روزنامه فیگارو: چگونه سرویسهای اطلاعاتی ایران درحال ایجاد یک شبکه جاسوسی درآلمان هستند
۱۳دسامبر۲۰۲۵
سرویسهای اطلاعاتی ایران با اعمال فشار بر اعضای خانوادههای باقیمانده در ایران، موفق به نفوذ به آلمان و تبدیل ایرانیان تبعیدی به همدستان ناخواسته میشوند. روزنامه WELT یک پرونده را بازسازی کرده و موفق به شناسایی عامل دخیل در این ماجرا شده است.

معترضان در تجمعی که توسط «شورای ملی مقاومت ایران» در مقابل ساختمان شهرداری در ۲۱ ژوئن ۲۰۲۵ در برلین برگزار شد، شرکت میکنند.
AFP / RALF HIRSCHBERGER
«جاوید نواری از آپارتمانش در Weimar، به محض اینکه پیامهای واتساپ را روی تلفنش دریافت میکند، دقیقا میداند با چه کسی طرف است. یک شماره ناشناس با کد کشور ایران مینویسد : "من دیروز با عمویت صحبت کردم". این شماره متعلق به مردی است که خود را "مهدی" مینامد و نیازی به معرفی بیشتر ندارد. نواری فورا میفهمد : او مأمور وزارت اطلاعات ایران است. چیزی که او میخواهد، اطلاعات از آلمان است.
"مهدی" در حال دام انداختن برای نواری است. او میخواهد وی را مجبور به افشای اطلاعات محرمانه کند. این نقشهای است که بسیاری از ایرانیان تبعیدی اکنون به خوبی از آن آگاه هستند. دولت ایران در واقع با افزایش خشونت، تلاش میکند تا مخالفان ساکن در خارج از کشور را مرعوب و بعنوان مأمور استخدام کند.
WELT با چهرههای کلیدی درگیر در این ماجرا ملاقات کرده و 12 مورد از این تلاشها را بررسی و شواهد را تأیید کرده است. یافتههای این تحقیق، استراتژیهای جاسوسی گسترده و در مقیاس بزرگ را آشکار میکند. طبق شهادتهای جمعآوریشده، این فعالیتها به سطح بیسابقهای تشدید شدهاند. وقتی با دفتر فدرال حفاظت از قانون اساسی (BfV) تماس گرفته شد، این موضوع را به صراحت تأیید کرد : "در سالهای اخیر، حجم اطلاعات افزایش یافته و در حال حاضر در سطح بالایی باقی مانده است".
دردام و ناگزیر به همکاری
کمتر از یک سال از ورود خانواده نواری به آلمان میگذرد : دو پسر زیر سن قانونی و مادری که در کشور، خود معمار بوده و هنوز آثار شکنجه در جریان دستگیری قبلی را بر تن دارد. این معلم 48 ساله که اصالتا اهل شیراز است، در Weimar درخواست پناهندگی میکند و امیدوار است خانوادهاش را از چنگال جمهوری اسلامی آزاد کرده باشد. در این مرحله است که "مهدی" وارد زندگی او میشود.
"مهدی" جاوید نواری را با پرسش های فراوان بمباران میکند و عکسهایی برای او میفرستد. او از او میخواهد افراد حاضر در این عکسها را شناسایی کند. آنها افرادی هستند که در تظاهرات آلمان و سراسر اروپا شرکت میکنند. "مهدی" نام افراد حاضر در تجمعات، نحوه ارتباط نواری با آنها و اینکه خودش چند وقت یکبار در چنین تجمعات اپوزیسیون شرکت کرده است را میپرسد. نواری طوری پاسخ میدهد که انگار در حال بازجویی است : مختصر، مودبانه، اما مراقب است که هرگز زیاده نگوید.
اولین تهدیدهای "مهدی" با لحنی که قصد درک کردن را دارد، بیان میشود. مأمور میداند که نواری فقط "برای پیشبرد درخواست پناهندگیاش در آلمان" در این گردهماییها شرکت میکند. پیشنهادی که به این ایرانی تبعیدی داده شده واضح است : اگر اطلاعاتی به ما بدهی، ما آن را نادیده خواهیم گرفت. مأمور اطلاعاتی با تظاهر به نگرانی، به مرد خانواده یادآوری میکند که هیچ تضمینی برای ماندن در آلمان ندارد و ممکن است روزی مجبور شود برای زندگی در ایران برگردد. "و اگر دوباره از تو بخواهند که بروی، چه خواهی کرد؟"
"مهدی" از تبعیدی ایرانی در وایمار میخواهد که صداقت و احتیاط خود را نشان دهد. او میخواهد نواری ارتباط خود را با مخالفان ایرانی در خارج از کشور حفظ کند و مرتبا اطلاعات را گزارش دهد. البته، هیچکس نباید بداند. زیرا اگر کشف شود که نواری با یک جاسوس ایرانی در ارتباط است، شانس ماندن او در آلمان به شدت به خطر میافتد. مأمور تهدید کرد : "چنانچه کسی متوجه شود، روند پناهندگی تو تمام شده است".
