Loading...

شعري از زنده ياد سيمين بهبهاني

image
۳۰ مرداد ۱۳۹۳

شعري از زنده ياد سيمين بهبهاني

شهر ما امن است! پس سرکار مي خواهد چه کار؟
با وجود اين همه غارتگر داراي پست
مملکت باور بکن اشرار مي خواهد چه کار؟
آن که آب از کله اش رد شد، قضاوت باشما
واقعا پيژامه و شلوار مي خواهد چه کار؟
هر دروغي را که مي شد برزبان آورد و رفت
مانده ام اين کار او، انکار مي خواهد چه کار؟
سرزميني که ندارد يک نفر بيکار، پس
يک وزارتخانه مثل کار مي خواهد چه کار؟
تا چنين روشن تر از روز است و گوياتر ز بوق
اين تورم شاخص آمار مي خواهد چه کار؟
کاسبان هم مثل زالو خون ما را مي مکند
خاک ايران اين همه خونخوار مي خواهد چه کار؟
با وجود حضرت استاد "خسرو معتضد'
کشور ما "ايرج افشار" مي خواهد چه کار؟
با بزرگاني نظير حاج "مسعود" و "فرج"
سينما، "فرهادي" و اسکار مي خواهد چه کار؟
خشک چون درياچه شد، تبديل مي گردد به دشت
دشت، ديگر مرغ ماهي خوار مي خواهد چه کار؟

هميشه نيکو نام: سيمين بهبهاني که بامداد 28 مرداد درگذشت. روانش شاد