نخستین دیدار دکتر آلخو ویدال کوادراس در پاریس پس از ترور در مادرید توسط مزدوران خامنهای
دکتر آلخو ویدال کوادراس متولد ۱۹۴۵ در بارسلون در اسپانیا، در سال۱۹۷۵ دکترای فیزیک اتمی گرفت. او در سالهای بعد در دانشگاههای مختلف پروفسور فیزیک اتمی بود و جوایز گوناگون در همین رشته دریافت کرده است.
از جمله در سال۱۹۸۳ برندهٔ جایزهٔ اول سازمان انرژی اتمی سیمات در اسپانیا شد. آلخو ویدال در سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۲ عضو شورای مانیتورینگ امنیت اتمی و حفاظت رادیولوژیک کاتالونیا و مدیر سرویس فیزیک پرتویی در دانشگاه بارسلون بود. وی فعالیتهای تحقیقاتی خود را همچنین در مرکز تحقیقات اتمی استراسبورگ فرانسه و دانشگاه دوبلین ایرلند انجام داده و در آنجا هم تدریس کرده است.
آلخو ویدال کوادراس از سال۱۹۸۸ تا ۱۹۹۶ نمایندهٔ پارلمان کاتالونیا و از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ رئیس حزب مردم در کاتالونیا بود. سپس تا سال ۱۹۹۹ با آرای مردم سناتور اسپانیا شد. پس از آن، با پیروزی در انتخابات پارلمان اروپا در سه دوره پیدرپی در مجموع بهمدت ۱۵سال نماینده و نایبرئیس پارلمان اروپا بود. او تنها فردی است که بهمدت ۱۵سال بهطور مستمر در مقام نایبرئیسی این پارلمان بوده است. این شامل دورهیی از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ است که او در موضع نایبرئیس اول قرار داشت.
دکتر آلخو ویدال کوادراس در سال ۲۰۰۸ عنوان «نمایندهٔ سال پارلمان اروپا» را کسب کرد.
وی همچنین در سال ۲۰۰۸ بهخاطر فعالیتهایش در زمینه مشکلات مربوط به انرژی نشان لژیون دونور فرانسه را دریافت کرد. سفیر فرانسه در آوریل ۲۰۰۸ بهنمایندگی از رئیسجمهور این کشور نشان لژیون دونور را در بروکسل به پروفسور آلخو ویدال کوادراس اهدا کرد.
آقای ویدال در همان سال۲۰۰۸ بههمراه شمار دیگری از نمایندگان پارلمان اروپا بهمنظور هماهنگی فعالیتها برای خارجکردن نام مجاهدین از لیستهای استعماری، کمیتهٔ بینالمللی در جستجوی عدالت را تأسیس کرد. این کمیته در سال۲۰۱۴ بهطور رسمی در بروکسل ثبت شده است. کمیتهٔ بینالمللی در جستجوی عدالت به ریاست پروفسور ویدال کوادراس در سالهای اخیر فعالیتهای بینالمللی گسترده سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و مطبوعاتی شامل تهیهٔ جزوات و کتابهایی دربارهٔ وضعیت رژیم و مبارزه مردم و مقاومت ایران و همچنین برگزاری کنفرانسهای بینالمللی داشته است.
آمپارو کوادراس
براستی بعد از سخنرانی خانم رجوی و آلخو نکات کمی هست که بگویم. بهطور عمده، من میخواهم از همه نشانههای حمایتی که در این ماهها دریافت کردهایم، از جانب خانواده، دختران، پسر آلخو و خودم تشکر کنم. این از همه شما اینجا در فرانسه، در بروکسل، در ایالات متحده، از اشرف۳، اما عمدتاً از داخل ایران آمده است. آلخو از دیدن این افراد که جان خود را در داخل ایران به خطر انداخته و با در دست داشتن بنرها و تصاویر او و تلاش برای رساندن حمایت خود به او، واقعاً متأثر و آرامش یافت. واقعاً ما خیلی قدردان آن هستیم.
همانطور که بهخوبی میدانید، آلخو مردی با اعتقادات و اصول قوی است و زمانی که به یک هدف ایمان آورد، تا آخر با آن مبارزه خواهد کرد.
مهم نیست چه خطری، مهم نیست چه فداکاری (نیاز باشد)، او آن را تا آخر دنبال خواهد کرد. اما واقعاً به همین دلیل است که شما را بسیار تحسین میکنم.
اما همه اینها که گفته شد، حقیقت این است که حمایت از آرمان شما، حمایت از طرح ده مادهای خانم رجوی یک گزینه نیست، بلکه یک وظیفه است در قبال هر فردی در این دنیا که خواهان حاکمیت حقوقبشر، دموکراسی و آزادی در تمام جهان است، نه فقط در ایران.