پشت اقدامات "مهدی" علیه نواری، طرحی نهفته است که سرویسهای اطلاعاتی ایران به راحتی از آن برای مجبور کردن تبعیدیان به پیوستن به شبکه جاسوسی خود استفاده میکنند : در ابتدا، دستگاه امنیتی کشور مبدا، بستگان را تحت فشار قرار میدهد تا با ایرانیان تبعیدی ساکن آلمان یا سایر نقاط اروپا تماس بگیرند. پس از یک مکالمه کوتاه، مأموران کارت بعدی خود را رو میکنند : سوءاستفاده از ترس از مظنون شدن به جاسوسی رژیم و در نتیجه از دست دادن پناهندگی یا اقامت. بسیاری از قربانیان این باجگیری از مراجعه به پلیس میترسند. کسانی که در دام میافتند و اطلاعات ارائه میدهند، در اصطلاح اطلاعاتی، "ماموران یکبار مصرف" محسوب میشوند.
یک کارزار جاسوسی گسترده
در درجه اول خود سازمانهای مخالف ایرانی هستند که به طور سیستماتیک این موارد را مستند میکنند. جواد دبیران، سخنگوی شورای ملی مقاومت ایران (NCRI)، تایید میکند که تاکنون 97 مورد از این دست را ثبت کرده است. شورای ملی مقاومت ائتلافی از سازمانهای مخالف ایرانی است که ساختار آن تا حد زیادی تحت تأثیر مجاهدین خلق است. این اتحاد در تبعید خود را یک پلتفرم سیاسی میداند که موضع انتقادی نسبت به رژیم را ترویج میدهد. با این حال، جناحهای دیگر در اپوزیسیون ایران از سبک رهبری متمرکز و سلسله مراتبی آن انتقاد میکنند.
به گفته آقای دبیران، "تعداد زیاد گزارشهایی که ما، به ویژه در سال 2025، از مناطق مختلف آلمان دریافت کردهایم، نشاندهنده تشدید بیسابقه این کارزار است". اعتقاد بر این است که هدف، ارعاب ایرانیان در تبعید برای جلوگیری از هرگونه مشارکت سیاسی در خارج از کشور، و سپس مجبور کردن آنها به جاسوسی است. نزدیک به 320 000 ایرانی در تبعید در آلمان زندگی میکنند.
وقتی در این مورد از دفتر فدرال حفاظت از قانون اساسی (BfV) پرسش شد، شدت عملیات انجام شده توسط سرویسهای اطلاعاتی تهران در آلمان را تأیید کرد. با این حال، هیچ جزئیاتی در مورد ارقام فعلی ارائه نداد.
به گفته BfV، کل اپوزیسیون خارج از کشور هدف قرار میگیرد. با این حال، برخی سازمانها، از جمله شورای ملی مقاومت ایران، "به دلیل تظاهراتی که علیه دولت ایران سازماندهی میکنند و فعالیتهایشان در حوزه سیاسی، به طور ویژه در معرض نظارت عمومی قرار دارند". بنابراین، آنها بیشتر هدف این فعالیتهای جاسوسی قرار میگیرند. وقتی در این مورد از BfV سوال شد، اظهار داشت : " ما باید بر این اصل تکیه کنیم که سازمانهای اطلاعاتی ایران همچنان با سرسختی، همانگونه که اکنون نیز چنین میکنند، در پی تأمین منافع رهبران کشور خواهند بود، از جمله با توسل به روشهای تروریسم دولتی".
