کنفرانس سیاست اروپا در قبال ایران سخنرانی دکتر آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیتة بینالمللی در جستجوی عدالت
کنفرانس سیاست اروپا در قبال ایران سخنرانی دکتر آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیتة بینالمللی در جستجوی عدالت
خلاصه سخنرانی :
سیاست اتحادیة اروپا طی چند دهه در رابطه با رژیم ایران بر دو سراب استوار بوده است توهم اول اینکه میانهروهایی در رژیم ایران وجود دارد دومین توهم استمالت و مذاکره و امتیاز دادن به چنین رژیمی است
اثبات شده است که این دو توهم بهنحو رقتانگیزی شکست خوردهاند سفرهای خانم رجوی بهپارلمان اروپا موفقیت بزرگی بوده سالنهای بزرگ مملو از افراد با دهها نماینده که همگی از خانم رجوی حمایت میکنند
از اینرو اکثریت پارلمان همواره بسیار فعال و بسیار متعهد بهحمایت از مقاومت ایران شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین بوده است
متن کامل سخنرانی:
خب امیدوارم. اما قبل از هر چیز میخواهم تشکر کنم بابت دعوت برای شرکت در این پنل برجسته، یک پنل اروپایی. دومین کاری که میخواهم انجام بدهم این است که بهشما تبریک بگویم بهخاطر نتیجة موفقیتآمیز تصمیم قضایی در پاریس پیرامون لغو ممنوعیت دولت فرانسه، استانداری پاریس برای تظاهرات مقاومت ایران. این پیروزی که البته یک پیروزی است، ممکن است یک پیروزی کوچک تلقی شود. اما در شرایطی که بهسر میبریم و با رژیم استبدادی (حاکم بر) ایران مبارزه میکنیم، هیچ پیروزییی کوچک نیست. همین پیروزیهای «کوچک» خبر از پیروزی نهایی میدهد که پایان این رژیم پلید و رسیدن آزادی و دموکراسی بهایران خواهد بود. این پیروزی بهدلیل تصمیم قضاییه بهدستآمد و من میخواهم بر آن تأکید کنم، زیرا وقتی بهاتحادیة اروپا و سیاست اتحادیه اروپا در رابطه با رژیم ایران اشاره میکنیم، باید بسیار مراقب باشیم؛ زیرا اتحادیة اروپا، چارچوب نهادهای اتحادیة اروپا، بسیار پیچیده است و همة نهادها سیاست یکسانی ندارند. بنابراین این نکتهیی است که مایلم شما متوجه شوید. زیرا نمیتوانیم بگوییم «سیاست اتحادیة اروپا در قبال ایران». چون اتحادیة اروپا دارای سه قدرت سنتی است. ما یک قوة مجریه داریم، یک قوة مقننه و یک قضاییه داریم و چنین نیست که هر ۳نهاد رفتار یکسانی در رابطه با رژیم ایران داشته باشند. قدرت اجرایی در اتحادیة اروپا کیست؟
پس برای جدل، اینطور میگویم، حتی اگر خیلی درست نباشد، کمیسیون و شورا را بهعنوان قوة مجریة اتحادیه اروپا یکی میکنم. حال سیاست این قوة مجریة اتحادیة اروپا طی چند دهه در رابطه با رژیم ایران چه بوده است؟ سیاستی بوده که دو سراب بر آن حاکم است. یک سراب این است که میانهروهایی در رژیم ایران وجود دارد و ما باید با میانهروها تعامل داشته باشیم و باید بهمیانهروها کمک کنیم. بیایید بگوییم این اولین توهم است. سپس توهم دومی هم وجود دارد: با چنین رژیمی، بیایید تلاش کنیم از آنها استمالت کنیم، بیایید سعی کنیم مذاکره کنیم، گفتگو داشته باشیم، امتیاز بدهیم، آنها را آرام کنیم و تلاش کنیم با آنها زندگی کنیم. خب، اثبات شده است که این دو توهم تماماً غلط است؛ هر دو آنها بهنحو رقتانگیزی شکست خوردهاند. هیچ میانهرویی وجود ندارد، البته دستهبندیهای مختلفی مانند هر دیکتاتوری وجود دارد، دستهبندیهای گوناگون که برای قدرت و نفوذ و غارت بودجه با هم میجنگند، اما در نهایت همةشان مثل هم هستند.
حال اگر این سیاست دهها سال است که شکست خورده، سؤال این است که چرا همان کار را هر سال و هر سال تکرار میکنند، آنهم وقتی نتیجه نمیدهد. خب، من با کمیسیونهای مختلف و نمایندگان عالی مختلف اتحادیة اروپا در زمینه سیاست خارجی و سیاست امنیت مشترک در طول ۱۵سالی که بهعنوان نایبرئیس پارلمان اروپا بودم آشنا بوده و با آنها سر و کار داشتم. خاویر سولانا اولین نمایندة عالی بود، سپس کاترین اشتون، سپس فدریکا موگرینی و امروز هموطن من، جوزف بورل.
من با هر چهار نفر آنها سر و کار داشتهام و من و سایر نمایندگان پارلمان با همة آنها در مورد سیاست در قبال رژیم ایران، همان حکومت مذهبی در ایران گفتگو کردهایم. و باید بگویم، البته اینرا با اندوه میگویم که آنها نسبت بهشواهد کر و کور هستند، تماماً اینطور است. این یک پدیدة بسیار عجیب است، زیرا همانطور که گفتم، هر ۴نفر آنها همان سیاست را با وجود شکست مطلق آن، حفظ کردند و در پایان نتیجه این است که این سیاست محصول ایدة سیاستی است که از هرگونه خطر کردن خودداری میکند. پس کمیسیونرها و دولتهای ملی که در شورا هستند و نمایندگان عالی و همة کارکنان مشاوران و کارمندان دولتی در اتحادیه، از خطر کردن متنفرند و متوجه نیستند که برای شکستدادن استبداد، برای شکستدادن دیکتاتوریها، برای شکستدادن قدرتهای شیطانی متجاوز در این جهان، انجام آن بدون پذیرش خطر غیرممکن است. سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران هر روز خطر میکنند. آنها هر روز جان خود را بهخطر میاندازند، هم در اینجا و هم عمدتاً در ایران. اما در کمیسیون اروپا، کشورهای عضو شورای اروپا بهطور مطلق از پذیرش هرگونه خطری خودداری میکنند و متوجه نیستند که با امتناع از پذیرش خطر، هر سال خطر را افزایش میدهند.