بنابراین ما انتخابی نداریم. به همین دلیل من میخواهم یک بار دیگر از شما بهخاطر این همه مبارزات و فداکاریهای شما در طول سالیان متمادی تشکر کنم، بهخاطر تمام بشریت، و فقط به شما میگویم که شما حقیقت را در کنار خود دارید و فقط شرارت است که میتواند با شما مخالفت کند و سعی کند شما را شکست دهد. همین. متشکرم.
استرون استیونسون-هماهنگ کننده کارزار تغییر برای ایران
خیلی ممنونم. خدای من، خانم رجوی، آمپارو، آلخو،
آخوندها چطور فکر میکردند که میتوانند یک مرد پولادین را اینطور بکشند؟
وقتی چند ساعت پس از سوءقصد، علی با من تماس گرفت تا مرا از آنچه رخ داده بود مطلع کند، و من البته تا حد زیادی شوکه شدم، و سپس شنیدم که آلخو، در آمبولانس در حالیکه خونریزی داشت و مطمئن نبود که زنده میماند یا میمیرد. موبایلش را بیرون آورد و یک کلمه را تایپ کرد. ایران. او در آن زمان میدانست که مقصر این سوءقصد چه کسی بود.
اما آلخو، اجازه دهید به شما و آمپارو بگویم، زندگی شما یک پیروزی بزرگ برای مجاهدین خلق ایران و یک شکست بزرگ برای آخوندهاست.
یک سال پیش، زمانی که اسدالله اسدی، قاتل دیپلمات، توسط بلژیکیها با یک معامله پوچ مبادله زندانیان با گروگانی که آخوندها گرفته بودند و به اتهام ساختگی جاسوسی متهم شده بود، از زندان آزاد شد، من و آلخو و پائولو کازاکا به جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا نامه نوشته و گفتیم، اجازه آزادی این فرد، کل مفهوم عدالت اروپایی را تضعیف میکند. این به رژیم ایران مصونیت میبخشد و اکنون آنها آماده خواهند شد تا یک ترور دیگر، یک قتل دیگر، یک بمبگذاری دیگر انجام دهند. ما جوابی نگرفتیم و یک سال بعد، من دوباره با پائولو نوشتم، زیرا آلخو در بیمارستان در حال نقاهت از سوءقصد بود، و از طرف کمیته در جستجوی عدالت، من و پائولو دوباره به بورل نوشتیم که به شما هشدار دادیم که این اتفاق خواهد افتاد، و حالا ببینید آنها سعی کردهاند چه کار کنند. آنها سعی کردهاند دوست ما، همکار ما، معاون سابق رئیس پارلمان اروپا را بکشند و این به این دلیل است که شما هیچ کاری انجام ندادید. با این افراد بهعنوان جنایتکارانی که هستند رفتار کنید. سفارتهای آنها را ببندید، سفرای ما را بیرون بکشید و این افراد را به جهنمی که سزاوار دیدارشان هستند بفرستید.
آلخو، خیلی آرامش بخش است که شما اینجا هستید و سالم هستید و میتوانید امروز بایستید و با ما صحبت کنید، اما باید به همه بگویم که از زمانی که از پارلمان اروپا بیرون آمدیم، ۱۵ سال است که با هم سخت کار کردیم برای سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت. آخوندها واقعاً باید این درس را بیاموزند که شما نمیتوانید آلخو ویدال کوادراس را متوقف کنید. ما اعضای مقاومت هستیم. ما مفتخریم که در لیست سیاه قرار داریم و در جایی که بیعدالتی وجود دارد به مبارزه ادامه خواهیم داد. ما به مبارزه با این بیعدالتی ادامه خواهیم داد. از حمایت شما سپاسگزاریم. متشکرم، آلخو. ممنون آمپارو، ممنون خانم رجوی.
محمد محدثین-مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران
خیلی ممنون آلخو عزیز. خیلی ممنون خواهر عزیزم آمپارو، صحبت کردن خیلی سخته بعد از این چهار سخنرانی خیلی خیلی گرم. اما آلخو، تو گفتی که من در طول بیش از ۲۰ سال گذشته چیزهای زیادی از شما یاد گرفتم. شما برای من معلم بسیار خوبی بودید، یک دوست بسیار خوب و یک برادر بسیار خوب. برادر بهعنوان برادران و خواهران ما در این سازمان. و آخرین عبارت از سخنرانی شما در اینجا واقعاً برای من بسیار بسیار ارزشمند بود. زیرا نشاندهنده نیت اصیل شما برای دموکراسی و حقوقبشر است. واقعاً آلخو، یکی از شادترین لحظات زندگی من است؛ این لحظه و در این اتاق. و وقتی شما را میبینم.