ستراتژیهای بطور گسترده رایج
WELT توانسته چندین پرونده مستند را بررسی و صحت آنها را تأیید کند. برخی از جزئیات، از جمله نامها و مکانها، برای محافظت از افراد درگیر، کمی تغییر داده شدهاند. آقای دبیران توضیح میدهد : "در بسیاری از موارد، مأموران اطلاعاتی اقوام ساکن ایران را دستگیر میکنند، تلفنهای همراه آنها را مصادره میکنند و با افرادی که در آلمان زندگی میکنند تماس میگیرند". در موارد دیگر، با ایرانیان در تبعید مستقیما از طریق تلفن یا واتساپ با شماره تلفنهای ناشناس اروپایی یا ایرانی تماس گرفته میشود. WELT 12 مورد از این شمارهها را بررسی کرد.
شماره واتساپی که "مهدی" پشت آن پنهان شده است، در 5 مورد جداگانه، هر بار با نام مستعار متفاوت، ظاهر میشود. اقدامات او شامل تهدید به خشونت جنسی نیز میشود. WELT چندین پروفایل در رسانههای اجتماعی را شناسایی کرد که از طریق آنها این جاسوس با ایرانیان در تبعید که مخالف رژیم هستند، ارتباط برقرار میکرد. در این پلتفرمها، او خود را بعنوان یک مشاور املاک معرفی میکند.
در عکس پروفایلش، مردی حدودا 50 ساله در دفتر شلوغی نشسته و روزنامهها، مانیتورها و پروندهها او را احاطه کردهاند. پشت سرش، دو مرد در میان تلفنها و مانیتورهایشان هستند و عمیقا مشغول کارند. "مهدی" رو به دوربین است و چهرهاش پشت سبیل سفید و پرپشتش آرام است. در عکس دیگری، او در حالی که کوله پشتی و لباس کوهنوردی به تن دارد، جلوی یک پناهگاه کوهستانی ژست گرفته است. تصویری به ظاهر بیخطر و بیاهمیت: اما آیا این یک پوشش است؟
"سرکوب فراملی"
فعالیتهای سرویسهای اطلاعاتی در خارج از کشور در زمانی صورت میگیرد که رژیم ایران سرکوب خود را در داخل مرزهایش تشدید میکند. در حال حاضر، این کشور موج عظیمی از اعدامها را تجربه میکند که سطح جدیدی از وحشیگری دولتی را نشان میدهد. تنها در 9 ماه اول امسال، جمهوری اسلامی بیش از 1000 نفر را اعدام کرده است. چنین افزایشی از دهه 1990 تاکنون مشاهده نشده است.
به گفته آقای دبیران، 17 زندانی سیاسی به دلیل همکاری با شورای ملی مقاومت ایران با اعدام قریبالوقوع روبرو هستند. "ما همچنین شاهد دادگاههای نمایشی هستیم که در آنها حتی شرکت در رویدادهای اروپا ‘کفر’ تلقی شده و مجازات آن اعدام است. این تلاشی برای مشروعیت بخشیدن قانونی به سرکوب فراملی است".
حملات اسرائیل و آمریکا به برنامه هستهای ایران در ماه ژوئن، نقطه عطفی در تشدید سرکوب دولتی بود. قانون جدیدی تعریف جاسوسی را گسترش داد. در حالی که جاسوسی پیش از این مجازات اعدام داشت، اکنون حتی تماس ساده با رسانههای خارجی یا تحت حمایت ایران نیز میتواند بعنوان جاسوسی طبقهبندی شود.
در اوایل ماه اوت، یک کمیسیون تحقیق سازمان ملل متحد مستند کرد که مقامات ایرانی بطور سیستماتیک روزنامهنگاران را به جاسوسی متهم میکنند. این کمیسیون نگرانی خود را در مورد جان و امنیت روزنامهنگار و اعضای خانواده آنها که تهدیدهای موثقی دریافت کردهاند، ابراز کرد. به گفته این کمیسیون، این افراد در 7 کشور، از جمله آلمان، در تبعید زندگی میکنند.
ترس رهایشان نمیکند. در مورد نواری، خانواده او این حادثه را به پلیس گزارش کردند و طبق گفته اداره حفاظت از قانون اساسی، پلیس "همیشه بهسرعت" از اقدامات حفاظتی لازم مطلع میشود. در حالی که مجهزترین کلانتریها جلسات توجیهی امنیتی، توصیههای پیشگیرانه و تماسهای اضطراری مستقیم ارائه میدهند، افراد ساکن مناطق دورافتاده گاهی از گفتوگوهای کمثمرتر یا حتی رد کامل درخواستشان خبر میدهند. به برخی گفته میشود که پلیس نمیتواند پیش از وقوع یک حادثه دخالت کند.»