پیام خانم مریم رجوی بهمناسبت دومین سالگرد قیام بزرگ مردم ایران در ۱۴۰۱
هموطنان بهپاخاسته سلام و درود بر شما!
این روزها اجتماعات و تظاهرات شما برای بزرگداشت سالگرد قیام ۱۴۰۱،
نشانه عزم مردم ایران برای قیام و سرنگونی رژیم ولایت فقیه است.
امروز آمدهایم بگوییم
بالا بردن شمار اعدامها در ایران، جنگافروزی در منطقه و قربانی کردن مردم فلسطین، رژیم آخوندی را نجات نمیدهد.
نمایشهای رئیسجمهور جدید خامنهای برای وفاق باندهای هفتاد تکه رژیم، کاری از پیش نمیبرد. و محاکمه غیابی، شیطانسازی و دروغپردازی علیه مجاهدین و اشرف۳ و شورای ملی مقاومت ایران محکوم به شکست است و عزم رزمندگان آزادی برای سرنگونی رژیم آخوندی را دوچندان میکند.
سلام بر قیام بزرگ مردم ایران در ۱۴۰۱ که با جان باختن مظلومانه ژینا امینی – مهسا- در اثر ضربات وحوش خامنهای شعلهور شد.
قیامی که به گستردهترین صورت نشان داد که رژیم در موقعیت سرنگونی است و با صدای بلند گفت که دیکتاتوری به هیچ شکلی و با هیچ اسمی در ایران جایی ندارد. و قیامکنندگان در سراسر ایران فریاد کشیدند مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر .
در آن قیام، ۷۵۰جوان و نوجوان مانند حدیث و سارینا و مهرشاد و محمد با گلولههای پاسداران به شهادت رسیدند. و۳۰ هزار نفر در زندانهای خامنهای تحت شکنجه و آزار قرار گرفتند. اما نیروی شورش و قیام در دل جامعه پرقدرتتر و مصممتر شد.
مادران و پدران و جوانان دلیر خروشیدند «سرخم قدغن». از پیکر هموطنان بلوچ آن همه خون جاری شد؛ از جمعه خونین زاهدان تا جانباختن خدا نور یا شهادت دکتر ابراهیم ریگی در زیر شکنجه.
با این حال مردم و جوانان بلوچ به فراخوانهای سازشکارانه اعتنایی نکردند و سنگر مقاومت و قیام را حفظ کردند. از زاهدان تا تهران، از کردستان تا خراسان و تبریز، رشت و کرمانشاه و اصفهان و کرمان و شیراز قیام مردم قدرت خود را برای بهزیرکشیدن رژیم آخوندی اثبات کرد.
از میان بندهای آتش گرفته اوین و لاکان، از آن همه چشمهای دختران و پسران ما که نابینا شد، از رنجهای آن هزاران دانشجویی که از تحصیل محروم یا اخراج شدند، از دلاوری جوانان مهاباد و جوانرود و سنندج و کامیاران که تا سنگربندی خیابانها پیش رفتند.
و از فداکاریهای دلیران کانونهای شورشی که مشعلداران قیام شدند، انقلاب دموکراتیک میداندار شد. و مرزبندی نه شاه نه شیخ و جبهه خلق بیش از همیشه اعتبار یافت، هدایت راهحل انقلابی توسط مسعود رجوی، سرقت قیام را نافرجام گذاشت و آن را بهسوی سرنگونی رژیم ولایتفقیه سوق داد.
همچنان که مسعود گفت: «ارمغان قیام برای رژیم ولایت فقیه، ناامنی و گسیختگی و سرانجام سرنگونی است. قیام خلق خاموشی نمیپذیرد»
امروز همین رئیسجمهور جدید رژیم، برآیند استیصال تمام عیار خامنهای و رژیماش در برابر جامعه بهشدت عاصی و آماده قیام است. رئیس جمهور خامنهای میگوید رژیم در خطر است. او میخواهد در برابر دشمن اصلی رژیم، یعنی مردم ایران و قیام و مقاومتشان با کابینه و دولت فرمایشی در میان باندهای ولایت شقهشقه ارتجاع حاکم، «وفاق» ایجاد کند. اما این خواب و سراب است.