البته، وقتی در مادرید پیش شما آمدم و، همانطور که چند لحظه قبل اشاره کردید، واقعاً آن لحظه برای من بسیار بسیار خوشحال کننده بود زیرا خداوند شما را به جنبش ما بازگرداند، به خانم رجوی و به ملت ایران و مقاومت ایران بازگرداند.
در آخر میخواهم اشاره کنم آلخو، شما در اشرف، در سال ۲۰۰۸ که به اشرف رفتید، گفتید، اشرف مرجع اخلاقی است، مرجع معیار اخلاقی برای سیاره ما در این جهان است و الآن من باید بگویم آلخو، خود تو یک نماد هستی. شما معیاری و مرجعی برای هر سیاستمدار، برای هر مبارز آزادی، برای هر کسی که میخواهد انسان باشد، هستید.
واقعاً شما این ارزش را اثبات کردید و واقعاً کاری را انجام دادید که واقعاً نمیتوان... نمیتوان در مورد ارزشهایی که در این مبارزه ایجاد کردید و حامل آن هستید در قالب کلمات حق را ادا کرد. . مطمئنم.
شما به من گفتید که ۹۰ درصد زندگی من برگشته است و فقط ۱۰ درصد باقی مانده است. من مطمئنم که با این عزم که دیدیم ۱۱۰ درصد بیشتر به دست خواهید آورد. یعنی ۲۰۰ در صد خواهد شد...
بسیار از شما متشکرم آلخو، خیلی ممنون خواهر عزیزم. و باز هم متشکر
مادر ابراهیم پور
سلام و درود به آقا ی ویدال. خوشبختم که شما رو در این مکان مقدس برادر عزیزم زیارت میکنیم من از طرف مادر شهدا که خودم مادرشهدا هستم شیش تا از خانوادهام شهید شدند سرجمع سی نفر از خانواده من شهید شدند. از طرف مادران شهدا چه در داخل چه در خارج مخصوصاً مادرای شهدای توی اشرف سه از طرف اونها به شما خوشآمد میگم. خدا رو شکر وقتی شما رو شنیدیم که ترور کردن ما مادران همیشه دست به دعا بودیم که برای شما دعا کنیم که سلامتی تون رو به دست بیارید در این مکان مقدس باز ما شما رو زیارت کنیم. درود میگم به شما خوش آمدین خدا رو شکر وقتی خبر چیز شما رو دیدم همه ما دست به دعا بودیم که هر چه زودتر شما سلامتی تون رو به دست بیارین. واقعاً مجاهد یک اشرفی شکست ناپذیری که توی آمبولانس گفتین این رژیم هست که من رو ترور کرد. بعد هم توی کنفرانس مطبوعاتی گفتی که زنده ماندم تا آخر در مسیر مقاومت راهم رو ادامه بدهم. این تیری بود که به قلب خامنهای و رئیسی شما زدین. درود بر شما. من افتخار میکنم شما رو اینجا دیدم.
فیروز محوی
امروز فرصتی برای گفتن چند کلمه در مورد برادر عزیز مان آلخو است. دوستی ما بیش از ۲۰ سال پیش زمانی آغاز شد که من و حنیف در دفترش در بروکسل با او ملاقات کردیم. ما او را بسیار دوست داشتنی، منطقی، فوقالعاده درخشان و تیزبین و همچنین بسیار مخالف رژیم آخوندها یافتیم، بنابراین او نیازی به قانع کردن نداشت. با اجازه آلخو، میخواهم زندگی حرفهیی او را به سه مرحله یا سه نقطهعطف تقسیم کنم تا نشان دهم که او یک تاریخساز است. مرحله اول آن چیزی است که او بهعنوان یک دانشگاهی برجسته و استاد فیزیک اتمی و هستهیی بهصورت حرفهیی به آن دست یافته است. او سپس به سیاست روی آورد و خیلی زود به یکی از معتبرترین سیاستمداران اسپانیا تبدیل شد و سپس به عضویت پارلمان اروپا انتخاب شد. او بهعنوان نایبرئیس پارلمان اروپا به مدت ۱۵ سال در این سمت بود، به این معنی که آلخو هر دو سال و نیم یک بار توسط اکثریت همکارانش انتخاب و مجدداً انتخاب میشد. و آلخو، در واقع، تنها فردی در تاریخ است که ۱۵ سال متوالی سمت معاونت ریاست پارلمان اروپا را برعهده داشته است، که واقعاً یک دستاورد تاریخی است. مرحله دوم دوره زندگی