(2) کنفرانس بین المللی سیاست آمریکا در قبال ایران
سخنرانی مایکل موکیزی وزیر دادگستری آمریکا (۲۰۰۹)
بگذارید نظر خودم را دربارة این موضوع و تجربه شخصی خودم را با سازمان مجاهدین خلق برایتان بیان کنم، زیرا بهنوعی یک نمونة کوچک است از آنچه در آنجا اتفاق افتاد و همچنین آنچه در دو پنل اول بحث شد، یعنی تأثیر اطلاعات نادرست که نقش بزرگی در آن لیستگذاری ایفا کرد و همچنین چه آلترناتیوهایی وجود دارند. اولین آشنایی من با سازمان مجاهدین خلق پس از ترک دولت اتفاق افتاد.
من ملاقاتی در دفترم داشتم که با قرار قبلی بهدیدنم آمدند برای بحث در مورد سازمان مجاهدین که چیزی دربارة آن نشنیده بودم. آنها میخواستند بدانند آیا من تمایلی بهابراز حمایت از این سازمان ارزشمند دارم؟ من افراد شایستهیی را میشناختم که سعی در سرنگونی رژیم در ایران داشتند. البته، اگر در مورد سرنگونی رژیم در ایران صحبت کنید، این باعث میشد بایستم و واکنش نشان بدهم. بدیهی است که این چیزی بود که من بهآن بسیار علاقهمند بودم. آنها گفتند باید بهشما هشدار بدهیم که این سازمان در لیست سازمانهای تروریستی خارجی قرار دارد. دوباره و یا سهباره بررسی کردم. نمیتوانستم آنرا درک کنم، اما شروع بهخواندن مطالب کردم و پس از مدتی موافقت کردم که بهیک جلسه بیایم و سخنرانی کنم.بهجلسه رفتم و برگشتم.
چگونه آنها در لیست سازمانهای تروریستی خارجی قرار گرفتند؟ بهنظر میرسد که این اتفاق در سال۱۹۹۷ رخ داد و این اتفاق بهاین دلیل نیفتاد که کسی در وزارتخارجه یا هر نهاد دیگری در دولت، تحقیقی دربارة فعالیتهای سازمان مجاهدین یا شورای ملی مقاومت ایران انجام داده باشد. هیچ پیامی از اطلاعات مرکزی آمریکا یا شواهد دیگری وجود نداشت. این اتفاق بههمان شکلی رخ داد که تظاهرات اینجا در پاریس، ممنوع شد. رژیم ایران بهدولت آمریکا مراجعه کرد و درخواست کرد که سازمان مجاهدین را در لیست سازمانهای تروریستی خارجی قرار دهد. متأسفانه، این کار توسط رئیسجمهور کلینتون در مماشات با (رژیم) ایران انجام شد، چون او فکر میکرد این کار میتواند روابط را بهبود ببخشد و بهنوعی رفع اختلافات را تسهیل کند.
من هنوز نمیتوانستم این واقعیت را نادیده بگیرم که این سازمان که برای آن سخنرانی کردم، که از دموکراسی، کشوری غیر اتمی و حقوق زنان حمایت میکند، یعنی همة چیزهایی که ایالاتمتحده حامی آن است، در لیست سازمانهای تروریستی خارجی قرار دارد.
بنابراین، ما با برخی از وکلا مشورت کردیم و تصمیم گرفتیم که دعوی حقوقی برای خروج آنها از لیست را پیش ببریم. یک دعوی در واشینگتن دی.سی. ارائه کردیم. من شرمندهام که در حریم خصوصی این اتاق اعتراف کنم که آن دعوی نسبت بهکار شما برای برداشتن ممنوعیت تظاهرات در اینجا خیلی بیشتر طول کشید.
حداقل یک سال یا بیشتر طول کشید.
و من فکر میکردم که همان لحظهیی که شکایت را ثبت میکنیم، وزارتخارجه واکنش نشان بدهد و بگوید: «آه، بله، ما این کار را مدتی قبل انجام دادیم و اشتباه بود». اما آنها چنین نکردند. آنها از طریق وزارت دادگستری، یک دفاعیة شدید را مطرح کردند و تنها زمانی عقبنشینی کردند که دادگاه استیناف واشینگتن دی.سی. و نه حتی دادگاه منطقهیی، اعلام کرد که تا یک تاریخ مشخص، آنها باید مدارکی را ارائه بدهند که قرار دادن سازمان مجاهدین را در لیست سازمانهای تروریستی خارجی توجیه کند. درک کنید که این لیست فقط یک فهرست نیست که برای اهداف اداری در واشینگتن نگهداری شود. همانطور که لینکلن (بلومفیلد) اشاره کرد، این لیست تأثیر عملی بسیاری دارد. افراد نمیتوانستند پولی به سازمان مجاهدین بدهند. سازمان مجاهدین نمیتوانست در ایالاتمتحده فعالیت کند، جایی که جامعة بزرگی از ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد. افراد باید مراقب میبودند که با چه کسی صحبت میکنند و چه چیزی میگویند. من هم باید مراقب میبودم، یا اینطور فکر میکردم؛ برای ۱۵سال تا اینکه سرانجام در سال۲۰۱۲، ممنوعیت برداشته شد.
بهنظرم درسی که باید فرا بگیریم این است که اگر بههمان روشی ادامه بدهید که اینجا در پاریس انجام دادید، همان روشی که ما در حذف نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی دنبال کردیم، میتوانید موفق بشوید. گاهی وقتها وضعیت ناخوشایند بهنظر میرسد. ما یک لایحه را در کنگره تصویب کردیم که هرگونه توافق، بهطور کلی هرگونه تکرار برجام را ممنوع میکند. از نظر کنگره دیگر برجام وجود ندارد. بنابراین دولت فعلی میخواهد توافقی را بدون داشتن نسخة کتبی بهپایان برساند.
بههرحال، بهشما پیشنهاد میکنم همانطور که سناتور لیبرمن اشاره کرد، زمانی که کنگره بهاین موضوع میپردازد، بهراحتی قبول نخواهد کرد. و دوزخ هم خشم کنگرهیی را که بخواهند مسخرهاش کنند ندارد و آنها اینرا تحمل نخواهند کرد. فهم این موضوع بسیار طول میکشد تا بهنتیجه برسد.
سپاسگزارم.