ارمغان رئیسجمهور خامنهای و کابینه دستنشانده او تا همین امروز، ۱۶۰ اعدام است. برخلاف وعدههایش، جراحی اقتصادی را از سفرههای مردم فقیر و محروم شروع کرده. و از راه نرسیده، نان را گران کرد و وعده گرانشدن بنزین و دیگر نیازهای اولیه مردم را میدهد.
اعدامهای روزانه و بیوقفه در حاکمیت خامنهای ضحاک در وحشت از خشم و قیام مردم است. از جمله اعدام شورشگر قهرمان رضا رسایی فرزند دلیر مردم صحنه و زندانی سرفراز کامران شیخه از فرزندان مردم اهل سنت.
بله، اعدام و اعدام و اعدام. این است وفاق همه جناحهای رژیم در مقابل مردم ایران. اما با همه جنایتها و غارتگریها، این رژیم راهی برای فرار از سرنگونی ندارد.
در خرداد ماه سال گذشته، در پارلمان اروپا به یک کارزار بینالمللی جهت توقف اعدام در ایران فراخوان دادم. و تأکید کردم که هر ساعت تعلل در اتخاذ سیاست صحیح در مقابل استبداد دینی باعث اعدام بیشتری برای مردم ایران میشود.
در همین جا از تلاشهای شما اشرفنشانها، اعضا و هواداران مقاومت ایران و مدافعان حقوقبشر در این کارزار تقدیر میکنم. و عموم هموطنان را به گسترش کارزار نه به اعدام فرا میخوانم.
ما تا جام زهر حقوقبشر را به حلقوم رژیم پوسیده ولایت فقیه نریزیم، از پا نمینشینیم. و این بخشی از مبارزه برای سرنگونی رژیم آخوندی است.
از اینجا به خواهران دلیرم، زنان زندانی سیاسی در اوین گرمترین درودهایم را نثار میکنم. آنها ماه گذشته در تحصن خود فریاد میزدند: «همصدا – همپیمان، تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان»
ایران بدون اعدام، ایران آزاد، و ایران آباد، پیمان ماست با مردم ایران. با تقدیر از زندانیان سیاسی در زندانهای خامنهای در سراسر کشور که سهشنبههای هر هفته برای مخالفت و اعتراض به اعدامهای بیوقفه اعتصاب غذا میکنند.
راه مقابله با رژیم اعدام و قتلعام، اعتراض و شورش و گسترش مقاومت و قیام برای سرنگونی است.
حق با پرستاران دلیر است که در اعتراضهای شجاعانه اخیر خود حرف همه مردم را تکرار کردند که «فقط کف خیابون، بهدست میاد حقمون»، حق با آنهاست که گفتند: «قدرت ما جمع ماست، حاصل دسترنج ماست»، حق با بازنشستگان کرمانشاه است که بر سر رژیم فریاد میزنند: جنگافروزی کافیه، سفره ما خالیه.
همه تلاشها و فداکاریها برای قیام و هر روز و هر لحظه با قیام است. حرف مردم و مقاومت ایران به دولتها و مجامع بینالمللی این است:
سیاست کهنه مماشات با سر مار ولایت در تهران را بس کنید.
روابط خود را با این رژیم بهتوقف اعدام مشروط سازید.
سپاه پاسداران را یک نیروی تروریستی اعلام کنید.
برای تحریمهای مؤثر، مکانیزم ماشه را علیه این رژیم بهکار بگیرید.
فاشیسم دینی را بهعنوان تهدید صلح و امنیت جهان تحت فصل هفت منشور ملل متحد قرار بدهید. و حق مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی و حق نبرد کانونهای شورشی و جوانان شورشگر با سپاه پاسداران را بهرسمیت بشناسید.
سلام بر قیام ایران -سلام بر آزادی- درود بر همه شما