حرفهیی او زمانی است که او تصمیم گرفت بخشی از خانواده بزرگ مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت شود، بهویژه پس از ملاقات با خواهر مریم در پاریس در سال ۲۰۰۴. همانطور که آلخو گفته است، آن ملاقات نقطه عطفی برای او بود. آلخو، استرون استیونسون و پائولو کازاکا بهسرعت تیمی موفق با ترکیبی عالی در رهبری گروه بینالمللی دوستان ایران آزاد تشکیل دادند. آنها از آن زمان تاکنون با هم همکاری نزدیک داشتهاند و در برخی از سختترین دوران مبارزه ما علیه رژیم، از جنبش ما حمایت ارزشمندی کردهاند. ما از داشتن این سه انسان فداکار اما بزرگ در خانواده مقاومت ایران خوشبختیم. خواهر مریم به زیبایی آنها را فرشتگانی توصیف کرده بود که در سختترین لحظات به ما کمک میکردند. آلخو همچنین رهبری کمپین نجات جان اعضای مجاهدین خلق در اشرف در عراق را برعهده داشت و نقش او در مبارزه ما برای خارج کردن مجاهدین خلق از لیست سیاه اتحادیه اروپا قابل توجه بود. با این حال، مرحله سوم زندگی حرفهیی آلخو در ۹ نوامبر ۲۰۲۳ آغاز شد، زمانی که او بهطور معجزه آسایی از یک سوءقصد در خارج از خانه خود در مادرید جان سالم به در برد و از ناحیه صورتش زخمی شد. پس از گلوله به زمین نیفتاد. او همچنان ایستاده بود، خونریزی بدی داشت و اولین پیامی که توانست به پرستار در آمبولانس بدهد که کار رژیم ایران است. هر فرد عادی که چنین تجربه وحشتناکی را پشت سر بگذارد، سیر بهبودی را آسان و آرام طی میکرد و هیچکس او را سرزنش نمیکرد. اما آلخو تصمیم گرفت که بجنگد و به نوعی او مانند ققنوس از خاکستر خود برخاسته است. او بسیار سرکش و شورشی بوده است. جمعه گذشته، تنها سه ماه پس از این حمله وحشیانه، او یک کنفرانس مطبوعاتی در مادرید برگزار کرد و به همه نشان داد که به مبارزه برگشته است. او برای بسیاری الهامبخش است و جایگاه ویژهیی در تاریخ ما و در قلب میلیونها ایرانی آزادیخواه که او را یک قهرمان و انسانی شجاع و نجیب میدانند، به دست آورده است. مهارتهای دیپلماتیک، آرامش، و قاطعیت و متانت، صبر و شوخ طبعی او، حتی در سختترین شرایط، بینظیر است. پس ملاها او را دشمن و مزاحم تلقی کردند و این حمله ناجوانمردانه را طراحی کردند. اما خدا را شکر او زنده ماند و امروز اینجا در کنار ماست. در تمام این کمپینها، آلخو از حمایت کامل آمپارو برخوردار بوده است. همه ما از او سپاسگزاریم. چند روز پس از حمله، آمپارو به پیام ما پاسخ داد و گفت، شما بهتر از هر کسی میدانید که آلخو یک مبارز فوقالعاده است و بهزودی در وضعیت خوبی خواهد بود.
از خواندن پیام او شگفتزده شدم. آمپارو آن را در ۱۵ نوامبر نوشت. امروز میبینیم که حق با او بود. در خاتمه، من میخواهم از نلسون ماندلا نقلقول کنم که زمانی گفته بود، یک برنده فرد رویاپردازی است که هرگز تسلیم نمیشود. و آلخو با رویای قدم زدن در خیابانهای تهران در ایران آزاد هرگز تسلیم نمیشود. از حضور شما سپاسگزارم و خداوند شما را حفظ کند.
دولت نوروزی-نماینده شورای ملی مقاومت ایران در انگلستان
آقای ویدال و آمپارو عزیزم، یک بار دیگر به خانه ما خوش آمدید. و همانطور که آقای محدثین فرمودند امروز یکی از شادترین روزها برای همه ما اینجاست. باید بگویم، بسیار مفتخر و سربلندم که با شما صحبت میکنم و احساسات خود را با شما در میان میگذارم که فکر میکنم اکثر خواهران و برادران ما در این احساسات شریک هستند.
