تحت تأثیر ناپدید شدن اجباری قرار میگیرند».
از آن سوی آتلانتیک به این سو
کنفرانسی در پارلمان انگلستان نیز بهعنوان «در جستجوی عدالت برای قربانیان جنایت علیه بشریت در ایران» برگزار شد. در این کنفرانس علاوه بر شرکت پروفسور جاوید رحمان گزارشگر ویژه ملل متحد برای ایران و با حضور و سخنرانی اعضای مجلسین انگلستان، آقای جفری رابرتسون قاضی پیشین سازمان ملل دارای رتبه مشورتی پادشاه انگلستان و یکی از مطلعترین محققان قتلعام ۶۷ سخنرانی کردند.
نکته قابل توجه در این کنفرانس نیزیادآوری زجر و حرمانی است که در این سالها به خانوادههای قربانیان فاشیسم دینی وارد گردیده است. خانم لورن لدرل حقوقدان بهنمایندگی از خانم چری بلر (همسر تونی بلر نخستوزیر پبشین انگلستان) در این کنفرانس گفت: «من امروز بهنمایندگی از خانم بلر اینجا هستم. او از من خواسته است که همبستگی خود را با سازماندهندگان و همه کسانی که برای دادخواهی در ایران تلاش میکنند، ابراز کنم. و بالاتر از همه، خانم بلر همدردی صمیمانه خود را با همه قربانیان نقض حقوقبشر در ایران و خانوادههای آنها ابراز میکند».
خانم لدرل همچنین گفت: «یکی از ویژگیهای بارز ناپدید شدن قهری، ماهیت مستمر جرم است، به همین دلیل است که بسیاری از جنایاتی که از سال ۱۳۶۷ آغاز شده است، هنوز ادامه دارد».
اسرار به خون آغشته: جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد
۲سال پس از فراخوان سراسری جنبش دادخواهی در تابستان۹۵ و انتشار فایل صوتی آقای منتظری، شاهد گزارش تکاندهنده سازمان عفو بینالملل (۱۳۹۷) نیز بودیم که علاوه بر بررسی قتلعام و ناپدیدشدگان قهری، به آثار و تبعات این جنایت بر خانوادههای زندانیان سیاسی سربهدار پرداخته بود. در بخشی از این گزارش آمده است:
«... از اوایل آبان، ۱۳۶۷ هولناکترین نگرانی خانوادههای زندانیان رنگ واقعیت به خود گرفت، از وقتی که روند ملاقات با خانوادهها از سر گرفته شد و مسئولان به بسیاری از این خانوادهها خبر دادند که عزیزانشان اعدام شدهاند. با این حال، در طول ۳۰سال گذشته، مقامها و مسئولان نه فقط به طرزی بیرحمانه از تحویل دادن اجساد قربانیان به خانوادههایشان برای برگزاری مراسم سوگواری امتناع کردهاند، بلکه این حق را هم از این خانوادهها سلب کردهاند. آنها نمیدانند عزیزانشان چه زمانی، چرا و چگونه کشته شدند، در لحظات آخر زندگی چه بر آنها رفته است و اجساد و بقایای آنان را کجا پنهان کردهاند؟»
از مهمترین بخشهای این گزارش تأکید بر استمرار جنایت علیه بشریت در موضوع ناپدیدشدگان قهری است چرا که خانوادهای قربانیان همچنان بهخاطر همه بیعدالتیها و بیحرمتیهایی که در حقشان اعمال گردیده است در رنج و عذابند.
«ادامه یافتن ارتکاب این جرم و بیاطلاعی مستمر خانوادههای قربانیان از سرنوشت عزیزانشان و محل دفن بقایای آنان موجب رنج و عذاب این خانوادهها شده است: این برخوردهای بیرحمانه، که دههها است رنج و محنت عظیمی به خانوادههای قربانیان رسانده و از جمله به سلامت روانی و جسمیشان آسیب جدی زده، نقض اصل ممنوعیت مطلق شکنجه و دیگر برخوردها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی محسوب میشود... تا زمانی که حکومت ایران به افشای کامل حقایق دربارهٔ سرنوشت قربانیان و محل دفن اجساد و بقایای آنان اقدام نکند، جرم [ناپدیدسازی قهری] همچنان ادامه دارد» (گزارش عفو بینالملل).
آری؛ درد و رنج ۳۵ ساله مادران، پدران، خواهران و برادران سربهداران تا افشای حقایق و اجرای عدالت ادامه دارد... هنوز هم مادران در انتظارند و میپرسند: «آیا فرزندم به خانه برمیگردد؟!»