شما نماد تمام ارزشهای ما برای استقامت، برای پایداری، برای عزم مطلق شما در آرمان خود و آنچه به آن اعتقاد داشتید، بوده و هستید. شما قهرمان ما بودید. و من بسیار مفتخرم، همانطور که خواهرم گفت، افتخار ما این است که شما را بهعنوان یکی از اعضای رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران داشته باشیم. و من مطمئنم که برای همه ما، نمونهیی زنده از کرامت، اخلاص و همه ارزشهایی هستید که از نظر من شما حامل آن هستید. و به بهترین وجه در کنفرانس مطبوعاتی خود این را گفتید. و همچنین همانطور که فیروز به درستی گفت، اولین کلمات و پیامهایی که از آمپارو دریافت کردیم برای من آرامش بزرگی بود، مخصوصاً وقتی او گفت که شما این متن را نوشتهاید که این کار توسط آخوندها انجام شده است
بنابراین یک بار دیگر، آلخو، باید بگویم، برای همه ما، این شایان یک تحسین بزرگ بهخاطر شجاعت و عزم جزم شماست. و همچنین بهعنوان یک عضو کامل مجاهدین خلق، قطعاً شما واقفید که شما مأموریتی دارید و همه ما مأموریتی داریم. و ما شما را در این مبارزه کامل و مبارزه برای به دست آوردن امید به آزادی، دموکراسی، انسانیت، نه تنها برای مردم ایران، بلکه همانطور که آمپارو عزیز اشاره کرد، شک ندارم برای کل جهان پیروی میکنیم. خیلی ممنون، آلخو.
شبنم مددزاده
خانم رجوی، میهمانان برجسته، آقای ویدال کوادراس عزیز، آمپارو عزیز،
به نظر نمیرسد کلماتی برای بیان احساسات این لحظه پیدا کنم. چگونه میتوانم شادی و هیجانی را توصیف کنم که قلب ما، من و همه دوستانمان، بهویژه دوستانمان در داخل ایران را پر کرد. پس از دیدن شما، پس از مشاهده کنفرانس مطبوعاتی عالی شما، چقدر افتخار میکنم که در این لحظه تاریخی اینجا حضور داشته باشم. نام من شبنم مددزاده، زندانی سیاسی سابق هستم که پنج سال را در زندانهای رژیم ایران گذراندم.
شاید اولین باری که تصویر شما را دیدم برایتان عجیب باشد. این در سال ۲۰۱۳ بود، زمانی که در اوین زندانی بودم. من برای اولین بار عکس شما را در کنار خانم رجوی در پارلمان اروپا دیدم. این عکس توسط روزنامه رژیم منتشر شده بود. طبق معمول رژیم با کشورهای غربی تبلیغات بدخواهانه کرد و در رسانههای دولتی خود علیه خانم رجوی و مقاومت ایران دروغ پخش کرد. با این حال، بهرغم همه اتهاماتی که شایسته خود خامنهای است، آن تصویر، تصویر خانم رجوی و حامیان مقاومت ایران در کنار او، بهویژه شما بهعنوان نایبرئیس پارلمان اروپا، قوت قلب برای همه ما زندانیان بود.
یاد آن روزها میافتم که شما برای احقاق حقوق مجاهدین در اشرف یک مبارزه میکردید، پس از قتلعام اشرف در ۸ آوریل ۲۰۱۱ که خواهرم و برادرم نیز در میان شهدا بودند.
بیشتر ایرانیان نگران وضعیت مجاهدین در اشرف یک بودند و تلاش شما به آنها امید و نیرو داد. بنابراین میتوانم حدس بزنم که آنها چقدر از این حمله تروریستی وحشتناک و فاجعهبار به شما غمگین و خشمگین شدهاند. اما مطمئنم که اکنون پس از دیدن حضور استوار و پیروزمندانه شما، بینهایت خوشحالند زیرا به یاد شما هستند، زیرا نام شما یادآور نجات جان مجاهدان است. پس شما نیز مانند همه مجاهدین مورد قدردانی و تحسین مردم ایران بهویژه کانونهای شورشی آنها هستید. من میخواهم عمیقترین قدردانی خود را، نه تنها از طرف خودم، بلکه بهنمایندگی از طرفداران مجاهدین در داخل ایران و از طرف زندانیان سیاسی و کانونهای شورشی نسبت به شما اعلام کنم. باشد که روزی برسد که از شما استقبال گرمی بکنیم در بین مردم پیروز ایران در تهران، روزی که قطعاً دور نیست. متشکرم
نیلوفر عظیمی
خوش آمدید آقای آلخو ویدال کوادرس. خوش آمدی آمپاروی عزیزم.
خانم مریم رجوی عزیز. خانم آمپارو و آقای آلخو ویدال کوادراس.
من نیلوفر هستم و دو دهه پیش از تهران به اشرف در عراق نقل مکان کردم. خوشحالم که شما را دوباره اینجا میبینم، در خانه مقاومت ایران. خداوند را هزاران بار بهخاطر خوبیهایش شکر میکنیم. در نتیجه شما را نه مهمان، بلکه عزیزان خانواده اصیل مقاومت ایران میدانم.
آقای آلخو ویدال کوادرس، من این فرصت را داشتم که در کنفرانس مطبوعاتی شما در ۲۳ فوریه شرکت کنم و اکنون آن را به شکل دیگری تعریف میکنم. ما مجاهدین از رهبران خود، خانم مریم رجوی و آقای مسعود رجوی آموختهایم که از جنگ بیشتر استقبال میکنیم. و شما گفتید بیا بیا من آمادهام. من شما را بهعنوان یکی از خودمان میشناسم. آمپارو عزیز، شما همیشه برای ما عزیز بودید، اما در این آزمایش خیلی بیشتر شما را شناختم. اجازه دهید خاطرهای را با برایتان تعریف کنم. در سال ۲۰۰۸، مادرم بهدنبال دیدارش از اشرف ۱ به خواهرم شقایق گفت تا زمانی که ما رهبرانی مانند خواهر مریم رجوی و دوستانی مانند آقای آلخو کوادراس داریم، پیروزی ما قطعی است، اما باید بهای آن را بپردازیم. بدون شک ایران آزاد خواهد شد و ما با شما در میدان آزادی تهران جشن پیروزی را خواهیم گرفت. خیلی ممنونم.
دکتر حمیدرضا طاهرزاده-هنرمند عضو شورای ملی مقاومت ایران
خانم رئیسجمهور رجوی گرامی، آمپاروی گرامی و آلخو، فقط آلخو. آلخوی خیلی خیلی عزیز.
دوستان عزیز، در مقابل من شخصیت بزرگی نشسته است. چه افتخار بزرگ و چه روزهای تاریخی بزرگی است امروز برای هر یک از ما در این مقاومت که در کنار او و در کنار همسر محترمش باشیم که در راه آزادی و حقوقبشر در ایران فداکاریهای زیادی کردهاند. من میتوانم شهادت دهم که در طول تقریباً ۱۵ سالی که افتخار داشتم که همراه فیروز و حنیف در پارلمان اروپا باشم، میتوانستم اقدامات شما را از نزدیک ببینم. من شاهد بودم کارهایی که شما، معاون پارلمان، معاون اول پارلمان اروپا با استیونسون، همچنین یکی از اعضای برجسته پارلمان اروپا، انجام میدادید، این فراتر از انتظار، فراتر از تصور بود، یک مرد اروپایی که آنقدر به آرمان این مردم متعهد است. اقدامات شما مرا واقعاً به فکر فرو میبرد که با دوستان بزرگی چون شما قطعاً ایران آزاد خواهد شد.
و به همین دلیل و در نتیجه و نشانه آن دستآوردهایی که شما عاملش بودید، این بود که شما هدف همه این وحشیگریها بودهاید. و خدا را شکر که تیر آنها به خطا رفت و نتوانستند موفق شوند.
اینجا کلیپی از یک جلسه شما دیدیم. یکی دو روز پیش جلسه رسمی داشتیم، جلسه رسمی شورای ملی مقاومت و شاهد هستم که خانم رجوی گزارش کاملی از آنچه شما و آمپارو درست از همان ابتدای این ترور انجام دادید و از سرگذراندید ارائه کرد. همه آنقدر متأثر شدند و ما آنقدر افتخار کردیم که آلخوی عزیز ما در بهترین دستان است، نه تنها دستان خدا و طبیعت و نیروهای عظیم طبیعت شما را نجات میدهند، بلکه او آنجاست و خانواده شما آنجا هستند. پس خیلی ممنون! و همیشه میگویند که پشت هر مرد بزرگ یک زن بزرگ وجود دارد. من مطمئن هستم که درست است، اینطور نیست؟
همچنین همیشه شنیدهایم که اگر ضربهای شما را نابود نکند، شما را نکشد، یک ضربه، وقتی از آن بیرون آمدید بسیار قویتر خواهید بود و به همین دلیل است که من میتوانم به شما اطمینان دهم و شهادت دهم و تصدیق کنم بهعنوان یک نوازنده که صدای شما الآن خیلی بهتر از قبل شده است. همانطور که میبینیم که روحیه شما بسیار بالاتر است و حس شوخ طبعی شما بسیار بهتر از قبل است. درست میگم آمپارو؟
بهطور خلاصه، میخواستم بگویم که در طول تاریخ مبارزه ایران برای آزادی و حقوقبشر دوستان بزرگی داشتهایم. ما «هاوارد باسکرویل»، جوان آمریکایی را در سن ۲۴ سالگی داشتیم. در جریان انقلاب مشروطه ایران او کشته شد و بزرگ دیگری به نام گایوک آلمانی را داشتیم که او نیز شهید شد و سایرین.
دیکتاتورها سعی میکنند دوستان ما را از بین ببرند. اما آنها نمیتوانند این کار را انجام دهند. زیرا یک مرد مقاوم مانند شما با این انگیزه و قدرت و فداکاری که در طول این سالها نشان دادهاید را نمیتوان شکست داد و شما بسیار قویتر و بسیار متعهدتر به هدف حقوقبشر هستید. و من مطمئنم که در آیندهای نزدیک، در ایران، در میدان آزادی که به آن میگوییم، با آقای شمس و من میرویم، یک موسیقی عالی اجرا خواهیم کرد. و شما آنجا خواهید بود و با مردم صحبت خواهید کرد. و باز هم از شما بابت زمانی که به من دادید بسیار سپاسگزارم.
حنیف باقرزاده
صبح بخیر آلخو، سلام آلخوی عزیز، آمپاروی عزیز، ما بسیار خوشحالیم، واضح است که هیجان زده هستیم که شما دوباره اینجا با ما در خانه مقاومت ایران هستید. آنها از من خواستهاند که یک سخنرانی دو دقیقهای داشته باشم، اما چگونه میتوانیم فقط در دو دقیقه درباره جناب آلخو ویدال کوادراس سخنرانی کنیم؟ نمیدانم، اما بگذارید تلاش کنیم.
در واقع ۲۰ سال پیش بود، دقیقاً در مارس ۲۰۰۴، زمانی که برای اولین بار به دفتر شما در بروکسل در طبقه ۱۲ ساختمان E پارلمان اروپا آمدیم، زمانی که شما اولین معاون رئیس پارلمان اروپا بودید. و باید بگویم هرگز شگفتیام را فراموش نمیکنم وقتی آلبرتو در را باز کرد و در کمال تعجب ما را به مردی نشان داد، بسیار متواضع، بسیار نجیب، بسیار باهوش، بسیار تیزبین و بسیار مهربان که شبیه هیچ سیاستمدار دیگری نبود که تا آن زمان دیده بودم. و از همان اولین برداشت من احساس کردم که این شخص متفاوت است. البته، این یک امتیاز بزرگ برای من بود. من واقعاً احساس خوشبختی میکنم که این شانس را داشتم که در تمام این سفر با شما باشم و در بسیاری از این مناسبت ها از همکاری با شما لذت بردم. هر زمان که با همه این چالشهای سخت روبهرو میشدیم، هر زمان که سختترین زمانها بود، همیشه حضور اطمینان بخش آلخو بود که به ما کمک میکرد. و با مهربانی خاص شما، هوش شما، تمام توان تحلیلی شما و باید بگویم استعداد استثنایی شما که همیشه در حال و هوای جنگنده بودن هستید. این چیزی است که همیشه در مورد شما بسیار خاص بوده است، همانطور که من همیشه به یاد دارم. و ما همیشه احساس میکردیم که این صخره برای حمایت، جایی است که میتوانیم در همه سختیها به آن تکیه کنیم.
من بهخوبی به یاد دارم که چگونه با موفقیت به ما کمک کردید و ما را متقاعد کردید که همراه با استراون استیونسون و پائولو کازاکا، در سال ۲۰۰۹ بهدنبال قطعنامه درباره کمپ اشرف در پارلمان اروپا باشیم، جایی که اکثر ما فکر میکردیم که هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد. اما این اتفاق افتاد و به یک مرجع مهم در مبارزه ما برای اشرف تبدیل شد. و باید بگویم، زندگی تو، آلخو، بسیار شبیه زندگی ما در مقاومت، شاید بهترین تعریف را بتوان با انتخابهای ما بیان کرد. زمانی که تصمیم گرفتید به اشرف بروید، در زمانی که عراق توسط بمبگذاران انتحاری و کشتارهای وحشیانه به لرزه در آمده بود و سخنرانی تاریخی شما در آنجا، همیشه تا آخر عمر در گوش ما طنینانداز خواهد بود.
وقتی تصمیم گرفتید به خانواده بزرگ مقاومت ایران بپیوندید، واقعاً با فداکاریهای بزرگی همراه بود. دیگران ترجیح میدادند به مناصب و عناوین معتبر خود پایبند باشند، اما شما این کار را نکردید. و من فکر میکنم این دقیقاً همین صداقت و فداکاری است که اتفاقاً اصول بنیادین سازمان مجاهدین خلق ایران است و ما را بهعنوان یک خانواده به یکدیگر نزدیک کرده است. پس در واقع، خیلی بیشتر از یک همکار، آلخو، شما همیشه برای من و فیروز و همه ما یک برادر بوده اید، و یک مربی، و همچنین امروز بهعنوان یک مرجع بزرگ. صداقت واقعی و تمایل شما برای برخورد با هر موقعیتی با ذهن و قلب باز، همیشه تأثیر قوی بر همه ما گذاشته است. من احساس میکنم که حضور شما همیشه یک نوع تأثیر متحول کننده در اطراف شما دارد.
بنابراین چیزهای زیادی از آن زمان برای گفتن وجود دارد، اما زمان کوتاه است، بنابراین من فقط میخواهم بگویم که همانطور که امروز همه گفتند، بیش از هر چیز، شما یک انسان بزرگ هستید و امروز الهامبخش و مرجع همه ما و تمام دنیا هستید. . و خداوند شما را برای همیشه حفظ کند، برای خانواده شما،
برای ما، برای مردم ایران. و با هم پیش برویم، تا پیروزی. متشکرم.
صفورا سدیدی
خانم رجوی، آمپارو عزیز و جناب ویدال عزیز، اول از همه خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم که شما رو سالم میبینم و قویتر از همیشه میبینمتون و فکر میکنم همه اینا بهخاطر تلاش آمپارو باشه و حمایت او که در تمام این مدت در کنار شما بوده است و ما بسیار سپاسگزاریم. و همچنین، من معتقدم که این تنها یک شکست مهم برای رژیم ایران است که شما بسیار قویتر از قبل هستید. مایلم قدردانی کنم از تعهدات شما در قبال آزادی ایران در طول سالیان متمادی و همچنین تلاشهای خستگیناپذیر شما در برابر استبداد چه در پارلمان اروپا و چه بهعنوان رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت مشخصاً به این خاطر که تبدیل به میراثی در مقابله با استبداد شده است. و در واقع برای مدت کوتاهی این افتخار را داشتم که با شما و اعضای کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت کار کنم که برای من افتخار بود و خیلی چیزها یاد گرفتم و به این موضوع در کنار سایر همکارانم هلن و الهه بسیار افتخار میکنم. و در واقع از طریق این کار در آن زمان شاهد فداکاری شما برای نشان دادن حقیقت و واقعیت مقاومت ایران به جهانیان بودهام، بهرغم سیاست و چالشهایی که با آن روبهرو بودهاید. و این ارزشهایی است که در این مدت به من الهام بخشید و فکر میکنم الهامبخش همه ما بود، زیرا شما تصمیم گرفتید در سمت درست تاریخ بایستید و بهای هر قدمی را که برداشتید بپردازید. البته سوءقصد به جان شما همه ما را شوکه کرد. با این حال، عزم و شجاعت شما، همانطور که در کنفرانس مطبوعاتی شما در ۲۳ فوریه بیان کردید، ضربه بزرگی به رژیم ایران بود، و من موظفم عمیقاً از شما و آمپارو بهخاطر آن سخنرانی بسیار بسیار قوی که در کنفرانس مطبوعاتی داشتید تشکر کنم. و من مطمئن هستم که در آیندهای نزدیک از شما و آمپارو عزیز در ایران آزاد استقبال خواهیم کرد و همراه با مردم خودمان، شجاعت، پایداری و تعهد قوی شما به عدالت را جشن خواهیم گرفت. بسیار از شما متشکرم.
پاشا برج خانی
خانم رجوی گرامی، آمپارو گرامی و آلخو عزیز. خیلی خوشحالم که اینجا هستم و هیچ کلمهای برای توصیف شادیمان پیدا نمیکنم، اما این یک پارادوکس است که چیزهای زیادی گفته شده است، اما میتوانیم در مورد شما و کارهایی که برای ما انجام دادهاید چیزهای بیشتری بگوییم.
من شما را اولین بار وقتی نوجوانی در ایران بودم، دیدم. شما در اشرف، اشرف در عراق، اشرف ۱ بودید و شاهد بودم که چقدر حمایت شما از اعضای سازمان مجاهدین در آن زمان برای همه حامیان مقاومت در داخل ایران دلگرمکننده بود.
من فکر میکنم شما مانند آقای استیونسون، برای سیاستمدارانی که از این جنبش حمایت میکنند، با مبارزه مداوم خود در کنار خانم رجوی، راهگشاییهای بسیاری ایجاد کرده اید، بهرغم این، شجاعت، چابکی و بصیرت سیاسی شما، تنها چند ثانیه پس از تلاش ناموفق، و عهدی که ما شاهد بودیم شما در کنفرانس مطبوعاتی جمعه بستید، فکر میکنم یک بار دیگر موقعیت شما را بهعنوان یک الگو، نه فقط برای سیاستمداران، بلکه برای همه ما، تقویت کرد. و این واقعاً برای من حقیقتاً یک افتخار است که بخشی از جنبشی باشم که شما عضو آن هستید. بسیار از شما متشکرم.